تاریخچه اولین سیستم اعلان حریق

از تاریخچه ثبت شده، انسان­ها دریافتند که واکنش سریع به حریق در کنترل آن مهم است. در چند قرن­ اخیر، زمانی که کسی متوجه آتش سوزی می­ شد، نگهبانان شیفت شب با استفاده از زنگ دستی به گروه­ها یا ادارات آتش نشانی اعلام خطر می­کردند؛ یا خدمتکاران کلیسا زنگ­های کلیسا را به صدا در می آوردند؛ یا به وسیله سوت بخار کارخانه، به آتش نشانی خبر داده می­شد. متأسفانه این سیستم­ها خیلی دقیق نبودند و اغلب اداره آتش نشانی را به محل اشتباه راهنمایی می­کردند. اما با ظهور تلگراف که توسط ساموئل اف. بی. مورس اختراع شد، سیستم ­گزارش حریق به مأموران آتش نشانی دقیق تر و سریع تر شد.

در سال 1847، نیویورک اولین شهر ایالات متحده بود که ساخت سیستم اعلام حریق مورد نیاز را با ایجاد خط تلگراف، با نصب تیر در زمین … برای ارتباط اعلام حریق از شهرداری به ایستگاه­های آتش نشانی مختلف و با ساخت زنگ­های ناقوسی مختلف با استفاده از اختراع مذکور آغاز نمود. مهندس ارشد این شهر کورنلیوس اندرسون، وعده ساخت سیستم اعلام حریق پیشنهادی را در گزارش سالانه 1847 به طور خلاصه شرح داد. این سیستم تقریبا برای جلوگیری از وقوع تمامی اعلام­ های حریق اشتباه بود، و همزمان اعلام مربوط به حریق را در تمامی بخش­های شهر با اطمینان و سرعت ارسال می­کرد؛ که این می توانست وسیله­ای برای صرفه جویی سالانه در شهر تا مبلغی تقریباً برابر با هزینه نصب، تعمیر و نگهداری آن باشد.

در مارس 1851، ویلیام چنینگ، دکتر جوان و علاقمند به اطفاء حریق و موسی جی. فارمر راغب بودند که در شهر بوستون نوعی سیستم زنگ خطر شهری با استفاده از ریجستر چاپ ساموئل مورس در جزء اصلی سیستم نصب شود: این سیستم دارای 40 مایل (حدود 64 کیلومتر) سیم برای اتصال ایستگاه مرکزی به 40 جعبه­ سیگنال و 19 زنگ در کلیساها و مدارس و جایگاه­های آتش لوکوموتیو بود. این سیستم چند عیب فنی داشت اما پس از آنکه این معایب برطرف شد سیستم قادر به انتقال ضربه الکتریکی از چرخه کد قطع کننده مدار و ثبت کد مورس نقطه یا خط تیره در ریجستر چاپ بود.

در تاریخ 30 آوریل سال 1852، ظرف 24 ساعت که این سیستم­ها در سرویس قرار داده شدند، یک آلارم هشدار برای حریق از خیابان کازوی منتقل شد.

ویلیام چنینگ مقالات و سخنرانی­های بسیاری در مورد سیستم اعلام حریق بوستون ارائه داد، و در زمان سخنرانی خود در موسسه اسمیتسونیان در مارس 1855 بود که جان ان. گیمول رئیس پست و نماینده تلگراف کارولینای جنوبی برای اولین بار از وجود این اختراع جدید مطلع شد. گیمول بسیار تحت تأثیر توانایی سیستم چنینگ/ فارمر قرار گرفت و حقوق ساخت این سیستم اعلام حریق را اول در جنوب و غرب، و پس از آن برای کل کشور خریداری نمود. در سال 1856 گیمول به برادر قانونی خود جیمز ام. گاردینر که دانش گسترده­ای در مورد ساعت­ها و دیگر مکانیسم­های پیچیده داشت پیوست. تا سال 1871 گاردینر و گیمول بهره­وری خط تولید خود را با استفاده از مدل های محور ارتجاعی جعبه­ های سیگنال اعلام حریق افزایش دادند و طراحی جعبه هشدار بدون تداخل کششی توسط ادوین راجرز و موسی جی. کران توسعه داده شد. در سال 1880 گاردینر طرحی برای از بین بردن تداخل امواج بین جعبه­ های اعلام حریق دارای ارسال همزمان به ثبت رساند. با وجود اینکه در اواخر قرن 19 سی و شش شرکت دیگر در صنعت تلگراف اعلام حریق وجود داشت شرکت گیمول 95 درصد سهم بازار ایالات متحده را در اختیار داشت.

گسترش سیستم تلگراف اعلام حریق عمومی در ایستگاه­های سرتاسر یک ساختمان، صرفه جویی بیشتری از زمان را در اخطار به اداره آتش نشانی بوجود آورد. سیستم دستی اعلام حریق برای اولین بار توسط راجرز ساخته شد و اختراع او با نام سیستم اعلام حریق کمکی ثبت شد. در 1885 جورج میلیکن پیشرفت­هایی در سیستم کمکی بوجود آورد که استفاده نامحدود از آن را در تمامی شهرهای ایالات متحده ممکن ­ساخت.

تا سال 1871 شرکت­های خصوصی، از جمله تلگراف منطقه ای آمریکا (ADT)، محافظ برق هولمز، و محافظ برق ردآیلند بوجود آمدند تا ارائه خدمات استفاده عمومی از ایستگاه های مرکزی در مناطق شهری جهت خدمات پیام رسانی و بعد از آن هشدار الکتریکی سرقت (دزدگیر) و سرویس اعلام حریق از طریق تلگراف را برای خانه­ها و شرکت­ها فراهم آورند. این سیستم­های اولیه از انواع سیستم اعلام حریق کمکی برای ارسال یک دور کد برای ارسال به پیام رسان و دو دور کد برای ارسال به اداره پلیس و سه دور کد برای اعلام فوری حریق استفاده می­کردند. استفاده از این نوع سیستم­های تلگراف همچنان رونق داشت تا اینکه مشکلاتی پیدا شد که موجب کاهش قابلیت اطمینان این سیستم­ها شد. چالش اصلی این بود که قطع یا زمین شدن حلقه مداری (Loop) که جعبه های سیگنال متصل به ایستگاه مرکزی را تغذیه می کند، می­تواند کل حلقه را غیر فعال کند، در نتیجه کاهش محفاظت از مشترکین ایستگاه مرکزی بوجود می­آید.

ایستگاه مرکزی کابل­های سیار به منظور تعمیر قطع شدگی کابل به علت حریق استفاده می نمود؛ و با افزایش سرعت دسترسی به محل­های وقوع حریق با استفاده از کابل­های وصل کننده مدال رسمی دریافت کرده بودند. اولین راه­حل­های تکنولوژیکی برای مشکل «قطع و زمین شدن» لوپ، در سال 1882 حاصل شد زمانی که چانسی اف. ام سی کولوح طرح حلقه ای (لوپ) را ثبت نمود که حلقه ام سی کولوح نامیده شد.

ویرایش سوم کتاب راهنمای بازرسی بیمه حریق که در سال 1923 انتشار یافت، اظهار داشت که “بهترین ارائه خدمت زمانی وجود خواهد داشت که نگهبان شیفت شب فقط برای یک هدف- نگهبانی، نه برای نظافت و نه برای اینکه خانواده­اش در آن ساختمان زندگی کنند استخدام شود که در مورد دوم، او اغلب در آپارتمان خود به جای گشت زنی ساختمان خواهد بود”.

در استانداردهای 1923 خدمات نگهبانی شب و هشدار حریق شرکت بیمه جی ای اظهار داشت که نگهبان شیفت شب باید از ساعت 6 بعدظهر تا 6 صبح و همچنین در طول روز یکشنبه، روزهای تعطیل و زمانی که اداره بیکار است هر ساعت یکبار به تمامی ایستگاه­های مورد تأیید سر بزند. برای نگهبانان شیفت شب استفاده از چراغ­های دستی که با روغن حیوانی می­سوزند مورد ترجیح است. استفاده از چراغ قوه برقی نیز تأیید شده است. این استانداردها از هیئت ملی بیمه کننده­های حریق نقل شده است، زمانی که سیستم اعلام حریق بخشی جدایی ناپذیر از اداره مرکزی محسوب می­شود، مخابره هشدار حریق توسط سیستم نظارت نگهبانی از هر وسیله دیگر بهتر است.»

کتاب راهنمای محافظت در برابر حریق چاپ نهم انجمن محافظت ملی در برابر حریق آمریکا (NFPA)  دستورالعملی را در مورد حق استخدام نگهبان شیفت شب تأیید نمود:

“باید مراقبت انجام شود تا مشخص شود که نگهبان شخص شایسته ای است. شخصیت، عادات، و قابلیت اطمینان وی باید بلامنازع باشد. ترجیحاً غیر سیگاری باشد. نگهبان شیفت شب به هیچ وجه اجازه ندارد در زمان بازدید از ایستگاه سیگار بکشد.

نگهبان شیفت شب باید هوش بالایی داشته باشد؛ و در بحران­ها سریع تصمیم بگیرد و نظر سودمندی داشته باشد.

نگهبان شیفت شب باید مردی شجاع باشد و باید دارای وضعیت جسمی رضایت بخشی باشد. ملزومات حیاتی بینایی ، شنوایی، حس بویایی، هر دو پا و هر دو بازو، ضربان قلب و قدرت فیزیکی شخص باید سالم و بدون نقص باشد. شخصی که به عنوان نگهبان شیفت شب استخدام می­شود نباید خیلی جوان یا خیلی پیر باشد.

آموزش نگهبان شیفت شب حداقل باید در حد متوسط باشد. باید انگلیسی صحبت کند و قادر به نوشتن یک گزارش ساده باشد.

عکس از موزه حفاظت از حریق دانشگاه مریلند آمریکا

 کپی برداری از مطالب این وبسایت با ذکر منبع و لینک به منبع بلامانع است.

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کد امنیتی *