سیستم های کف و هوای فشرده CAFS

سیستم های کف و هوای فشرده CAFS

خودروها ي عملياتي و نوع فوم، 2 فاکتور بسیار مهم و حائز اهمیت در فرآیند برنامه‌ریزی برای تأمین این ابزارهای صنعتی جدید هستند.

امروزه با وجود سطح وسیعی از کف‌های ضدحریق، برخی از روساي آتش‌نشانی در واحدهای صنعتی به دنبال نصب سیستمی فراتر از سیستم‌های پخش‌کننده کف قدیمی هستند. سیستمی که با بررسی موقعیت و باتوجه به گستردگی آتش، عمل توزیع را انجام دهد. سیستم‌های کف و هوای فشرده به اختصار CAFS نیز گفته می‌شوند. CAFS با هدف تبدیل به ابزاری قدرتمند و تاثیرگذار در عملیات اطفاي حريق واحدهای صنعتی پا به عرصه گذاشته و حتی توان مقابله با آتش را دو برابر كرده است. با این وجود چه چیزی CAFS را از دیگر محصولات متمایز نموده است؟ آیا این سیستم‌ها واقعاً می‌توانند در آتش‌سوزی‌ واحدهای صنعتی، شرایط مناسبی را برای آتش‌نشان‌ها و نیروهای عملياتي فراهم نمایند؟

در شرايط عادی، برای موقعیت‌هایی که مواد اشتعال‌زای معمولی‌تری دارند، از فوم‌های کلاس A استفاده مي‌شود. ولي CAFS پوششی تمام‌حبابی از کف (فوم) بسیار موثر ایجاد می‌نمایند و با پوشش سطح آتش‌های عمودی ناشی از سوخت‌های فسیلی در واحدهای صنعتی به مقابله با آتش می‌پردازد. در اين سيستم‌ها آب و فوم با نسبت معين تركيب شده و با استفاده از هواي فشرده بالاتر از 7 بار به كانون حريق شليك مي‌شود. در اين تكنيك، به سبب کیفیت بالای استفاده از كف بدون توسعه، رطوبت موجود در فوم در اطفاي حريق‌هاي سازه‌هاي فولادي حفظ می‌گردد. البته این بدان معنی نیست که بتوان به عنوان مانعی بلندمدت از آن استفاده نمود. بلکه پوششی میانی کوتاه‌مدت است که تبخیرشده و فرایند خنک‌سازی و كاهش دما را نیز انجام می‌دهد.

از دیگر مزایای این سیستم،‌ توزیع گردشي کف ازطریق جریان هوای فشرده می‌باشد که این امر موجب تولید فوم نهایی در سه گروه خشک، مایع و قطره‌ای می‌شود. وجه تمایز میان این سه گروه در زمان توزیع فوم است. به عنوان مثال: اگر مقدار کمی از مایع فوم جاری شود، زمان توزیع بیشتری نسبت به نوع خشک به دنبال خواهد داشت. بنابراین، پوشش فوم یا کف برای زمان بیشتری دوام خواهد یافت به علاوه، تا زمان پوشش کامل مایع مشتعل به تبخیرش ادامه خواهد داد.

CAFS می‌تواند مزایای بسیاری در فرایند مقابله با آتش در بسیاری از صنایع داشته باشد. اولاً، برای آتش‌سوزی در مخزن‌های کم‌عمق حاوی مواد اشتعال‌زا، پوشش تمام فوم این سیستم‌ها می‌تواند نقش بسیار موثری در مهار شعله‌های آتش داشته باشد. دوماً، قابلیت تغییر غلظت فوم یا کف می‌تواند کل حجم فوم را باتوجه به هر میزان گستردگی آتش پوشش دهد. این ویژگی می‌تواند بسیاری از مشکلات باقی‌ماندن مواد ضدحریق و پاکسازی این مواد را پس از آتش‌سوزی کاهش دهد. به‌علاوه لوله‌های مورداستفاده توسط سیستم CAFS با تقریباً 30 درصد هوای فشرده پر شده‌اند که این امر استفاده از آن‌ها را برای نیروهای عملیاتی، راحت‌تر و وزن‌شان را برای عملیات یا مانور سبک‌تر می‌کند.

ساختار CAFS چگونه است و از چه چیزی ساخته شده است؟ قسمت سخت‌افزاری CAFS بسیار ساده است که شامل: پمپ، سیستم تزریق متمرکز کف / فوم و فشرده‌گر هوا (کمپرسور) می‌باشد. منبع آب آن نیز می‌تواند مخزن خودروی آتش‌نشانی و یا مخزن آب مجزایی باشد که روی خودروی SUV نصب شده است. مابقی تجهیزات می‌بایست در فضایی که هم دارای تهویه است و هم از برخورد تکه‌های پرتابی از صحنه حریق و همچنین واژگونی یا برخورد خودروی عملیاتی محافظت می‌شود، طراحی و جانمایی شود. مساله دیگر، توجه به طراحی اجزاء سیستم و بررسی کارایی و کاربردی‌بودن‌شان در عملیات است که می‌بایست در جانمایی استقرار تجهیزات آتش‌نشانی در عملیات مقابله با حریق لحاظ شود.

ایمنی در این سیستم، یکپارچگی در عمل تلمبه‌زنی است. به‌طوری‌که درصورت استفاده نادرست اپراتور، تنها هوا و آب یا هوا با فشار بالا از لوله یا دریچه مخصوص پمپ می‌شود. این مسئله در شروع عملیات مهار شعله‌های سرکش حریق، بسیار حائز اهمیت است. برای مثال: شاید سیستم در نزدیکی مواد اشتعال‌زا یا مایع قابل‌اشتعال قرار گرفته باشد و درصورت کارکرد اشتباه دریچه، انفجار مهیبی به وقوع بپیوندد.

اخیراً در کابین پمپ خودروهای آتش‌نشانی محیط‌های صنعتی، مکانیسم CAFS نیز طراحی و جانمایی می‌گردد که به‌صورت الکترونیکی تنظیم و توسط اپراتور پمپ هدایت می‌شود. در این تکنولوژی، پمپ هوای موجود، جریان آب خروجی را با بهره‌گیری از منبع آب خودرو، چند برابر نموده و به سمت فوم یا کف فشرده داخل مخزن تزریق می‌نماید. البته هوای فشرده نیز به سیستم اضافه می‌شود. هوای فشرده می‌تواند توسط خود خودرو نیز تولید شود. نهایتاً فوم محتوی هوای فشرده و کف به سرنازل‌ها، مونیتورهای ثابت و یا مونیتور روی خودرو ارسال می‌شود تا مورداستفاده قرار گیرد.

همچنین خودروهای بسیار بزرگ آتش‌نشانی فرودگاهی نیز قابلیت ارتقاء و نصب CAFS را دارند. به‌طوری‌که کلیه خروجی‌های طرفین و مونیتورهای سقفی و جلویی کامیون نیز می‌توانند با استفاده از مکانیسمCAFS به راحتی اقدام به اطفای حریق هواپیماها و یا فضاهای فرودگاهی نمایند. بدین‌منظور می‌بایست شبکه لوله‌کشی و خروجی‌های مذکور را برای استفاده از این فناوری تعویض نمود. این ویژگی حتی می‌تواند با کمترین تغییر در مکانیسم‌های موجود خودروی فرودگاهی و صرفاً با جانمایی‌های حساب‌شده و اعمال برخی تغییرات در کابین آن مورد بهره‌برداری قرار گیرد.

نکته مهمی که می‌بایست در استفاده از این فناوری رعایت شده و به‌طور بسیار جدی مورد توجه باشد، سرویس و نگهداری مستمر تجهیزات این سیستم است. زیرا درصورت استفاده از آب‌های دارای املاح سنگین، رسوبات سخت و یا ذراتی که فیلتر نشده و در مخزن آب ریخته‌ شده‌اند، مجاری و قطعات داخلی آن دچار جرم‌گرفتگی شده و قابلیت خود را از دست می‌دهند. همچنین کسانی‌که در عملیات مقابله با حریق وظیفه راه‌اندازی این تجهیزات را دارند، می‌بایست با فراگیری آموزش‌های لازم و کافی، موجب بهره‌وری بهینه شده و مانع از ایجاد هرگونه آسیب جدی به پمپ‌ها و متعلقات آن شوند.

زمانی‌که قصد تأمین یک سیستم کف و هوای فشرده‌ دارید، بسیار حائز اهمیت است که متناسب با طرح‌های توسعه‌ای مجموعه‌تان اقدام کنید. به‌علاوه توجه داشته باشید که سیستم انتخابی‌تان تقریباً با نیازهای بخش آتش‌نشانی مطابقت داشته باشد. نکته اساسی فهم کلی از نوع عملیات‌ها و ویژگی‌های کاربردی این فناوری برای مقابله با حریق در زمان کوتاه است. امروزه آتش‌نشان‌های صنعتی نه تنها با فرایند توزیع فوم و هیدرولیک‌ها سروکار دارند بلکه می‌بایست به علم هوا و گاز به‌خوبی علم پخش و توزیع هوای فشرده آگاهی داشته باشند.

با استفاده از CAFS به‌دلیل کاهش نیروهای عملیاتی موردنیاز، منابع مقابله اولیه، ابزارها و میزان کم آب، قدرت مقابله با آتش افزایش می‌یابد. زمانی‌که مدیران HSE یا روسای آتش‌نشانی واحدهای صنعتی اقدام به طراحی، خریداری و استفاده از CAFS برای مقابله با آتش‌سوزی می‌کنند و البته در کنار آن به آموزش نیروها در استفاده از این ابزارها نیز توجه خاصی می‌نمایند، این فناوری سطح بالایی از کیفیت ایمنی در مقابله با آتش را برای آتش‌نشان‌ها و صاحبان واحدهای صنعتی و پالایشگاه‌ها ارائه می‌دهد.

سیستم اطفاء حریق اتوماتیک مه یا پودر آب (Water Mist)

یكی از سامانه‌های پیشرفته اطفای حریق خودكار آبی كه امروزه به دلیل ممنوعیت استفاده از سامانه‌های اطفای خودكار به كمك گاز هالون رایج گردیده، سامانه اطفای حریق خودكار مه‌پاش1 می‌باشد. سامانه اطفای حریق خودكار مه‌پاش به سامانه اطلاق می‌گردد كه در آن آب به عنوان ماده اصلی خاموش ‏كننده مورد استفاده قرار می‌گیرد. در این سامانه آب موجود در مخزن ذخیره توسط گاز نیتروژن تحت فشار قرار می‏گیرد و از طریق نازل‌های پاشنده به قطراتی بسیار ریز و به قطر حداكثر 500 میكرون تبدیل می‌شود و بصورت مه در داخل محیط پخش و منتشر می‌گردد. از این سامانه می‌توان به دو صورت موضعی و یا تخلیه كلی استفاده نموده و در مبارزه با حریق‌ها طراحی و اجرا نمود.

سامانه اطفای حریق خودكار مه‌پاش، از بخش‌های زیر تشكیل شده است:

 مخزن ذخیره آب كه بر حسب حجم و فضای محل تصرف وحفاظت، در ظرفیت‌های مختلفی استفاده می‌شود.
 در سامانه اطفای حریق خودكار از نوع مه‌پاش آب موجود در مخزن آن بوسیله گاز نیتروژن تحت فشار قرار می‏گیرد. سپس از طریق نازل‌های مخصوص به قطرات بسیار ریز تبدیل و بصورت مه در داخل محیط تخلیه می‌شود.
2- مخزن ذخیره گاز نیتروژن كه برای ایجاد فشار مورد نیاز در سامانه اطفای حریق خودكار مه‌پاش استفاده می‌شود.

3- لوله‌ها و اتصالات فشار قوی كه وظیفه انتقال آب به نازل‌های آب‏پاش را برعهده دارند.

4- نازل‌های پاشنده مه كه وظیفه آنها تخلیه آب بصورت مه می‌باشد.

5- مركز كنترل سامانه اعلام و اطفای حریق كه وظیفه آن دریافت پیام‌های اعلام حریق از آشكارسازها و حسگرها و انتقال آن به تابلو كنترل مركزی جهت پردازش و صدور فرمان اطفای حریق به سامانه مه‌پاش می‌باشد.

6- آشكارسازهای حریق كه بسته به نوع حریق و محل تصرف می‌توانتد در انواع و اقسام مختلفی در محیط نصب گردند.

 

    تاریخچه سامانه اطفای حریق خودكار از نوع مه‌پاش

در سال 1974 میلادی سامانه مذكور توسط سازمان بین‌المللی دریانوردی پیشنهاد و مورد تایید قرار گرفته و در كشتی‌ها استفاده گردید. پس از تصویب پروتكل منع استفاده از مواد خاموش كننده مخرب لایه ازن نظیر تركیبات هالون توسط اكثریت كشورهای جهان نظر كارشناسان و مهندسین حریق به استفاده بیشتر از سامانههای اطفای حریق مه‌پاش جلب شد كه پس از توسعه و تكمیل این سامانه توسط موسسات تحقیقات صنعتی مورد تایید قرار گرفته و بعنوان یك سامانه جایگزین هالون در مجامع بین‌المللی جهت پوشش دادن به مكان‌های مورد نیاز معرفی گردید.

ضرورت تقويت و تجهيز ايستگاه‌هاي آتش‌نشاني شهرك‌هاي صنعتي بعنوان مراكز مديريت بحران

ضرورت تقويت و تجهيز ايستگاه‌هاي آتش‌نشاني شهرك‌هاي صنعتي بعنوان مراكز مديريت بحران

شهرك‌هاي صنعتي همواره بعنوان ابزاري مهم و مفيد در رشد اقتصادي كشورها مورد توجه بوده است. علي‌الخصوص در كشورهاي درحال‌توسعه، اين مناطق سهم بسزايي در درآمد ملي كشورها دارند. با وجود تمامي محاسن اين مناطق، همواره نگراني‌هايي نيز در رابطه با آلوده‌سازي محيطي، نشت مواد شيميايي، انفجار و آتش‌سوزي در اين نواحي وجود داشته كه علت آن حضور صنايع مختلف در اين شهرك‌ها مي‌باشد. ارتباط صنايع كوچك و متوسط با شهرك‌هاي صنعتي مي‌تواند بر اهميت موضوع ايمني اين مناطق بيافزايد. در چنين شرايطي روند مديريت ريسك از حالت تك‌كارخانه‌اي به چند كارخانه‌اي تبديل خواهد شد. از طرفي تاثير شهرك‌هاي صنعتي بر مناطق همجوار و فجايعي كه در سال‌هاي اخير در اقصي نقاط جهان رخ داده است، مي‌تواند اعلام هشداري براي كشور ما محسوب گردد. لذا تقويت ايستگاه‌هاي آتش‌نشاني بعنوان مراكز مديريت بحران در شهرك‌هاي صنعتي و آمادگي براي بحران‌هاي صنعتي علاوه بر كاهش احتمال رخداد آنها مي‌تواند از گستردگي خسارت‌هاي ناشي از آنها نيز كاسته و موجب حفاظت و صيانت از كار و سرمايه ايراني در شهرك‌ها و نواحي صنعتي كشور گردد.

شهرك‌هاي صنعتي و سرمايه ايراني

با آغاز انقلاب صنعتي تغييرات شگرفي در صنعت ايجاد گرديد. توليد در مقياس انبوه به شرايط و امكانات ويژه‌اي نياز داشت كه ديگر توليد خانگي و كارگاه‌هاي محقر امكان اين حجم كار را نداشتند. در ابتداي دوران انقلاب صنعتي، يافتن مكان مناسب براي استقرار صنايع براساس ويژگي‌هاي طبيعي، شرايط حمل و نقل و ساير ملاحظات انجام مي‌گرفت. به دليل تمركز امكانات رفاهي و بالابودن درآمد متوسط در شهرها، حركت مردم روستايي به سمت شهرها آغاز شد. اين امر سبب افزايش تراكم جمعيت شهرها گرديد و به‌تدريج مسائل و معضلات انساني گسترش يافت و شرايط محيطي تغيير كرد. به اين ترتيب پديده‌هاي زيان‌رسان نظير: آلودگي آب و هوا، توليد ضايعات و پسماندها و ساير آلاينده‌ها در محيط افزايش يافت. باتوجه به آلودگي‌هاي ايجادشده، به‌تدریج تمايل به غيرصنعتي‌كردن شهرها ايجاد شد. باتوجه به ناگزيربودن از پيشرفت و نقش مهم صنعت در ايجاد اشتغال در شهرها، متخصصان و شهرسازان طرح‌هايي براي حل مشكلات بين شهر و صنعت ارائه نمودند. سياست‌هاي عدم تمركز موجب گرديد تا صنايع بزرگ و به تبعيت از آنها صنايع كوچك و متوسط از شهرها فاصله گرفته و در مجتمع‌هاي صنعتي ايجاد شده كه نام شهرك‌هاي صنعتي را گرفتند، مستقر شوند. پس از انقلاب شكوهمند اسلامي توسعه شهرك‌هاي صنعتي در دستور كار قرار گرفت به‌نحوی‌که مطابق آمار موجود تا پايان سال 90 ، 678 شهرك ناحيه صنعتي درحال بهره‌برداري در سطح كشور وجود دارد. شهرك‌هايی که تا پايان سال 90 باعث ايجاد اشتغال براي 581220 نفر در 27769 واحد صنعتي گرديدند. از بين صنايع مستقر در شهرك‌هاي كشور 92درصد جزء صنايع با اشتغال كمتر از 50 نفر (صنايع كوچك) مي‌باشند. در دو دهه اخير با ظهور فناوري‌هاي جديد، بر اهميت صنايع كشور و متوسط در ساختار صنعتي كشورها افزوده شده است. مطالعات بانك جهاني نشان مي‌دهد كه اين صنايع در كشورهاي در حال توسعه، اثرات كاملاً محسوسي بر اشتغال، درآمد ملي و رشد اقتصادي اين كشورها دارند. در ايران مطابق گزارش سازمان صنعت و معدن، با وجود اينكه تنها 1/18 درصد سرمايه‌گذاري در كشور تا پايان سال 87 بر روي صنايع با تعداد كمتر از 50 نفر كاركن انجام گرفته است، اما تعداد اين صنايع 3/87 از كل صنايع بوده و برابر با صنايع بزرگ، اشتغال ايجاد نموده‌اند. شهرك‌هاي صنعتي به عنوان ابزاري مهم و مفيد در صنعتي‌شدن، براي اجتماع انساني اطراف آنها منافع اقتصادي بسياري ايجاد مي‌كنند. اما در عين حال مي‌توانند باعث بروز مشكلات ايمني، بهداشت و محيط زيستي در آنها نیز شوند. در حال حاضر نگراني‌هاي بسياري در ارتباط با آلوده‌سازي زيست‌محيطي توسط اين مناطق وجود دارد. ازجمله ويراني سكونتگاه‌ها، آلودگي‌هاي هوا، فاضلاب‌هاي صنعتي، پسماندهاي خطرناك، صدا و تشعشات خطرناك، آلودگي خاك، نشت مواد، تغييرات آب و هوايي و خصوصاً حوادث صنعتي.

حوادث در مناطق صنعتي در سه دسته كلي قابل بررسي است. حوادثي كه براي افراد رخ مي‌دهد، حوادثي كه سازمان‌ها را درگير مي‌كند و نهايتاً حوادثي كه براي مجموعه صنعتي رخ مي‌دهد. محيط‌هاي توليدي جديد مانند: شهرك‌هاي صنعتي بيش از پيش بر نقش مديريت ريسك تاكيد مي‌كنند. از آنجا كه در اين شهرك‌ها چندين شركت توليد يا خدماتي در يكجا كار مي‌كنند، هيچ اتقاقي نيست كه تنها به يكي از آنها مرتبط باشد. بلكه بقيه را نيز درگير مي‌كند. لذا تبديل از قانون ” تك كارخانه” به فضاي ” چند كارخانه‌اي” بر كليه قسمت‌هاي مديريت ريسك داخلي و خارجي تاثير مي‌گذارد.

حريق مهم‌ترين بحران صنعتي در شهرك‌هاي صنعتي كشور

مطابق نتايج به‌دست‌آمده از فرم‌هاي تكميل‌شده حوادث صنعتي توسط شركت شهرك‌هاي صنعتي استاني، بيش از 85 درصد از حوادث و بحران‌هاي صنعتي رخ‌داده در شهرك‌ها و نواحي صنعتي كشور، در طول دهه 80، حوادث آتش‌سوزي بوده و در حدود 10 درصد موارد نيز بيش از يك كارخانه در حادثه درگير بوده است. بررسي توزيع حوادث براساس سال رخداد و نوع حادثه نشان‌دهنده تعداد بالاي رخداد حريق در مقايسه با ساير حوادث صنعتي و رشد تعداد اين حوادث در سال‌هاي اخير مي‌باشد. اين امر مي‌تواند بيانگر ضرورت توجه بيشتر وزارتخانه‌ صنعت، معدن و تجارت و همينطور وزارتخانه‌هاي تعاون، كار و رفاه اجتماعي و بهداشت، درمان و آموزش پزشكي كشور به موضوع ايمني و بهداشت در شهرك‌ها و نواحي صنعتي كشور باشد و ضرورت تقويت ايستگاه‌هاي آتش‌نشاني شهرك‌ها و نواحي صنعتي كشور جهت حمايت از كار و سرمايه ايراني را بيش از پيش نمايان سازد.

ايستگاه‌هاي آتش‌نشاني، مراكز مديريت بحران در شهرك‌هاي صنعتي

پياده‌سازي يك سيستم مديريت بحران و واكنش در شرايط اضطراري در شهرك‌هاي صنعتي داراي مزاياي متعددي مي‌باشد. ايجاد يك سيستم ثبت اطلاعات مربوط به حوادث مي‌تواند در آموزش و پيشگيري از حوادث مشابه مفيد باشد و آمادگي سرويس‌هاي خدماتي شهرك باعث كاهش تلفات احتمالي حوادث در مقابله با شرايط اضطراري مي‌گردد. تدارک سيستم مجهز به نيروهاي كارآمد و ماهر براي مقابله با شرايط اضطراري در شهرك باعث صرفه‌جويي اقتصادي براي صنايع مي‌گردد و از طريق ايجاد اطمينان در سرمايه‌گزاران موجب جلب سرمايه گشته و درنهايت سبب ثبات اقتصادي و توسعه پايدار در جامعه مي‌گردد. ليكن چنين به نظر مي‌رسد که اجراي يك سيستم مديريت بحران هر چند بسيار كارآمد نمي‌تواند به قدر کفایت مثبت و كارساز باشد مگر اينكه زيرساخت‌هاي آن بطور كامل ايجاد گردد.

در اين راستا نيز اقدامات مثبتي جهت ارتقاء سطح ايمني و بهداشت در مجموعه شهرك‌هاي صنعتي كشور شروع شده است كه ازجمله آنها مي‌توان به انجام مميزي ايمني واحدهاي صنعتي جهت دستيابي به بانك اطلاعات ايمني واحدهاي صنعتي و به‌روزرساني آن، تقويت و تجهيز ايستگاه‌هاي آتش‌نشاني، تقويت و تكميل شبكه شيرهاي آب آتش­نشاني (هايدرانت) شهرك‌ها، عقد تفاهم­نامه­هاي همكاري با سازمان‌هاي آتش‌نشاني و هلال احمر، برگزاري مانورها و دوره­هاي آموزشي اطفاء حريق، تهيه و توزيع كتابچه­هاي آشنايي با الزامات عمومي ايمني و بهداشت در واحدهاي صنعتي، نصب تابلوهاي آموزشي با مضمون ترويج و ارتقاء فرهنگ ايمني در شهرك‌ها اشاره کرد.

لذا ضروری است باتوجه به اينكه حوادث آتش‌سوزي مهم‌ترين بحران صنعتي در شهرك‌هاي صنعتي مي‌باشد، با تقويت و تجهيز ايستگاه‌هاي آتش‌نشاني و تبديل آنها به مراكز فرماندهي و عمليات در شرايط اضطراري و بحراني، گام مهم و بسيار موثري در حمايت از توليد ملي، كار و سرمايه ايراني و ايجاد زيرساخت‌هاي اساسي براي برنامه­ هاي بلندمدت برداشت.

کلید های روی تابلو کنترل

-کلید Reset & Resound برای پاک کردن حافظه بکار می رود. اگر سیستم اعلام حریق یک آلارم در یافت نمایید. نشانگرهای مربوط به زون روشن می شود. این کلید دستکاه را Reset می کند.

-کلید Silence Alarm Sounders برای بی صدا نمودن آژیرها در سیستم استفاده می شود.

-کلید Silence Fault Sounders برای بی صدا کردن Buzzer داخلی دستگاه ناشی از بوجود آمدن خطا زمانی که اقدام به باز نمودن در پوش یک دتکتور میکنیم استفاده می شود.

-کلید Evacuate جهت تست آژیرها و فلاشرها پس از اتمام کار تکار می رود.

-قفل سویچی به منظور عدم دسترسی افراد غیر مجاز به تابلو و فعال نمودن چهار کلید که در بالا از آنها نام برده شد، استفاده می شود.

کابل کشی سیستم اعلام حریق

کابلهای مورد استفاده در سیستم اعلام حریق باید همگی در برابر آتش مقاوم باشند به همین علت آنها را درون لوله های فولادی قرار می دهند.

  • برای دتکتورها از کابل ۵/۱*۳ افشان و در متراژ های بالاتر از کابل ۵/۲*۳ 
  • برای تغذیه فلاشرها از کابل ۵/۱*۲ افشان
  • برای تغذیه آژیرها از کابل ۵/۱*۲ افشان
  • برای تغذیه فلاشرLED از کابل ۵/۱*۲ افشان
  • برای تغذیه شستی ها از کابل ۵/۱*۲ افشان

– محل نصب مرکز کنترل باید در نزدیکی ورودی های اصلی بوده و در معرض دید ماموران آتشنشانی باشد و یک سنسور دودی از خود پانل محافظت نماید .
– یک سیستم اعلام حریق یکی از سه حالت : عادی (عبور جریان 3 میلی آمپر از مدار) ، خطا (جریان صفر یا بیشتر از 30 میلی آمپر از مدار) ، حریق ( عبور جریان 25 میلی آمپر از مدار)را مشخص مینماید. 

عملکرد مقاومت روی ترمینال سیستم اعلام حریق چیست؟

هنگام خرید یک سیستم بیشترین دتکتوری که می توان روی هر زون آن نصب نمود در کاتالوگ آن نوشته شده و این بدان معنی است که نمی توان بیشتر از حد تعیین شده روی آن نصب نمود.حال اگر بخواهیم در هر زون کمتر از مقدار تعیین شده،دتکتور نصب کنیم باید دستگاه را آگاه کنیم.پس برای اینکار یک مقاومت ۸/۶ کیلو اهمی در پایان راه بین کنتاکت L2-in و L1-out دتکتور وصل می کنیم تا مدار جریان بیشتری را طلب نکند.

تكنيك‌ها و تاكتيك‌هاي اطفاي حريق و نجات در مواجهه با حريق داخل هواپيما

تكنيك‌ها و تاكتيك‌هاي اطفاي حريق و نجات در مواجهه با حريق داخل هواپيما

آتش‌سوزی داخلی در قسمت بدنه هواپیما ممکن است در حال پرواز یا در دیگر مواقع بروز نماید. این قبیل آتش‌سوزی‌ها، حاصل گسترش سریع حریق‌های به‌وجودآمده در قسمت‌های خارجی هواپیما بوده و ناشی از مواد قابل سوخت‌وسوز هواپیمای سانحه‌دیده می‌باشد که از لابه‌لای قسمت‌های ترکیده بدنه هواپیما پخش می‌گردد. عموماً این حریق‌ها به آهستگی پیشرفت نموده و هواپیماهای دیگر را در خطر آتش‌سوزی قرار می‌دهد. در این مبحث به شرایط مختلف و عمومی اصول خاموش‌سازی پرداخته می‌شود که لازم است که علل بروز آتش‌سوزی، آنچه متعاقباً رخ خواهد داد و اقداماتی که باید به منظور جلوگیری از تهدیداتی که متوجه سرنشینان است، شناسائی گردد.

در این موارد فرمانده عملیات (سرکشیک یا بالاترین مسئول حاضر در صحنه) می‌بایست توجه کافی به منظور جلوگیری از بروز خطرات بیشتر هواپیما یا هر نوع خطری‌که ممکن است متوجه آشیانه هواپیماها یا دیگر هواپیماها و ساختمان‌های موجود در اطراف محل آتش‌سوزی گردد، را معمول دارد.

مواردی که آتش‌سوزی در داخل هواپیما رخ می‌دهد: (در حال فعالیت)

الف-  آتش‌سوزی در زمان پرواز

درصورت بروز آتش‌سوزی داخلی به‌هنگام پرواز، به دلیل انتشار سریع گازها و دودی که فضای داخل هواپیما را فرا می‌گیرد و تأثیری که بر مسافرین و خدمه هواپیما دارد، بسیار خطرناک می‌باشد. چنانچه خدمه هواپیما موفق به خاموش‌کردن آتش با خاموش‌کننده‌های دستی که قطعاً در هواپیما وجود دارد، نشوند؛ از عهده خلبان نیز کار خاصی بر نمی‌آید مگر آنکه فرصت کافی برای نشاندن هواپیما به طور ایمن در فرودگاه وجود داشته باشد.

ب-  آتش‌سوزی پس از برخورد (سانحه)

چنانچه هواپیما پس از بروز سانحه، دچار آتش‌سوزی داخلی شود، خطری واقعی برای سرنشینان آن ایجاد می‌گردد. دود حاصله از حریق و همچنین دیگر مواد قابل سوخت که تولید می‌شود، می‌تواند سبب مرگ سریع افراد گرفتار شده و یا تخلیه مسافرین و خدمه را با مشکل روبرو کند. آتش‌نشانان می‌بایست بلافاصله ضمن ممانعت از گسترش حریق، عملیات انتقال محبوسین و اطفای حریق موجود را در کمترین زمان ممکن انجام دهند. قطعاً بهترین اقدام گروه‌های امداد و آتش‌نشان این است که مانع بروز این مشکل (حریق) شوند تا مطمئن شوند که می‌توانند با ورود به صحنه نسبت به جداسازی بدنه هواپیما و نجات جان مسافرین اقدام کنند. اگرچه در هر سانحه هواپیمایی، درهم‌پیچیده شدن (مچاله‌شده) قسمت‌های داخلی به‌عنوان یک نتیجه اولیه قلمداد می‌گردد. وقتی چنین حالاتی بروز می‌کند، تمام سعی و کوشش نیروهای عملیاتی باید در جهت تقلیل آثار ناشی از آتش‌سوزی داخلی بکار گرفته شود.

ج-  آتش‌سوزی به هنگام مسافرگیری یا حرکت جهت بلندشدن از باند

آتش‌سوزی‌هایی که در این حالات رخ می‌دهد، معمولاً با حجمی کوچک شروع گردیده و به‌نظر می‌رسد به خدمه هواپیما فرصت کافی می‌دهد تا مسافرین را خارج نمایند. در این موارد استفاده از دالان‌های متحرک مرتبط با ترمینال جهت انتقال مسافرین، ممکن است موجب خطراتی گردد. همچنین تیم‌های عملیاتی باتوجه به وجود مخازن پر از سوخت هواپیما، می‌بایست به‌سرعت عملیات جلوگیری از گسترش حریق را معمول نمایند. درصورتی که کلیه مسافرین و خدمه پروازی از هواپیما خارج شده باشند نیز لازم است تا بازدیدی دقیق از داخل هواپیما به عمل آید.

موارد احتمالی بروز آتش‌سوزی در داخل هواپیما

الف-  هواپیمای تحت تعمیر

تعداد بی‌شماری از آتش‌سوزی‌های داخلی هواپیماها در اثر بی‌احتیاطی تعمیرکاران رخ می‌دهد. در این قبیل موارد، خوشبختانه خبری از مسافرین و به‌طبع آن ضرورت تخلیه اضطراری افراد نیست، لیکن چنانچه هواپیما در داخل آشیانه مستقر باشد، خطر آتش‌سوزی بسیار شدید خواهد بود.

ب- هواپیمای محافظت‌نشده

آتش‌سوزی در داخل بدنه هواپیماهائی‌که در گوشه‌ای متوقف شده‌اند ممکن است با آهستگی شروع، گسترش و درنتیجه حریقی گسترده و مقدار زیادی از انواع گازها ایجاد نماید. خطری که در این قبیل موارد، امدادگران و آتش‌نشانان را تهدید می‌نماید امکان انفجار هنگام راه‌یابی به داخل هواپیما است. در مواردی‌که آتش‌سوزی داخل یک هواپیمای بدون منفذ اتفاق می‌افتد، می‌بایست با آمادگی و دقت کامل نسبت به امکان بروز پدیده بک‌درفت (انفجار گازهای نسوخته) ، مسیر را باز کرد. در این موارد باید مطمئن شد که کلیه لوازم مقابله با حریقی گسترده، آماده‌‌اند تا به کنترل آتش که به‌سرعت منتشر می‌شود، مبادرت ورزید.

عللی که ممکن است موجب آتش‌سوزی داخلی در هواپیما گردد:

بی توجهی به تأثیر یک سانحه (برخورد) موجب تعداد بی‌شماری از آتش‌سوزی داخلی می‌گردد که بعضی از آنها عبارتند از:

الف- مصرف بدون توجه مواد دود زا

ب- نصب و بکارگیری نامطلوب یا نقص در مدار دستگاه‌های الکتریکی

ج- شعله‌ورشدن مواد پاک‌کننده

د- انفجار اکسیژن

و- فعل و انفعالات شیمیایی بر روی مواد خطرآفرین (آتش‌زا) در انواع بارها

ه – آتش‌زدن عمدی یا خرابکاری

ذ- سرايت يك حريق خارجي به داخل هواپيما مانند: حريق موتور، ارابه فرود، حريق قسمت بار و…

محل‌های اولیه بروز آتش‌سوزی داخلی

شروع آتش‌سوزی از نقاط مختلف داخلی هواپیما قابل پیش‌بینی است. بعضی از آن نقاط هواپیما، پنهان و غیرقابل دستیابی است که کنترل آتش را با مشکل مواجه می‌کند. در بعضی موارد نیز صعوبت دسترسی چنان است که جز با شکستن (بریدن) و برداشتن پوسته و لوله‌های مختلف  انتقال مایعات و گازها، میسر نخواهد بود.

مناطقی که در آنها امکان آتش‌سوزی وجود دارد، عبارتند از:

الف- محل استقرار دستگاه‌های مولد انرژی الکتریکی

ب- قفسه‌ها و جعبه‌های محل اتصال وسائل الکتریکی

ج- کابین و آبدارخانه (GALLEY)

د- قسمت بارهای تجارتی یا بارهای مسافرین

و- پشت صفحات تجهیزات کنترل از داخل

ه- محل اتصال ارابه فرود

آتش‌سوزی داخل کابین

موادی‌که در ساختمان قسمت‌های داخلی هواپیما بکار می‌روند، بطور عمده از مواد طبقه A به‌صورت جامد یا بافته‌شده می‌باشند. تعداد زیادی از وسائل پلاستیکی موجود در اثر سوختن گازهای سمی و غلیظ ایجاد می‌نمایند. دودهای تند و سوزاننده‌ای که استنشاق آنها به مدت چهار الی پنج دقیقه، موجب خفگی یا مرگ می‌گردد.

صندلی‌ها

کوسن‌ها (کف و پشتی صندلی‌ها) از نوعی فوم بنام (Polyurethane) ساخته می‌شود. پوشش کوسن‌ها از پارچه پشمی است. دسته صندلی‌ها از پلی وینیل کلراید(PVC= Polyvinyl Chloride)  ساخته شده و از (Polyurethane) پر شده است. صفحات کناری از آکریل، نیتریل، بوتادین و استیرن( ABS) قالب‌گیری شده و ساخته شده‌اند.

ساختمان داخلی

پوشش داخلی بدنه هواپیما از (PVC) ساخته و محل قراردادن بارهای دستی و قسمت سقف نیز از (PVC)  است که با پارچه روکش گردیده‌اند. قسمت شفاف و در دسترس پنجره‌ها و قطعات قالب‌ریزی‌شده موردنیاز پذیرائی (سرویس) از مسافرین از جنس (ABS) می‌باشد.

صفحات جداکننده قسمت‌های مختلف که در دید مسافرین می‌باشد از ورقه‌های ملامین ساخته شده و کف‌ها به‌وسیله بافته‌‌هایی از 80 درصد پشم و 20 درصد نایلون پوشیده می‌شوند.

مواد مصرفی

کیف دستی و محتویات آن و لباس مسافرین معمولاً از چرم وینیلز و مواد مختلف طبیعی و مصنوعی ساخته می‌شود. ابزارآلات تخلیه اضطراری از قبیل: سرسره‌ها، کلک‌ها (قایق‌های بادی) ، جلیقه‌های نجات و امثالهم از لاستیک، پنبه یا نایلون تهیه می‌شوند.

تعداد زیادی از سیم‌ها و کابل‌های هادی جریان‌های الکتریکی از پشت صفحات داخلی و مکان‌های غیرقابل دسترسی واقع در زیر کف هواپیما می‌گذرند. پوشش عایق این سیم‌ها و کابل‌ها معمولاً از جنس (PVC) یا دیگر مواد محافظ تشکیل گردیده است. نهایتاً اینکه برای جلوگیری از صداهای ناهنجار بین پوشش خارجی و داخلی از عایق استفاده می‌شود.

باتوجه به آنچه ذکر شد، متوجه خواهید شد که مواد مصرف‌شده برای مبلمان داخلی می‌تواند موجب آتش‌سوزی‌های بزرگی شوند که برای مسافرین محصورشده، بسیار خطرآفرین است. به همین جهت است که اگر آتش به سرعت کنترل نشود و یا آنکه مسافرین هر چه زودتر و قبل از آنکه هوای داخل هواپیما غیرقابل‌تنفس گردد، تخلیه نگردند حریق بسیار خطرناک خواهد بود.

وظیفه اصلی آتش‌نشانان درصورت بروز آتش‌سوزی:

در صورت بروز آتش‌سوزی وظیفه اصلی آتش‌نشانان به سه مرحله عمده زير تقسيم مي‌شود:

1-  اطفاء حريق                               2- جستجو و نجات                              3- تهويه هوا

آتش‌نشانان در مرحله اطفاء حريق و جستجو و نجات بايد موارد ذيل را مد نظر داشته باشند:

الف- قبل از هر چیز باید بدنه هواپیما را از حریق‌های خارجی جدا سازیم.

ب- کنترل و خاموش‌کردن آتش موجود در اطراف بدنه به منظور ایجاد مسیر برای تخلیه مسافرين

پ- اعزام چند اپراتور مجهز به دستگاه‌های تنفس مصنوعی به داخل هواپیما ضمن در اختیارداشتن لوله‌های آب و کف قابل‌استفاده فوری از درب‌های معمولی هواپیما و درب‌های خروجی اضطراری

ت- تهویه و خاموش‌سازی حریق‌های داخل هواپیما

ث- خارج‌کردن سرنشینان باقیمانده به خارج از هواپیما و انجام فوریت‌های پزشکی

ج- خارج‌كردن و نجات افراد از مكاني كه جمعيت بيشتري مي‌باشد، شروع شود و تمام نقاط و مكان هواپيما را شامل شود.

چ-درمواردي‌كه حريق داخلي كاملاً گسترش يافته است، بهترين تاكتيك ممكن، استفاده از آب پودري بصورت پیوسته است كه به حجم عمده حريق حمله كرده و دود و گازهاي داغ را از روزنه‌هاي تهويه رو به باد تخليه مي‌نمايد.

ح- درصورت کوچک‌بودن حریق از خاموش‌کننده‌های دستی استفاده گردد.

خ- چند اپراتور نسبت به پوشیدن دستگاه تنفس مصنوعی اقدام کنند.

د- با دقت نسبت به بازکردن درب هواپیما اقدام کرده و درصورت بسته بودن، پرهیز شود.

ذ- محل بروز آتش مشخص گردد.

ز- با استفاده از مؤثرترین ماده خاموش‌کننده به خاموش‌سازی آتش مبادرت ورزید.

ژ- به تهویه و جلوگیری از توسعه آتش مبادرت ورزید.

ي- به اشخاص ناخوش و مصدوم درصورت درخواست و نیاز، کمک کنید.

فاصله دتکتورها دودی از یکدیگر

دتکتورها باید به طور متقارن در ناحیه مورد حفاظت قرار گیرند سطح پوشش واقعی دتکتورها یک دایره در ناحیه مورد نظر میباشد اما برای سادگی فرض میشود که ناحیه مورد نظر به صورت یک مربع یا مستطیل است.این فرض باعث میشود تا بعضی از قسمتهای بین دتکتورها به خوبی پوشش داده نشوند.

به عنوان مثال اگر ناحیه مورد حفاظت 100 متر مربع باشد و از دتکتورهای با سطح پوشش 100 متر مربع استفاده گردد نیاز به 4 دتکتور خواهد بود که با آرایش متقارن در ناحیه مورد نظر چیده می شوند.

كليك و تست محاسبه آنلاين فاصله استاندارد دتكتورهاي دودي

 

مطالب مرتبط:

محاسبه آنلاين فاصله آشكارسازهاي دودي

LPCB چیست ؟

موضوع معرفی استانداردها و گواهینامه‌های بین‌المللی مرتبط با فن‌آوری ایمنی از حریق، یکی از مهم‌ترین رویکردهای نشریه حریق ایران ( FIRE ) در اطلاع‌رسانی عمومی و بین‌المللی است. اگرچه بسیاری از مخاطبین مجله، از این استانداردها و گواهینامه‌ها آگاه بوده و در خلال اجرای پروژه‌ها و یا بهره‌برداری از تأسیسات ایمنی موجود، از آنها استفاده می‌کنند، لیکن طیف گسترده دیگری از دریافت‌کنندگان مجله، طی ارتباطات تلفنی و اینترنتی از اختصاص بخشی با این عنوان و محتوی استقبال کرده‌اند که در این شماره، به گواهینامه LPCB و در شماره‌های آتی به معرفی مدارک، گواهینامه‌ها و استانداردهایی همچون: NFPA, BSI, UL, ULC, FM, Vds ،EN3, FPA, FS پرداخته می‌شود.

موسسه تحقیقات ساختمان BRE (Building Research Establishment) با سابقه 90 سال در انگلستان دارای دو واحد اصلی به نام‌هایBRE Group  و  BRE Globalاست که هر یک به تنهایی وظیفه تحقیقات، تست و صدور تأییدیه‌ها در زمینه ایمنی ساختمان‌ها را برعهده دارند.

LPCB ( Loss Prevention Standards Board ) یک مارک تأییدشده توسط  BRE Global ویژه محصولات صنعت ایمنی از حریق است و طبق خط‌مشی اصلی BRE Global ، مأموریت این سازمان حفاظت از انسان، اموال و محیط زیست بیان شده است. همچنین LPCB لیستی از محصولات و شرکت‌هایی که در زمینه آتش‌نشانی و ایمنی موردتأیید هستند را در کتابی مرجع، با عنوان کتاب قرمز منتشر می‌کند. در این مرجع حداقل الزامات موردتأیید این موسسه آورده است که برای مشخص‌کننده‌ها (  Specifiers) قانون‌گذاران ( Regulators ) طراحان ( Designers ) و مصرف‌کنندگان ( End Users ) صنایع آتش‌نشانی و ایمنی کاربرد دارد. این کتاب شامل دو جلد است که در جلد 1 ، انواع خدمات و محصولات کشف، اعلام و اطفای حریق به روش فعال ( Active ) و همچنین لیست شرکت‌های دارای گواهینامه، ثبت گردیده و در جلد 2 ، انواع سیستم‌های ایمنی، حفاظتی، مدیریتی و محصولات ساختمانی که با روش غیرفعال ( Passive ) از بروز حریق پیشگیری می‌کنند، به انضمام اطلاعات زیست‌محیطی در بخش‌های مستقل معرفی می‌شوند. تأییدیه LPCB در واقع پروسه انطباق و ارزیابی اصول و مبانی‌ای‌ است که توسط سازمانی مستقل از تولیدکننده یا مصرف‌کننده تعریف می‌شود، است. الزامات و آئین‌نامه‌هایی که توسط LPCB تعیین و براساس آن گواهینامه صادر می‌شود، اطمینان خاطری است برای مصرف‌کنندگان محصولاتی که جان و مالشان به‌شدت، متأثر از صحت عملکرد آنهاست. ( حتی در برخی نقاط دنیا، تأییدیه‌ها و آئین‌نامه‌های LPCB ، به‌عنوان آیین‌نامه‌ اجباری تلقی می‌شود )

در هر بخش LPCB با عنوان ناظر، طرح و برنامه تأییدیه خود را براساس اطمینان از حصول کیفیت و اجرای حداقل مقادیر و ارزش‌های فنی و آزمایشات مستمر بر روی محصولات تولیدکنندگان، طی بازرسی و تست‌ها تنظیم می‌کند. تأییدیه پیمانکاران و نصابان نیز، شامل نظارت و کنترل وضعیت کاری و کیفیت اجرای پروژه‌های پیمانکاران طی بازرسی‌های ادواری مستمر می‌‌باشد که مداوماً تحت نظارت و پایش LPCB قرار می‌گیرد.

دارابودن تأییدیه LPCB مزایای بسیاری برای تولیدکنندگان و مصرف‌کنندگان صنعت ایمنی از حریق دارد که ذیلاً به برخی از آنها اشاره می‌شود:

– ضرورت اطلاع مصرف‌کنندگان از اینکه آیا محصول موجود براساس مشخصات و الزامات معین‌شده، تولید شده است؟ الزامات همچون: رعایت ایمنی حین تولید، اثرات زیست‌محیطی، دوام، انطباق‌پذیری، تناسب با نوع کاربری و شرایط تعریف‌شده مشتری و …

– کاهش خطرات ناشی از عدم رعایت اصول ایمنی در ساخت، نصب و اجرای پروژه‌ها برای پیمانکاران و کارفرمایان

– کاهش خسارات مالی ناشی از عدم رعایت صحیح مواد و مصالح ایمنی

– صرفه‌جویی در زمان، به‌دلیل سرعت در انتخاب محصول یا خدمات موردنیاز

– رشد فروش محصولات دارای تأییدیه معتبر که در سطح جهانی دارای اعتبار مقبول می‌باشد.

– به محصول یا خدمات ارزش افزوده می‌دهد.

– پوشش مسئولیت برای تولیدکنندگان، به‌نحوی که اثباتی است برای تولیدکنندگان یا پیمانکاران که از روش‌ها و متدهای مدرن و مطمئن برای تولید یا ارائه خدمات پیروی می‌کنند.

همچنین LPCB ازطریق اتصال با سرویس خدمات پس از فروش سلطنتی انگلستان ( United Kingdom Accredition Service ) توانسته است برای کاربری‌های خاص نیز گواهینامه صادر کند که در اینصورت لوگوی آنها در کنار یکدیگر برای تولیدکننده یا خدمات‌دهنده قابل استفاده است.

بررسی انواع لوله‌های فولادی مورد استفاده در شبکه‌های اسپرینکلر

لوله‌های فولادی از زمان‌های بسیار دور در شبکه‌های اسپرینکلر مورد استفاده قرار مي‌گرفته‌اند. فولاد یک ماده سخت و با دوام بوده و در برابر حریق بسیار مقاوم است. نقطه ذوب آن در حدود 1480 درجه سانتیگراد (2700 درجه فارنهایت) است به طوری که در برابر گرمای ناشی از حریق یک ساختمان تحمل بسیار زیادی دارد.لوله‌های فولادی به 2 گروه سیاه و گالوانیزه تقسیم می‌شوند.

الف:  لوله‌های فولادی سیاه هیچگونه پوششی ندارند.ب: لوله‌های گالوانیزه، لوله‌های فولادی‌اي هستند که توسط لایه‌ای از فلز روی، پوشانده می‌شوند. پوشش روی (گالوانیزه) به عنوان آند عمل می‌نماید تا میزان خورندگی در لوله کاهش دهد.در بسیاری از شبکه‌های اسپرینکلر از لوله‌های فولادی سیاه استفاده می‌شود. در این شبکه‌ها به دلیل ایستابودن لوله‌کشی، میزان سطح خورندگی نیز تا حدود زیادی کم می‌شود. اکسیژن داخل آب به سرعت پراکنده شده و پتانسیل خوردگی لوله کاهش می‌یابد.

لوله‌های فولادی موردتأیید استاندارد NFPA13 شامل ASTM A53 ، ASTM A135 و ASTM A795 می‌باشند.

1-   استاندارد ASTM A53 لوله‌های فولادی را به 3 گروه با وزن معمولی، سنگین و فوق‌سنگین تقسیم می‌کند. لوله‌های فولادی با وزن معمولی به لوله‌های رده 40 معروف هستند. لوله‌های با وزن سنگین رده 80 و لوله‌های با وزن فوق‌سنگین رده 160 نامیده می‌شوند. شماره رده یک لوله فولادی متناسب است با ضخامت جداره آن. هر چقدر شماره رده پایین‌تر باشد، ضخامت لوله نیز کمتر می‌باشد. برای شبکه‌های اسپرینکلر، تنها از رده 40 استفاده می‌شود. اگر چه هیچ منعی برای استفاده از لوله‌های با جداره ضخیم‌تر وجود ندارد.

2-   استاندارد ASTM A135 درخصوص لوله‌های فولادی درز مخفی (جوش مقاومت الکتریکی یا ERW ) تدوین شده است. این لوله‌ها مصارف عمومی دارند. لوله فولادی جوش مقاومت الکتریکی یا ERW ، متداول‌ترین روش، جهت ساخت لوله فولادی می‌باشد. بدین ترتیب که ورقه فولادی را به فرم لوله درآورده و آن را جوش می‌دهند. پس از عملیات جوشکاری، درز جوش با عملیات NORMALIZED (عملیات ماشین‌کاری و… ) صیقلی شده و امکان خورندگی لوله کاهش می‌یابد. استاندارد ASTM A135 اجازه می‌دهد که ضخامت جداره لوله‌های فولادی نازک‌تر شود. این لوله‌های فولادی به نام لوله سبک معروف هستند. هر زمان که از کلمه لوله فولادی سبک استفاده می‌شود، نشان‌دهنده این است که ضخامت دیواره این لوله از لوله‌های رده 40 کمتر است. لوله‌های سبک معمولاً لوله‌های رده 10 هستند.

3-   استاندارد ASTM A795 جهت لوله‌های فولادی‌اي که برای آتش‌نشانی استفاده می‌شوند، تدوین شده است. این استاندارد اجازه می‌دهد لوله درز دار باشد یا بدون درز. سیاه باشد یا گالوانیزه. ضخامت دیواره لوله می‌تواند لوله سبک رده10 ، رده 30 و رده 40 باشد.

*حداقل سایز لوله‌های فولادی قابل استفاده در یک شبکه اسپرینکلر 1 اینچ می‌باشد.

*نحوه اتصال لوله‌های فولادی برای یک شبکه اسپرینکلر می‌تواند به شکل دنده‌ای (Threaded) ، جوشی (Welded) و یا شیاردار (Rolled groove or Cut groove) باشد.

*اتصالات دنده‌ای برای لوله‌های فولادی رده 40 و بالاتر استفاده می‌شود. مطابق NFPA13 اگر لوله با رده کمتر از 40 جهت اتصال دنده‌ای استفاده شود، می‌بایست به تأیید یک لابراتوار معتبر رسيده و شرایط استانداردNFPA13 را پوشش دهد.

*جوشکاری باید توسط یک جوشکار مورد تأیید صورت پذیرد. هیچگونه محدودیتی درخصوص جوشکاری رده‌های مختلف لوله‌های فولادی وجود ندارد.

*از اتصالات شیاردار (Rolled groove) می‌توان در لوله‌های فولادی از رده 10 به بالا و با هر سایزی استفاده نمود. باید توجه داشت که در لوله‌های با اتصال شیاردار (Rolled groove) از آنجا که شیار به صورت فرورفتگی در سطح لوله ایجاد شده است، هیچ تأثیری بر ضخامت لوله نداشته و لذا در استفاده از اتصالات شیاردار ((Rolled groove محدودیت اتصالات شیاردار( Cut groove) وجود نخواهد داشت.

*از اتصالات شیاردار (Cut groove) تنها می‌توان در لوله‌های فولادی رده 40  به بالا استفاده نمود. این محدودیت تنها لوله‌های فولادی با سایزکمتر از 8 اینچ را شامل می‌شود و در سایزهای بیش از 8 اینچ می‌تواند رده 30 باشد.

لوله‌های پلاستیکی ( Plastic pipe – CPVC) و مسی ( (Copper tubingنیز در شبکه‌های اسپرینکلر استفاده می‌شوند

دود چیست؟

تعریف دود

دود تشكيل شده از ملكولهاي متفاوت كه از قطر 0.0005 ميكرو متر شروع و تا 10 ميكرومتر ادامه دارند. ملكولهاي بيش از 10ميكرومتر از حيطه دود خارج و در دسته بندي گرد و غبار، پودرها و ملكولهاي ريز ديگر قرار دارند. 

در اين دسته بندي ريز ترين ملكولها ،گازهاي قابل اشتعال با قطر حدودي بين 5 0.000 تا5 0.00 ميكرومتر مي باشند. گازهاي ديگري همچون منواكسيد كربن با قطر حدودي 5 0.00 تا 5 0.0 ميكرومتر در دسته بندي بعدي قرار دارند. تعدادي از گازهاي معروف مثل CH4 نيز در اين دسته قرار گرفته اند ،اما دسته اول قابليت اشتعال فوق العاده اي دارند (قابلیت انفجار). 

هر دو دسته فوق كه كوچكتر از ( 0.01 μm) هستند غير قابل روئيت مي باشند. دسته سوم گازها و دود با قطر بين 0.01 ميكرومتر تا 0.3 ميكرومتر هستند كه قابل روئيت بوده و داراي خاصيت خاص كه مي توان با دتكتور يونيزه آنها را كشف نمود.

در دسته سوم كه بين 0.3 تا 10ميكرومتر قطر دارند، قابليت كشف بوسيله دتكتور نوري (شکست نور یا مانع نورscattering or obstruction ) را دارا مي باشند.

ملكولهاي ريزتر از 5 0.000 ميكرومتر بوسيله آناليزاتور يا شمارنده ملكولها قابل كشف مي باشد دتكتورهاي جديد نوع scattering كه با محفظه خاص وليزر جديد (مانند HSSD) قابليت كشف از 1 0.000 تا 10 ميكرومتر را دارا مي باشند و در تشخيص قطر كوچكتر از 0.1 ميكرومتر از دتكتورهاي خاص مانند CO دتكتور و انواع دتكتورهاي الكتروليتي مي توان بهره گرفت.

در صورتيكه قطر ملكولهاي گفته شده از 10ميكرومتر بزرگتر باشد ، استفاده از دتكتور با فيلتر ورودي ( 10μm ) الزامي مي باشد . 

بعضي از انواع مواد هيدروكربني داراي دود با قطر كمتر از 10ميكرومتر مي باشند ولي زنجيره توليدي تا 50 نانومتر در آنها قابل مشاهده مي باشند (پروپيلن)

بررسی مقاومت ساختمان‌ها در برابر حریق و نقش سیستم‌های اسپرینکلر

بررسی مقاومت ساختمان‌ها در برابر حریق و نقش سیستم‌های اسپرینکلر

از  سال 1874میلادی که اسپرینکلر توسط “هنری پارملی” اختراع شد، این وسیله نسبتاً ساده که گروهی از صاحبنظران آن را بعنوان بهترین و کارآمد ترین وسیله ایمنی ساخته شده تا به امروز می دانند، با استفاده از تجهیزات رایج در شبکه های لوله کشی نظیر شیرآلات ، لوله و اتصالات مربوطه با هدف حفظ جان و مال افراد در برابر حریق بکارگرفته شده است. جالب است بدانیم هیچ ساختمان مجهز به سیستم اسپرینکلر دچار خسارت سنگین نشده و در انگلستان تاکنون مرگ ناشی از حریق در خانه های مجهز به سیستم اسپرینکلر گزارش نشده است.

در سال 1896 میلادی پس از کسب مقبولیت و محبوبیت سیستمهای اسپرینکلر در ایالات متحده آمریکا، جهت هماهنگ نمودن و یکپارچه سازی طراحی این سیستمها ، کارخانجات تولید کننده اسپرینکلر، شرکت های بیمه و سازمانهای آتش نشانی، ائتلاف ملی حفاظت از حریق(National Fire Protection Association)  یا NFPA را تشکیل دادند. اولین مجموعه تهیه شده با کد 13 به سیستمهای اسپرینکلر اختصاص یافت. امروزه NFPA نزدیک به 300 کد در زمینه های مختلف ایمنی منتشر نموده است.

به استناد NFPA 13 در  طراحی سیستمهای اسپرینکلر پس از بررسی ریسک موجود ، منابع آب مورد نیاز سیستم، نوع و جهت نصب اسپرینکلرانتخابی،….. تعداد اسپرینکلر مورد نیاز در فواصل مشخص نصب می شوند. در هنگام حریق فقط تعداد اندکی از اسپرینکلرها  تحت تأثیر حرارت بوجودآمده فعال شده و حریق را  کنترل یا اطفاء می نمایند. با توجه به آمارهای منتشر شده 37% از آتش سوزیهای تنها با فعال شدن یک اسپرینکلر، 56% با کمتراز سه اسپرینکلر و 83% باکمتر از 10 اسپرینکلر کنترل یا اطفاء شده اند.  با وجود تمام امتیازات ، برخی افراد نگران فعال شدن تصادفی اسپرینکلرها و  خیس شدن محیط کار یا زندگی خود هستند، برای رفع این نگرانی کافیست بدانیم تا به امروز، به ازاء هر 16،000،000 اسپرینکلر نصب شده فقط یک اسپرینکلر بطور تصادفی فعال شده است. که این عدد در مقایسه با آمار مرتبط با نشتی شبکه های آب مصرفی ساختمانها بسیار ناچیز است.

بطور خلاصه هدف از نصب سیستمهای اسپرینکلر عبارتند از:

–         حفاظت از جان انسانها

–         حفاظت از اموال افراد

–         حفاظت از سازه و جلوگیری از فروریزی ساختمان

در این بخش به بررسی تأثیر سیستمهای اسپرینکلر بر روی افزایش مقاومت ساختمان در برابر حریق می پردازیم:

بر اساس کدهای ساختمانی، سازه ها با توجه به ” قابلیت سوختن” و “مقاومت در برابر حریق”  اجزاء تشکیل دهنده آنها تقسیم بندی می شوند . با توجه به  این تقسیم بندی ،  مساحت، ارتفاع و کاربری ساختمانها ، تعیین  می گردد.

در NFPA 220 با عنوان ”  استاندارد برای انواع سازه های ساختمانی”، مقاومت مواد در معرض حریق، در مدت زمان مشخص (بر اساس ساعت)  اندازه گیری شده است. بر اساس نمودار مندرج در NFPA 251 (نمودار 1)  دیوار یا جداکننده ها با میزان ( Rate)  یک ساعت(1-hour)  ، باید توانایی تحمل دمای 1700 درجه فارنهایت را در مدت یک ساعت، بدون فروپاشی داشته باشند.

نمودار 1-  منحنی میزان مقاومت مواد در برابر حریق

هدف از تعریف” میزان مقاومت مواد در برابر حریق” عبارت است از:

– محدود کردن قابلیت سوختن اجزاء ساختمان جهت جلوگیری از فروریزی در هنگام حریق

–  تهیه موانع جهت جلوگیری از  گسترش حریق درون ساختمانها و سرایت به ساختمانهای مجاور

– محدود کردن خطر آتش سوزی با کنترل اندازه و ارتفاع ساختمانها ( متناسب با هر سازه)

بطور کلی سازه ساختمانها از نظر مقاومت در برابر حریق به  پنج گروه تقسیم می شوند، که با  اعداد یونانی I، II ، III ، IV و V نمایش داده می شوند و بترتیب I بیشترین و Vکمترین مقاومت در برابر حریق را دارد.

جدول 1  مقایسه بین گروه ها را در قسمتهای مختلف ساختمان نشان می دهد. بعنوان مثال I 443 را در نظر بگیرید:

عدد اول (4) میزان مقاومت مورد نیاز دیوارهای خارجی تحمل کننده بار ، عدد دوم(4) میزان مقاومت مورد نیاز دیوارهای داخلی تحمل کننده بار، ستون ها، تیر،خرپا و طاق و عدد سوم (3) میزان مقاومت مورد نیاز سازه کف و سقف ساختمان را در برابر حریق و  بر حسب ساعت نمایش می دهد.

 

میزان مقاومت در برابر حریق (بر حسب ساعت) برای سازه های Type I تا Type V

گروه V

گروه IV

گروه III

گروه II

گروه I

 

000

111

2HH

200

211

000

111

222

332

443

 

 

 

0

 

0

 

0

 

 

 

1

 

1

 

1

 

 

 

2

 

2

 

2

 

 

 

2

 

2

 

2

 

 

 

2

 

2

 

2

 

 

 

0

 

0

 

0

 

 

 

1

 

1

 

1

 

 

 

2

 

2

 

1

 

 

 

3

 

3

 

3

 

 

 

4

 

4

 

4

دیوارهای خارجی تحمل کننده بار

 

–  تکیه گاه بیش از یک طبقه ، ستون یا دیوارهای دیگر است

 

– فقط تکیه گاه یک طبقه است

 

–  فقط تکیه گاه سقف است

 

 

 

0

 

0

 

0

 

 

 

1

 

1

 

1

 

 

 

2

 

1

 

1

 

 

 

0

 

0

 

0

 

 

 

1

 

1

 

1

 

 

 

0

 

0

 

0

 

 

 

1

 

1

 

1

 

 

 

2

 

2

 

1

 

 

 

3

 

2

 

2

 

 

 

4

 

3

 

3

دیوارهای داخلی تحمل کننده بار

 

–  تکیه گاه بیش از یک طبقه ، ستون یا دیوارهای دیگر است

 

– فقط تکیه گاه یک طبقه است

 

–  فقط تکیه گاه سقف است

 

 

 

0

 

0

 

0

 

 

 

1

 

1

 

1

 

 

 

 

H

 

H

 

 

 

0

 

0

 

0

 

 

 

1

 

1

 

1

 

 

 

0

 

0

 

0

 

 

 

1

 

1

 

1

 

 

 

2

 

2

 

1

 

 

 

3

 

2

 

2

 

 

 

4

 

3

 

3

ستونها

 

–  تکیه گاه بیش از یک طبقه ، ستون یا دیوارهای دیگر است

 

– فقط تکیه گاه یک طبقه است

 

–  فقط تکیه گاه سقف است

 

 

 

0

 

0

 

0

 

 

 

1

 

1

 

1

 

 

 

H

 

H

 

H

 

 

 

0

 

0

 

0

 

 

 

1

 

1

 

1

 

 

 

0

 

0

 

0

 

 

 

1

 

1

 

1

 

 

 

2

 

2

 

1

 

 

 

3

 

2

 

2

 

 

 

4

 

3

 

3

تیر، خرپا و طاق

 

–  تکیه گاه بیش از یک طبقه ، ستون یا دیوارهای دیگر است

 

– فقط تکیه گاه یک طبقه است

 

–  فقط تکیه گاه سقف است

0

1

H

0

1

0

1

2

2

3

سازه کف

0

1

H

0

1

0

1

1

5/1

2

سازه سقف

0

0

0

0

0

0

0

0

0

0

دیوارهای خارجی بدون بار

 

1 – H بیانگر سازه های Heavy Timber بوده که  دارای نمای زیبا ، استحکام بالا و  مقاومت مناسبی در برابر حریق هستند.

جدول 1- میزان مقاومت سازه ها در برابر حریق( بر حسب ساعت) برای گروه های I تا V

در جدول 2 مقایسه ای بین استانداردهای NFPA وIBC )مقررات بین المللی ساختمانها (در خصوص مقاومت قسمتهای مختلف ساختمان در برابر حریق نمایش داده شده است.

بخاطر داشته باشید براساس IBC تقسیم بندی به دو نوع A وB صورت گرفته ، که نوع A نشان دهنده وجود پوشش روی بخشهای فولادی است. ( با وجود اینکه فولاد غیرقابل اشتعال است، اما استحکام خود را در حدود 1200 درجه فارنهایت از دست می دهد، این در حالیست که در هنگام حریق دمای بوجود آمده چند برابر این مقدار است.) در نوع Bپوششی بر روی فولاد استفاده نمی شود.

 

میزان مقاومت اجزاء ساختمان (بر حسب ساعت) در برابر حریق  بر اساس استانداردهای مختلف

NFPA 220, 101

I-443

I-332

I-222

II-111

II-000

III-211

III-200

IV-2HH

V-111

V-000

IBC

I-A

I-B

II-A

II-B

III-A

III-B

IV-HT

V-A

V-B

NFPA 5000

I-442

I-332

I-222

II-111

II-000

III-211

III-200

IV-2HH

V-111

V-000

دیوارهای خارجی تحمل کننده بار

4

3

2

1

0

2

2

2

0

دیوارهای داخلی تحمل کننده بار

4

3

2

1

0

1

0

1

1

0

سازه های قابی شکل شامل ستون، تیر یاخرپا

4

3

2

1

0

0

H

1

0

سازه کف شامل تیر و تیرچه

2

2

1

0

1

0

H

1

0

سازه سقف شامل تیر و تیرچه

2

5/1

1

1

0

1

H

1

0

 

1  –  مقادیر مورد نظر IBC

2  –  مقادیر مورد نظر NFPA 5000

جدول2 – مقایسه ای بین استانداردهای NFPA وIBC

همانگونه که در جدول مشخص است IBC معادلی برای I 443 ندارد و تقسیم بندی از I-A شروع می شود،  نوع I-A دارای 3 ساعت مقاومت دیوارهای خارجی خارجی تحمل کننده بار، 3 ساعت دیوارهای داخلی، ستون ها ،تیرها …. و 2 ساعت مقاومت کف می باشد.

به هر حال جدول فوق در خصوص محدودیت ارتفاع ساختمان ،تعداد طبقات یا متراژ هر طبقه  کمکی به ما  نمی کند. در جدول 3  ارتفاع ، تعدادطبقات و مساحت هر طبقه ساختمان بر اساس نوع I تا V نمایش داده شده است، ردیفهای بالای جدول به نوع ساختمان بر اساس مقاومت در برابر حریق اختصاص دارد، ردیف چهارم ارتفاع مجاز ساختمان با توجه به هر گروه و بر حسب فوت بیان شده است، ردیفهای بعد محدودیت تعداد ومتراژ هر طبقه را بر حسب  فوت مربع مشخص می کند.

 

   

نوع سازه

   

گروه I

گروه II

گروه III

گروه IV

گروه V

   

A

B

A

B

A

B

H

A

B

بیشترین ارتفاع مجاز ساختمان( ft )

UL¹

160

65

55

65

55

65

50

40

تجاری

بیشترین تعداد طبقه مجاز

UL

11

4

4

4

4

4

3

1

بیشترین مساحت مجاز هر طبقه( ft²)

UL

UL

21500

12500

18500

12500

20500

14500

9000

مسکونی 1

بیشترین تعداد طبقه مجاز

UL

11

4

4

4

4

4

3

2

بیشترین مساحت مجاز هر طبقه( ft²)

UL

UL

24000

16000

24000

16000

20500

12000

7000

مسکونی 2

بیشترین تعداد طبقه مجاز

UL

11

4

4

4

4

4

3

2

بیشترین مساحت مجاز هر طبقه( ft²)

UL

UL

24000

16000

24000

16000

20500

12000

7000

مسکونی 3

بیشترین تعداد طبقه مجاز

UL

11

4

4

4

4

4

3

3

بیشترین مساحت مجاز هر طبقه( ft²)

UL

UL

UL

UL

UL

UL

UL

UL

UL

مسکونی 4

بیشترین تعداد طبقه مجاز

UL

11

4

4

4

4

4

3

2

بیشترین مساحت مجاز هر طبقه( ft²)

UL

UL

24000

16000

24000

16000

20500

12000

7000

انبار 1

بیشترین تعداد طبقه مجاز

UL

11

4

3

3

3

4

3

1

بیشترین مساحت مجاز هر طبقه( ft²)

UL

48000

26000

17500

26000

17500

20500

14000

9000

انبار 2

بیشترین تعداد طبقه مجاز

UL

11

5

4

4

4

5

4

2

بیشترین مساحت مجاز هر طبقه( ft²)

UL

79000

39000

26000

39000

26000

38500

21000

13500

 

1- UL به معنی “بدون محدودیت” است.

جدول3- محدودیت ارتفاع، طبقات و مساحت  ساختمانها بر اساس مقاومت در برابر حریق

با توجه به جدول فوق ، نوع I A هیچ محدودیتی در ساخت ندارد،اما درنوع I B حداکثر ارتفاع قابل ساخت 160 فوت و حداکثر تعداد طبقات، 11 طبقه می باشد ، نوع II A ،حداکثر ارتفاع 65 فوت و در کاربری تجاری محدودیت متراژ در هرطبقه 21500  فوت مربع می باشد.

جالب است بدانیم در صورت استفاده از سیستمهای اسپرینکلر، می توان  تعداد طبقات یا مساحت هرطبقه را افزایش داد یا از موادی با میزان مقاومت کمتر در برابر حریق استفاده نمود و نهایتاً بدون آنکه از ایمنی ساختمان کم شود هزینه های مرتبط با سازه را به مقدار قابل توجهی کاهش داد.

 

طبقه بندی نواحی مخاطره آمیز آتش

نواحی کم خطر : موقعیتهایی که مجموع مواد قابل احتراق کلاسA یا اسباب و اثاثیه در آن مقدار کمی است . این نواحی می توانند شامل دفاتر کار یا کلاس آموزش و نظایر آن باشند . در این نواحی قسمت عمده مواد داخل آن غیرقابل احتراق هستند و یا به نحوی چیده شده اند که آتش نمی تواند به سرع ت گسترش یابد . مقدار کمی از مواد اشتعال زای کلاسB ، مورد استفاده برای روغنکاری ماشین آلات و نظایر آن می توانند بطور ایمن در این نوع مکان نگهداری شوند.

نواحی عادی (با خطر متوسط ): موقعیتهایی که مجموع مواد قابل احتراق کلاس A و مواد اشتعال زای کلاس B موجود درآنها بیشتر از مقادیری است که در نواحی کم خطر پیش بینی شده است. این نواحی می تواند شامل دفاتر کار ، کلاسهای آموزش، کارگاهها، مراکز تحقیقاتی، پارکینگها ، انبار ذخیره مواد سوختی یا روغنی برای مصارف هفتگی و نظایر آن باشند.

نواحی پرخطر : به موقعیتهایی اتلاق می شود که مجموع مواد قابل اشتعال کلاس B مثل مخزن ذخیره سازی سوخت برای مصارف ماهانه دیزل ژنراتور اضطراری و یا انبار روغن و رنگ و میزان ذخیره آن محصولات بیشتر از مقدار مورد انتظار درنواحی عادی یا با خطر متوسط باشد . همچنین از نواحی دیگر پر خطر مربوط به مواد کلاس C تأسیسات الکتریکی مانند مراکز کلیدخانه (در صورت استفاده از کلیدهای روغنی )و باتری خانه را می توان نام برد.

ایمنی از حریق در زندان

ایمنی از حریق در زندان

یکی از دغدغه‌های مسئولین ایمنی شهرها در مواقع بروز حوادثی همچون سیل، زلزله، آتش‌سوزی و … موضوع ضرورت تخلیه‌ی اضطراری افراد و تجمیع آنها در مکانی ایمن و مناسب است. در میان کلیه‌ی تصرفات شهری و صنعتی، برخی سازه‌ها همچون: بیمارستان‌ها، تیمارستان‌ها و زندان‌ها از جمله مراکزی هستند که بنا به ضرورت‌های جانی و سیاسی، امکان هرگونه امدادرسانی، عملیات مقابله با حوادث و … در آنها با معذوریاتی مواجه است که در طرح‌های ایمنی می‌بایست لحاظ گردند. در بیمارستان‌ها امکان خارج‌کردن بیماران بخش‌های ICU ، CCU ، زایمان و … در زمان بروز آتش‌سوزی‌ نیست. در تیمارستان‌ها هرگونه اقدام به جابجایی افراد با مقاومت آنها مواجه و همچنین آسیب‌های بدتری را در پی خواهد داشت. لیکن بروز حریق در زندان‌ها صرف نظر از عمد یا غیرعمدبودن آن، به‌دلیل احتمال بسیاربالای ناتوانی در کنترل اوضاع و بالطبع بروز پیامدهای خاص همچون: فرار زندانیان، زد و خورد با یکدیگر، درگیری با یگان حفاظت، آسیب به امدادرسانان، تبانی با امدادرسانان و … از اهمیت فوق‌العاده‌ای برخوردار است. لذا این گفتار به ارائه‌ی راهکارهایی برای نیل به اهداف ایمنی از حریق در زندان‌ها و ندامتگاه‌ها می‌پردازد.

نصب سیستم کشف و اعلام حریق اتوماتیک

به‌دلیل شرایط خاص سیاسی و استراتژیکی ندامتگاه‌ها، ضروری است هرگونه عامل و زمینه ایجاد اختلال در نظم و امنیت موجود، بلافاصله کشف و در لحظات اولیه رفع گردد. لذا این سیستم به لحاظ سرعت عمل بسیار بالا در ردیابی حریق، ضریب خطای قابل اغماض، امکان تلفیق با سایر تجهیزات حفاظت تصویری و فیزیکی و نهایتاً تجهیز محیط به امکانات کاملاً هوشمند کنترل حوادث، نقش بسیار چشمگیری در ارتقای ضریب ایمنی و امنیتی خواهد داشت.

نصب سیستم اطفای حریق اتوماتیک

این تجهیزات نیز با استقرار در اماکن و سازه‌های حساس و خطرپذیر مانند: اسلحه‌خانه، دفاتر بایگانی اسناد، شوفاژخانه‌ها، انبار ملزومات و … حریق را بلافاصله شناسایی و اطفاء می‌نمایند. کارگاه‌های حرفه‌آموزی باید به تجهیزات کامل مقابله با حریق دستی، موضعی و یا خودکار مجهز شوند.

ایجاد پایگاه آتش‌نشانی

باتوجه به اینکه شرایط خاص ندامتگاه‌ها به لحاظ وجود حریم حفاظتی از سکونتگاه‌های شهری و خصوصاً ضرورت بازرسی‌های بسیار دقیق و حساس خودروها و افراد ورودی و خروجی، درصورت وقوع حریق، بُعد فاصله و رعایت تشریفات کنترل ورود و خروج، امکان اطفای حریق را در زمان مناسب به خودروهای آتش‌نشانی شهری نخواهد داد؛ ایجاد پایگاه مذکور با استفاده از سازه‌های موجود و همچنین برگزاری دوره‌های کامل ایمنی و آتش‌نشانی برای برخی نیروهای سازمان و بکارگیری آنها به‌عنوان آتش‌نشانِ امدادگر به‌راحتی حوادثی اعم از آتش‌سوزی، سقوط، اقدام به خودکشی، نشت گاز و مجموعاً کلیه حوادث غیرمترقبه و آسیب‌ها را تحت پوشش و کنترل قرار خواهد داد. با تجهیز یکی از خودروهای وانت موجود در هر ندامتگاه به لوازم اطفای حریق ( برای مقابله با حریق ) و لوازم امداد و نجات ( برای مواقع زلزله، انفجار و … ) می‌توان مجموعه را از حضور نیروهای آتش‌نشانی شهری بی‌نیاز کرد.

بازدید، رفع نقص، سرویس و نگهداری کامل تجهیزات آتش‌نشانی

صرف‌نظر از ضرورت نصب مضاعف کپسول آتش‌نشانی (خاموش‌کننده) در ندامتگاه‌ها، عدم انطباق نوع کپسول با محیط تحت پوشش، شارژ ناقص، قدمت و همچنین صعوبت نحوه‌ی استفاده از برخی از آنها به انضمام نقایص متعدد جعبه‌های آتش‌نشانی موجود، موجبات ناکارآمدی این تجهیزات اولیه‌ی مبارزه با حریق را پدید می‌آورد که می‌بایست ضمن استفاده از کپسول‌های آتش‌نشانی سالم، مطمئن و استاندارد، از پیمانکاران مجرب و دارای صلاحیت در سرویس و شارژ سالیانه آنها بهره‌گیری شود. ضمن آنکه برگزاری مانورهای عملیات آتش‌نشانی با تناوب 6 ماهه و تخلیه یک چهارم مجموع کپسول‌ها در هر مانور، صحت یا سقم عملکرد این تجهیزات را به وضوح نشان می‌دهد.

برگزاری مانورهای مشترک با دو ایستگاه آتش‌نشانی مجاور هر ندامتگاه

برگزاری عملیات مشترک با ایستگاه‌های مجاور و برنامه‌ریزی هایی درخصوص محل فرود هلی‌کوپترهای امدادی و … ، آمبولانس‌ها، ایستگاه‌های کمکی و تانکرهای آبرسان، اسکان اضطراری، انتقال ( تحت کنترل ) بند به بند افراد در مواقع موردنیاز و اعزام جمعی در مواقع وقوع بمباران، سیل، زلزله، رانش زمین، بمب گذاری‌های هدفمند، حوادث جاده‌ای یا ریلی مجاور دیوارهای پیرامونی ندامتگاه‌ها ازجمله تدابیر و تمهیداتی است که توأم با تمرین پدافند غیرعامل نتایج قابل تحسینی را به دنبال خواهد داشت.

نصب علائم و نشانگرهای هشداردهنده و هادی در شرایط اضطراری

نصب هرگونه علائم و نشانه‌های تصویری جهت هدایت افراد در شرایط عادی و اضطراری یکی دیگر از ضرورت‌ها در راستای عدم غافلگیری در مواقع بحرانی است. راهروهایی که مجهز به نوارهای شب‌نما هستند، درمواقع بروز حریق و دودگرفتگی، به‌راحتی مسیر حرکت به سمت محل خروج را به محبوس‌شدگان نشان می‌دهد. درج نوشته‌ی ” درصورت بروز حریق این شیر را ببندید ” در محل شیر اصلی گاز شهری و وجود دستگیره روی شیر نیز موجب می‌شود تا در هنگام آتش‌سوزی این اقدام مانع گسترش حریق و حتی خاموش‌شدن آن شود. تابلوهای برق بایستی مجهز به علامت ” خطر برق‌گرفتگی ” باشند.

بررسی 2 دیدگاه مدیریتی در مقابله با حوادث ، ایمنی ،اطفا حریق و اتش خاموش کن در صنایع

در سطح کارخانه های بزرگ و یا در صنایع کلیدی نظیر صنعت برق، گاه حوادثی روی می دهد که این حوادث در بسیاری موارد ضررهای جبران ناپذیری را وارد می آورد. برخی موارد این ضررها به قدری مخاطره آمیز است که گاه جبران آنها امکان پذیر نیست.
در سطح کارخانه های بزرگ و یا در صنایع کلیدی نظیر صنعت برق گاه حوادثی روی می دهد که این حوادث در بسیاری موارد ضررهای جبران ناپذیری را وارد می آورد. برخی موارد این ضررها به قدری مخاطره آمیز است که گاه جبران آنها امکان پذیر نیست. در مقاله زیر که به وسیله مهندس فرشید اسلامدوست کارشناس شرکت توزیع نیروی برق استان گیلان تدوین شده از دیدگاه علم مدیریت و مکتب های مربوط به آن نحوه مقابله با عوامل خطرآفرین در کارخانه ها، مورد بررسی قرار گرفته است.

حوادث به وجود آمده در صنایع و سازمان های مختلف، همواره با خسارات مالی و جانی همراه بوده است. امروزه به کارگیری اصول و توصیه های ایمنی در صنایع و سازمان ها به دلایل متعددی از جمله پیشرفت فن آوری، امری اجتناب ناپذیر است و کوتاهی و قصور در ایجاد محیط کاری مناسب و بی خطر برای کارکنان، امری غیرقابل اغماض شمرده می شود.
برای در امان بودن از خسارات مختلف ناشی از حوادث، باید تا آنجا که ممکن است از وقوع حوادث مختلف جلوگیری کرد و لازمه جلوگیری از وقوع حوادث، شناسایی و حذف یا کنترل تمامی عوامل خطرآفرین در محیط کاری است.
به طور کلی علت تمامی حوادثی که در صنایع رخ می دهد را می توان در دو دلیل عمده ی زیر خلاصه کرد:
الف) شرایط کاری ناایمن.
ب) اعمال (رفتار) ناایمن.
در تمامی دسته بندی هایی که درمورد علل حوادث انجام شده است، درباره دخیل بودن دو علت فوق در ایجاد حادثه، اتفاق نظر وجود دارد.
در بیان علل فوق اصطلاحات مختلفی به کار برده می شود. به عنوان مثال گاهی ”اعمال ناایمن“ را ”علل رفتاری حوادث“ و ”شرایط ناایمن“ را ”علل محیطی حوادث“ می نامند.
”اعمال ناایمن“ از ناحیه ی انسان بروز می کند. نبود دانش و آگاهی شغلی، نداشتن مهارت کافی، داشتن عادت ها و رویه های نامناسب کاری، آشفتگی های روانی و عدم توانایی جسمانی یا روانی فرد برای انجام کار، از جمله دلایلی هستند که منجر به بروز ناایمنی و در نتیجه حادثه می شوند.
”شرایط کاری ناایمن“ از ناحیه ی دستگاه ها و سیستم های عملیاتی بروز پیدا می کند دستگاه های بی حفاظ یا با حفاظ نامناسب، اشیاء یا تجهیزات معیوب و …. عواملی هستند که منجر به ایجاد شرایط کاری ناایمن می شوند.

برنامه های ایمنی در پیشگیری از حوادث

مهم ترین هدف از ایجاد ایمنی در یک سازمان، جلوگیری از وقوع حوادث است، برای جلوگیری از وقوع حوادث، باید تمامی عوامل و عللی را که منجر به ایجاد حادثه می شوند، از بین برود یا تا حد ممکن آن ها را کنترل کرد. وظیفه ی متخصص ایمنی، این است که پس از شناسایی علل ایجاد حوادث، با به کار بردن تدابیر و استفاده از روش ها و تکنیک های کارا و مناسب، علل ایجاد حوادث را حذف کند. با توجه به این که تمامی علل حوادث به دو دسته ی ”شرایط کاری ناایمن“ (شکست های سخت افزاری) و ”اعمال ناایمن“ (خطای انسانی) تقسیم می شوند، دیدگاه ها و برنامه های مقابله با این علل نیز به دو نوع جدا از هم تفکیک می شوند.
به طور کلی دو روش عملیاتی برای اجرای برنامه های ایمنی در سازمان ها می توان مشاهده کرد که هر یک در شکل خاص خود، روشی متفاوت برای دستیابی به ایمنی محل کار دارند. این دو روش عملیاتی با عناوین رویه ”کار (مهندسی) مدار“ و رویه ”کارگر مدار“ طبقه بندی می شوند. هر دوی این روش ها در تلاش هستند تا عوامل منفی تاثیرگذار بر برنامه های ایمنی (معمولاَ حوادث و سایر نتایج ایمنی) را کنترل کنند. چگونگی نگرش متخصص ایمنی و سازمان مربوطه اش به علل نتایج منفی ایمنی، تعیین خواهد کرد که کدام رویه در سازمان اجرا شود.

رویه های کارمدار و کارگر مدار

رویه کارمدار، اغلب با حذف خطرات فیزیکی در محیط کار همواره است، در حالی که رویه ی کارگر مدار، بیشتر با حذف خطرات روانی توأم می شود. رویه ی کارمدار، اغلب به عنوان مدیریت علمی تلقی می شود، اما این بدان معنی نیست که رویه های کارگر مدار، علمی و منطقی نیستند. در واقع رویه های کارگر مداری که روی مدیریت رفتاری تاکید می کنند، بسیار سازمان یافته هستند و روشی سیستماتیک برای رسیدگی به مشکلات ایمنی به شمار می روند، به دلیل اینکه کلید استفاده از رویه های رفتاری، تفکیک کردن یک معضل رفتاری به اجزای متشکله ی آن و رسیدن به اقدامات اصلاحی منطقی است.
مدیران کارمدار به عنوان مدیرانی علمی تلقی می شوند، چون معمولاً به دلیل به کار بردن علوم مهندسی در ماشین آلات و تسهیلات مکانی، به اصلاح کاستی های ایمنی می پردازند. مدیران کارگر مدار ریشه ی علت مشکلات ایمنی را مشکلات فردی افراد مثل بینش ضعیف یا برآورده نشدن نیازهای کارگران می بینند. مدیران کارمدار، روی طراحی ایستگاه کار و منطقی سازی وظایف تاکید زیادی دارند در حالی که اهمیت کمتری به این موضوع که کارگر درمورد وظایف شغلی اش چه ”احساسی“ دارد، می دهند ولی از طرف دیگر رویه ی کارگر مدار، با درگیرکردن دموکراتیک افراد در امر ایمنی، بیشتر سر و کار خواهد داشت، در حالی که اهداف کارمدار دربرگیرنده ی نظارت نزدیک و مستقیم فعالیت های ایمنی و کنترل روش های ایمن قابل پذیرش است.
به علت این دیدگاه های متفاوت، رویه ی کارمدار، روی بهبود ارتباطات رسمی نظیر استفاده از آموزش های برنامه ریزی شده ی حین کار و آموزش های شناسایی خطر تاکید می کند. بنابراین احتمال کمی وجود دارد که کارگران، آن چه را که از آنان انتظار می رود، درک نکنند.
استدلال کنندگان کارگرمدار می گویند که کلید حل مشکلات ایمنی در استفاده ی موفقیت آمیز از افراد قرار می گیرد و روی اهمیت ارتباطات غیررسمی پایین به بالا تاکید می شود. به بیانی ساده، مدیریت مناسب ایمنی، قبل از اتخاذ تصمیم درمورد خط مشی، به خواسته های کارکنان توجه می کند. عملکرد ایمنی، با رضایت است که رخ می دهد، بنابراین، ارتباطات کاری بین پرسنل ضروری است.

تکنیک های کارمدار و کارگرمدار

تفکرهای کارمدار و کارگر مدار از تکنیک های مختلفی برای بهبود عملکرد ایمنی در سازمان استفاده می کنند. با توجه به این کار رویه ی کارمدار، روی کنترل محیط فیزیکی کار به جای کنترل محیط روانی کار، تاکید می کند، در این رویه تاکید و پافشاری زیادی روی نظارت نزدیک تا کلی کارگر مدار وجود دارد. از طرف دیگر، روش های کارگر مدار تصریح می کند که یک محیط ایمن را کارگران کنترل می کنند و اگر به طور مناسبی انگیخته شوند، وظایفشان را به طور ایمن انجام خواهند داد.
به طور خلاصه دیدگاه مدیران کارمدار این گونه است که باید تا حد ممکن وسایل و تجهیزات محیط کار را ایمن ساخت به طوری که خطاهای انسانی را پیش از منجرشدن به حوادث، خنثی کند.
مدیران کارمدار باید تکنیک هایی را به کار برند که به کمک آنها بتوانند تمامی خطرات محیط کاری را شناسایی نمایند و آنها را حذف یا کنترل کنند. مدیران کارگر مدار، سعی می کنند حوادث محیط کار را از طریق آموزش به کارگران کاهش دهند. این مدیران معتقدند که رفتار افراد در محیط کار بسیار مهم است. این مدیران به آموزش های مختلفی که به افراد می دهند، سعی در کنترل عوامل مخاطره آمیز می کنند.

●●نتیجه گیری

هر دو رویه ای که به آن اشاره شد الزامات مشترکی دارند که هر یک را به دیگری پیوند می دهد. نخست این که هر دو روش بر رویه ی سازمان یافته و منطقی برای حل معضلات ایمنی، تاکید می کنند.
قلب مدیریت علمی و مدیریت رفتاری، شناسایی مشکلات، تفکیک آنها به اجزای متشکله شان، ارایه ی راه حل های مختلف، انتخاب اثربخش ترین وسیله بهبود عملکرد و کسب بازخور حاصله برای انجام اصلاحات لازم را دربر می گیرد. هر دوی این روشها، علاقه مند به نتیجه نهایی بهبود عملکرد هستند. تنها تفاوت آن ها در وسیله ای است که آن ها برای بهبود عملکرد ایمن، به کار می برند. هم چنین، هر دوی آن ها از نظر تئوری، مشتق شده از برنامه هایی هستند که تاکنون برای کاهش حوادث به اجرا گذاشته شده اند. ایجاد یک محیط ایمن تنها با استفاده از یک روش و رویه مدیریتی ممکن نیست. زیرا در یک محیط کاری، هم افراد و کارگران و هم وسایل و تجهیزات وجود دارند و هر کدام به گونه ای می توانند باعث ایجاد حادثه شود. بنابراین تنها کنترل یک عامل، شاید از تکرار و شدت وقوع حوادث بکاهد اما آن را به کلی از بین نمی برد، لذا مدیران ایمنی با توجه به خط مشی سازمان مربوطه شان باید ترکیبی از دو رویه ی کارمدار و کارگرمدار را استفاده کنند و هر دو رویه را به موازات یکدیگر رشد دهند و استفاده کنند.

 

استاندارد ایمنی و بهداشت شغلی

مقدمه : با آغاز انقلاب صنعتی و انتقال تولید از کارگاههای کوچک به کارخانه های تولید انبوه، موضوع حفاظت از سلامت نیروی کار نیز از حالت فردی خارج و حالت عمومی تری به خود گرفت . پس از پیدایش مکتب روابط انسانی در مدیریت که براثر تجربیات هاتورن پدید آمد ، توجه به ایمنی منابع انسانی اهمیت بیشتری یافت. پس از بیان اهمیت وجود ایمنی در محیط کار ، پرسش اصلی این است که چگونه می توان ایمنی محیط کار را افزایش داد . به عبارت دیگر بهترین راه ارتقای وضعیت ایمنی محیط کار چیست ؟ امروزه اهمیت مدیریت ایمنی در دستیابی به کارایی سازمان به طور فزاینده ای مورد توجه قرار گرفته است . مقررات ایمنی روز به روز سخت گیرانه تر می شود و از نگاه کارکنان نیز ایمنی شرط اولیه محیط کار است . حتی می توان گفت علت اصلی پیدایش سیستمهای مدیریت ایمنی و بهداشت شغلی ،‌ ایجاد راهی برای رعایت مقررات اجباری است که روز به روز سخت گیرانه تر می شوند . البته امروز همگان بر این باورند که ایمنی و بهداشت به سیستم مدیریت فعالی نیاز دارد چرا که ایمنی و بهداشت را نمی توان از طریق مقررات اجباری یا احساس جمعی و یا توسط یک فرد به تنهایی تامین کرد . OHSAS مخفف عبارت Occupational Health and Safety Assessment Series می باشد.

1 ـ دامنه کاربرد : مشخصات این سری ارزیابی بهداشت حرفه ای و ایمنی ( OHSAS 18001 ) الزاماتی را برای یک سیستم مدیریت بهداشت شغلی و ایمنی ( OH & S ) معین می نماید تا یک سازمان بتواند با کنترل خطرات ( ریسک ها ) بهداشتی و ایمنی ، عملکرد خود را بهبود بخشد .OHSAS 18001 خود بیانگر معیار عملکرد بهداشتی و ایمنی خاصی نیست و کلیه جزییات لازم برای طراحی یک سیستم مدیریتی را نیز ارائه نمی دهد. مشخصات OHSAS 18001 در مورد هر سازمانی که مایل به اعمال موارد زیر باشد کاربرد دارد :

الف ) ایجاد یک سیستم مدیریت بهداشت شغلی و ایمنی به منظور حذف یا کاهش خطرات (‌ ریسک ) برای کارکنان و سایر طرفهای ذینفع که ممکن است در معرض خطرات ( ریسک ) بهداشتی و ایمنی ناشی از فعالیتهای سازمان باشند .

ب ) استقرار ، حفظ و بهبود مستمر یک سیستم مدیریت بهداشت شغلی و ایمنی

ج ) حصول اطمینان از انطباق با خط مشی بهداشت شغلی ایمنی که خود تعیین کرده است

د ) اثبات این انطباق به دیگران

ه ) درخواست گواهی / ثبت سیستم مدیریت بهداشت شغلی و ایمنی خود توسط یک سازمان بیرونی

و ) تعیین انطباق با این مشخصات و اظهار آن توسط خود سازمان تمام الزامات مندرج در OHSAS 18001 به منظور لحاظ شدن در یک سیستم مدیریت بهداشت شغلی و ایمنی در نظر گرفته شده اند .

گستره کاربرد آن به عواملی مانند خط مشی بهداشت شغلی و ایمنی ، ماهیت و شرایطی که در آن فعالیت می نماید ، اندازه سازمان و نیز خطرات و پیچیدگی این فعالیتها بستگی دارد . توجه : OHSAS 18001 قصد دارد تا به موضوعات بهداشت شغلی و ایمنی اشاره نماید و نه به ایمنی محصول و خدمات

2 ـ استاندارد مرجع ( NORMATIVE REFERENCES ) : سایر مراجع و انتشاراتی که می تواند اطلاعات و راهنمایی هایی را ارائه نماید در قسمت Bibliography آمده است . پیشنهاد می شود که آخرین چاپ بازنگری شده این مراجع مورد استفاده قرار گیرد . به طورویژه باید به موارد زیر ارجاع نمود : OHSAS 18002 : 1999 Guide line for implementation of OHSAS 18001 BS 8800 : 1996 Guide to occupational Health & safety Management systems

3 ـ تعاریف :

3ـ1ـ حادثه ( Accident ) : یک اتفاق یا واقعه ناخواسته که منجر به مرگ ، بیماری ، جراحت ، صدمه و یا سایر خسارات گردد .

3ـ2ـ ممیزی ( Audit ) : بررسی ( و در صورت امکان مستقل ) به منظور تعیین اینکه ایا فعالیتها و نتایج حاصل از آنها با ترتیبات برنامه ریزی شده مطابقت دارد و ایا این ترتیبات به طور موثر و مناسب برای دستیابی به خط مشی و اهداف سازمان اجرا شده اند.

3ـ3ـ بهبود مستمر ( Continual Improvement ) : فرایند ارتقای سیستم مدیریت بهداشت شغلی و ایمنی برای دستیابی به بهبودهایی در عملکرد کلی بهداشتی و ایمنی ، در راستای خط مشی بهداشتی و ایمنی سازمان .

3ـ4ـ خطر ( Hazard ) : موقعیت یا منبع بالقوه ایجاد خسارات انسانی یا بیماری ، تخریب اموال و تجهیزات ، صدمه به محیط کارگاه ( یا محیط زیست ) و یا ترکیبی از آنها .

3ـ5ـ شناسایی خطر ( Hazard Identification ) : فرایند شناسایی ( تشخیص ) وجود خطر یا عامل زیان آور و تعیین مشخصات آن .

3ـ6ـ رویداد ( Incident ) : یک رخداد یا اتفاق ( برنامه ریزی نشده ) که منجر به یک حادثه ( accident ) شده و یا پتانسیل منجر شدن به حادثه را داشته باشد .

یادآوری : یک رویداد ( incident ) که منجر به بیماری ، جراحت ، صدمه و یا سایر خسارات نشده است را misses – near نیز می گویند کلمه رویداد ( incident ) شامل این موارد misses – near هم می شود .

3ـ7ـ طرف ذینفع ( Interested Parties ) : فرد یا گروهی که به عملکرد بهداشت شغلی و ایمنی یک سازمان مرتبط می باشد و یا از آن تاثیر می پذیرد .

3ـ8ـ عدم انطباق ( Nonconformance ) : هرگونه انحراف از استانداردهای کاری ، دستورالعملها ، روشهای اجرایی ، مقررات ، عملکرد سیستم مدیریتی و غیره که به طور مستقیم منجر به جراحات یا بیماری ، صدمه به محیط کارگاه و یا ترکیبی از اینها شود .

3ـ9ـ اهداف ( Objectives ) : اهداف یا مقاصد که در قالب عملکرد بهداشت شغلی و ایمنی بیان شده و سازمان خود را مقید به حصول آنها می داند .

یادآوری : اهداف حتی المقدور باید کمی باشند .

3ـ10ـ بهداشت شغلی و ایمنی ( Occupational Health and Safety ) : شرایط و عواملی که می تواند بر سلامتی ( being-well ) کارکنان ، کارگران موقتی ، پرسنل ، پیمانکاران ، میهمانان و مراجعه کنندگان و یا هر فرد دیگری در محل کار تاثیر بگذارد .

یادآوری : منظور از سلامتی ( being-well ) در اینجا ، سلامتی به معنای عام می باشد .

3ـ11ـ سیستم مدیریت بهداشت شغلی و ایمنی ( OH & S Management System ) : بخشی از کل سیستم مدیریت که مدیریت بر ریسکهای بهداشتی ـ ایمنی ناشی از فعالیتهای هر سازمان را تسهیل می نماید . این شامل ساختار سازمانی ، فعالیتهای طرح ریزی ، مسئولیتها ، روشها ، فرایندها و منابع برای تهیه ، اجرا ،‌ بازنگری و حفظ خط مشی بهداشت شغلی و ایمنی می باشد .

3ـ12ـ سازمان ( Organization ) : شرکت ، بنگاه ، اداره ، مجتمع کاری ، نهاد مسئول ، انجمن یا بخش یا ترکیبی از آنها ، اعم از ثبت شده یا نشده ، دولتی ، عمومی یا خصوصی که دارای وظایف و تشکیلات اداری خاص خود باشند .

3ـ13ـ عملکرد ( Performance ) : نتایج قابل اندازه گیری سیستم مدیریت بهداشت شغلی و ایمنی مربوط به کنترل ریسکهای بهداشتی و ایمنی توسط یک سازمان ، بر مبنای خط مشی و اهداف .

یادآوری :‌ اندازه گیری عملکرد شامل اندازه گیری فعالیتهای مدیریت بهداشتی ـ ایمنی و نتایج آن می باشد .

3ـ14ـ ریسک ( Risk ) : ترکیب یا تابعی از احتمال و پیامدهای ناشی از وقوع یک اتفاق خطرناک مشخص .

3ـ15ـ ایمنی ( Safety ) : در امان بودن از ریسک غیر قابل قبول یک خطر .

3ـ16ـ ریسک قابل تحمل ( Tolerable Risk ) : ریسکی که میزان آن تا حد قابل تحمل توسط سازمان و با در نظر گرفتن الزامات قانونی و خط مشی بهداشتی ـ ایمنی پایین آمده است .

3ـ17ـ بیماری شغلی ( Ill – Health ) : بیماری که از فعالیت یا محیط کاری مشخص ناشی شده باشد و یا توسط این فعالیتها / محیط ، تشدید گردد .

4ـ عناصر سیستم مدیریت ایمنی و بهداشت شغلی: 

4ـ1ـ الزامات کلی : سازمان باید یک سیستم مدیریت بهداشت شغلی و ایمنی ایجاد نموده و برقرار نگهدارد که الزامات آن در کل بند 4 تشریح می شود . باید توجه داشت که هدف از استقرار سیستم ایمنی و بهداشت شغلی همانگونه که در ویژگیهای OHSAS 18001 درج شده است ، بهبود عملکرد سازمان در زمینه ایمنی و بهداشت شغلی است . نکته مهم اینست که پیاده سازی یک سیستم مدیریت به خودی خود برای سازمان مفید نیست بلکه هنگامی این امر پسندیده است که بتواند موجب بهبود عملکرد سازمان در زمینه ای شود که سیستم مدیریت برای آن طراحی و اجراشده است.

ویژگیهای مندرج در OHSAS 18001 نیز همگی بر این پایه استوارند که سازمان به طور مداوم سیستم مدیریت ایمنی و بهداشت شغلی خود را بررسی ، ارزیابی و بازنگری می کند تا فرصتهای بهبود را شناسایی کند و آنها را به کار گیرد . در نهایت بهبود در سیستم مدیریت ایمنی و بهداشت شغلی سازمان باید موجب بهبود در عملکرد ایمنی و بهداشت شغلی سازمان شود . تنها در این صورت است که می توان انتظار داشت پیاده سازی سیستم مدیریت ایمنی و بهداشت شغلی موجب افزایش ارزش افزوده برای فعالیتهای سازمان شود . پیامد سیستم مدیریت ایمنی و بهداشت شغلی ، ایجاد فرایندی منسجم برای دستیابی به بهبود مستمر است که میزان و دامنه این فرایند ، با توجه به جنبه های اقتصادی و سایر شرایط ، توسط سازمان تعیین می شود .

4ـ2ـ خط مشی ایمنی و بهداشت شغلی ( OH & S Policy ) : مدیریت ارشد باید خط مشی بهداشت شغلی و ایمنی سازمان را که در آن اهداف و تعهد به بهبود عملکرد بهداشتی ـ ایمنی به روشنی مورد تاکید قرار گرفته است ، تعریف و مدون نماید . مدیریت مذکور باید اطمینان یابد که خط مشی تدوین شده متضمن موارد ذیل باشد :

الف ) متناسب با ماهیت و گستردگی و میزان ریسکهای بهداشتی ـ ایمنی سازمان باشد .

ب )‌ شامل تعهد به بهبود مستمر باشد .

ج ) حداقل شامل تعهد به تبعیت از قوانین بهداشت شغلی و ایمنی مرتبط و نیز الزامات دیگری که سازمان آنها را تقبل نموده است ،‌ باشد .

د ) مدون ، اجرا و برقرار نگهداشته شود .

ه ) به کلیه کارکنان ابلاغ گرد تا ایشان را از الزامات بهداشتی ـ ایمنی خود آگاه نماید .

و ) برای عموم و افراد علاقه مند ( جهت هرگونه پیشنهاد یا انتقاد ) قابل دسترسی باشد .

ز ) به طور متناوب مورد بازنگری قرار گیرد تا از ارتباط و تناسب آن با سازمان اطمینان حاصل شود .

خط مشی ایمنی و بهداشت شغلی عبارت است از اصول هدایت کننده اجرا و بهبود سیستم مدیریت ایمنی و بهداشت شغلی سازمان به گونه ای که بتواند عملکرد ایمنی و بهداشت خود را برقرار نگهدارد و امکان بهبود آن را فراهم کند . خط مشی ، اهداف کلی را در سطحی از عملکرد که مورد نیاز سازمان است بیان می کند و سایر فعالیتهای سازمان باید در طول خط مشی و در همان راستا و نشات گرفته از آن باشد. در حقیقت خط مشی ، ساختاری را بنا می نهد که سازمان بر روی آن ، طرحهای ایمنی و بهداشت شغلی خویش را استوار می سازد . به همین دلیل در خط مشی بایستی تعهد مدیریت رده بالا به تبعیت از قوانین ذیربط و بهبود مستمر بازتاب یافته باشد . در خط مشی ایمنی و بهداشت شغلی باید موارد زیر را مورد توجه قرار داد : راهبرد کلی و رسالت سازمان و اصول و ضوابط کلی و حاکم بر آن نیازمندیهای طرفهای ذینفع و نحوه ارتباط با آنها بهبود مستمر کاهش مخاطرات اصول راهنما هماهنگی با سایر خط مشی های سازمان ( نظیر خط مشی کیفیت و خط مشی زیست محیطی ) شرایط محلی و منطقه ای خاص مطابقت با مقررات و قوانین مربوط به ایمنی و بهداشت شغلی و سایر الزاماتی که سازمان تقبل کرده است.

4ـ3ـ طرح ریزی ( Planning ) :

4ـ3ـ1ـ طرح ریزی برای شناسایی خطرات ، ارزیابی ریسک و کنترل ریسک ( Planning for Hazard Identification , Risk Assessment and Risk Control ) : سازمان باید روشهای اجرایی برای شناسایی مداوم خطرات ، ارزیابی ریسکها و اجرای اقدامات کنترلی ایجاد کرده و برقرار نگهدارد . اینها باید شامل موارد زیر باشد :

فعالیتهای عادی و غیر عادی فعالیتهای تمام کارکنانی که به محل کار دسترسی دارند ( شامل پیمانکاران و بازدید کنندگان ) امکانات موجود در محل کار که توسط سازمان یا سایرین تهیه شده است سازمان باید مطمئن باشد که نتایج حاصل از این ارزیابی ها و همچنین تاثیرات ناشی از اقدامات کنترلی در زمان تدوین اهداف بهداشتی ـ ایمنی در نظر گرفته می شوند . سازمان باید این اطلاعات را مستند و به روز نگهدارد . روش ( متدولوژی ) سازمان برای شناسایی خطرات و ارزیابی ریسکها باید : با درنظر گرفتن دامنه فعالیتها ، طبیعت و زمان تعریف شود تا اطمینان حاصل گردد که روش به کار رفته پویا می باشد و نه واکنشی توانایی تقسیم بندی ریسکها و شناسایی خطراتی را که باید توسط اقداماتی حذف یا کنترل شوند داشته باشد. هماهنگ با تجربه عملیاتی و ظرفیت امکانات کنترل ریسک در سازمان باشد . ورودی های لازم را برای تعیین نیازمندیهای سازمان ، شناسایی نیازهای آموزش و یا گسترش کنترل عملیات فراهم نماید . برخی از خطرات و مخاطرات مهم ایمنی و بهداشت شغلی عبارتند از :

الف ) سقوط اشیاء

ب ) سقوط افراد

ج ) تشعشعات خطرناک ( نظیر رادیوگرافی )

د ) آلودگی محیط کار ، رستوران ها و دستشویی ها

ه ) برق گرفتگی

و )‌ آتش سوزی

ز ) بلایای طبیعی

ح ) کار با ماشین آلات خطرناک نظیر پرسها ، اره ها و ماشین کاری

ط ) مواد خطرناک و سمی اعم از مایع ، گاز و جامد

ی ) حمل و نقل افراد و اشیاء

روشهای متفاوتی برای مخاطره سنجی وجود دارد که یکی از معروفترین آنها تجزیه و تحلیل عوامل بالقوه شکست و تاثیر آن ( FMEA ) است . این روش پس از اینکه کارایی خود را در زمینه ایمنی به اثبات رساند ، با قدری تغییر در مباحث کیفی نیز مورد استفاده قرار گرفت به گونه ای که یکی از الزامات استاندارد سیستم مدیریت کیفیت در صنایع قطعات خودرو ( QS 9000 و ISO/TS 16949 ) را تشکیل می دهد . حسن بزرگ FMEA این است که بدون آنکه نیاز به محاسبات پیچیده آماری یا ریاضی داشته باشد ، نتایج بسیار سودمندی به بار می آورد .

4ـ3ـ2ـ الزامات قانونی و سایر الزامات ( Legal and Other Requirements ) : سازمان باید روش اجرایی برای شناسایی و دستیابی به الزامات قانونی و سایر الزامات بهداشت شغلی و ایمنی که قابل اعمال در آن باشد ( متناسب با مدیریت بهداشت شغلی و ایمنی ) ایجاد و برقرار نماید . سازمان باید این اطلاعات را به روز نگهدارد . اطلاعات مربوط به الزامات قانونی و سایر الزامات باید به اطلاع کارکنان سازمان و سایر طرفهای ذینفع مرتبط رسانده شود . برخی از الزامات دیگر که ممکن است برای سازمان کاربرد داشته باشند عبارتند از: ایین کارهای صنعتی توافق نامه های منعقده با سازمانهای دولتی و عمومی راهنمایی هایی که جنبه مقرراتی ندارند برای همسازی با مقررات قانونی ، سازمان باید الزامات قانونی مرتبط با فعالیتها ، محصولات و خدمات خود را که جنبه ایمنی دارند شناسایی کرده و درک کند . قوانین ممکن است به شکلهای متفاوتی وجود داشته باشند : قوانین ویژه در خصوص فعالیتها نظیر مجوزهای بهره برداری قوانین ویژه در خصوص محصولات یا خدمات قوانین ویژه در خصوص صنعتی که سازمان در آن زمینه فعالیت می کند قوانین عمومی ایمنی و بهداشت برای شناسایی این قوانین و نیز تغییرات آنها می توان از منابع مختلفی استفاده کرد مانند : سازمانهای دولتی تشکل های صنفی و صنعتی بانکهای اطلاعاتی موجود خدمات تخصصی مشاورین و کارشناسان ایمنی بهترین روش ،‌ تهیه لیستی از قوانین مرتبط با فعالیتها ، محصولات و خدمات سازمان است که به طور دائم به روز می شوند . این کار مشابهت فراوانی با شناسایی و مطابقت با استانداردهای عملیاتی ، محصولات و خدمات در سیستمهای مدیریت کیفیت دارد .

4ـ3ـ3ـ اهداف ( Objectives ) : سازمان باید اهداف بهداشت شغلی و ایمنی مدونی در هر بخش و سطحی در درون سازمان که مرتبط باشد ایجاد کرده و برقرار نگهدارد . سازمان هنگام تعیین و بازنگری اهداف خود باید الزامات قانونی و سایر الزامات ، خطرات ( عوامل زیان آور ) بهداشتی ـ ایمنی و ریسک ها ، گزینه های فن آوری ، الزامات مالی و عملیاتی و بازرگانی خود و نیز نظرات طرفهای ذینفع را در نظر گیرد . اهداف باید با خط مشی بهداشت شغلی و ایمنی و از جمله تعهد به بهبود مستمر سازگار باشد . به هنگام تدوین اهداف باید در نظر داشت که این اهداف به منظور دستیابی به خط مشی ایمنی و بهداشت شغلی ایجاد می شوند . بنابراین اهداف باید در راستای خط مشی بوده و از سازگاری کامل با آن برخوردار باشند . بهترین روش این است که خط مشی ایمنی و بهداشت شغلی به گزاره هایی تقسیم و اهداف بر اساس این گزاره ها تدوین شوند .به هنگام تدوین اهداف همچنین باید به یافته های حاصل از بازنگری های ایمنی و نیز خطرات و مخاطرات ایمنی تعیین شده توجه داشت . سایر مواردی که به هنگام تدوین اهداف مورد استفاده قرار می گیرند عبارتند از : مطابقت با قوانین و مقررات ایمنی و بهداشت شغلی نظرات طرفهای ذینفع شاخصهای عملکرد ایمنی و بهداشت شغلی تدوین روش اجرایی برای تعیین اهداف اگرچه به عنوان الزام استاندارد تعریف نشده لیکن می تواند بسیار مفید واقع شود . روش بسیار مناسب جهت ارزیابی اهداف و تعیین مناسب بودن آنها ، روش آزمون هوشمند ( Smart Test ) است . در این روش عواملی که باید به هنگام تدوین و ارزیابی اهداف مورد توجه قرار گیرند به طور بسیار خلاصه و روشن تبیین می شود . این عوامل عبارتند از : مشخص بودن : اهداف باید مشخص بوده و از به کارگیری جملات و الفاظ مبهم در آنها خودداری شود . سنجش پذیری : اهداف باید حتی المقدور قابل اندازه گیری باشد . بیان اهداف به صورت وصفی در بسیاری از موارد ، تعیین میزان دستیابی به آنها را با مشکل مواجه می کند . مورد توافق بودن : اهداف باید موافق نظر افرادی باشد که قرار است جهت دستیابی به آنها اقدام کنند و به تایید آنان برسد . به بیان بهتر لازم است یک توافق جمعی در خصوص اهداف ایمنی و بهداشت شغلی سازمان وجود داشته باشد . واقع نگرانه بودن : اهداف باید واقع بینانه و با در نظر گرفتن امکانات ، محدودیتها و وضعیت فعلی سازمان تدوین شوند . اگر اهداف بلند پروازانه باشند ، علاوه بر ایجاد مغایرت و عدم تطابق ، انگیزه و تلاش کارکنان در جهت دستیابی به آن را نابود خواهد کرد و موجب بروز دلسردی در میان آنان خواهد شد . همین طور اگر اهداف بسیار بدبینانه تدوین شوند ، سازمان نخواهد توانست به میزان مطلوبی از بهبود در عملکرد خود دست یابد . علاوه بر این ، واقع بینانه بودن یک هدف ،‌ بدین معناست که هدف باید معقول و مرتبط با خط مشی ایمنی و بهداشت شغلی سازمان باشد . زمان بندی : اهداف باید در یک محدوده زمانی بیان شوند . عدم وجود یک مهلت برای دستیابی به هدف ، موجب خواهد شد که سازمان تلاش لازم جهت دستیابی به آن را از خود نشان ندهد . تعیین یک زمان مشخص برای دستیابی به هدف باعث خواهد شد که سازمان بتواند در فواصل زمانی معین میزان دستیابی به هدف را ارزیابی کند و در صورت لزوم برنامه ها و روشهای دستیابی به اهداف را مورد بازنگری قرار دهد.

4ـ3ـ4ـ برنامه ( های ) مدیریت ایمنی و بهداشت شغلی (OH & S Management Programs): سازمان باید برنامه هایی برای دستیابی به اهداف ایجاد کرده و برقرار نگهدارد که شامل موارد زیر باشد :

الف ) تعیین مسئولیتها برای دستیابی به اهداف در هر بخش و سطحی از سازمان که مرتبط باشد .

ب ) نحوه و زمان بندی دستیابی به آنها

برنامه ( های ) مدیریت بهداشت شغلی و ایمنی باید در فواصل زمانی مناسب و مشخص مورد بازنگری قرار گیرد . این برنامه ( ها ) هر جا که لازم باشد باید اصلاح شوند تا هرگونه تغییر در فعالیتها ، محصولات ، خدمات یا شرایط عملیاتی سازمان در آنها ملحوظ گردد . ایجاد و به کارگیری یک یا چند برنامه ، عاملی کلیدی برای اجرای موفق سیستم مدیریت ایمنی و بهداشت شغلی است.در این برنامه باید نحوه دستیابی به اهداف از جمله زمانبندی و کارکنان مسئول اجرای آن تشریح شود . برنامه را می توان به بخشهایی تقسیم کرد که هر کدام ، عناصر خاصی از عملیات سازمان را در بر گیرد . نباید فراموش کرد که این برنامه باید شامل بازنگری ایمنی و بهداشت شغلی در فعالیتهای جدید باشد . برنامه های مدیریت ایمنی و بهداشت شغلی باید با هدف دستیابی به اهداف ایمنی و بهداشت شغلی تدوین شوند . به همین دلیل به هنگام تدوین برنامه باید کلیه اهداف ایمنی و بهداشت شغلی در نظر گرفته شوند . به منظور دستیابی به حداکثر اثربخشی لازم است برنامه های مدیریت ایمنی و بهداشت شغلی به صورت هماهنگ و سازگار با برنامه راهبردی سازمان تدوین شوند . در چنین حالتی است که می توان انتظار حمایت کامل مدیریت از برنامه را داشت . هر برنامه باید به سه سوال در خصوص یک هدف پاسخ دهد :

چگونه : چگونه قرار است این هدف به وقوع بپیوندد ؟

چه کسی : چه کسی قرار است این کار را انجام دهد ؟

چه هنگام : چه زمانی این کار باید انجام شود ؟

تدوین یک روش اجرایی برای تنظیم برنامه های ایمنی و بهداشت شغلی در اکثر مواقع فواید بسیاری دارد . برنامه های مدیریت ایمنی و بهداشت شغلی یکی از قویترین ابزارهای مدیریت برای بهبود عملکرد و بهداشت شغلی سازمان می باشند . این برنامه ها باید پویا بوده و به منظور سازگاری با تغییرات اهداف سازمان مورد بازنگری قرار گیرند .

4ـ4ـ اجرا و عملیات ( Implementation and Operation ) :

4ـ4ـ1ـ ساختار و مسئولیت ( Structure and Responsibility ) : وظایف ، مسئولیتها و اختیارات کارکنانی که در مدیریت ، اجرا و تایید فعالیتهای موثر بر ریسکهای بهداشتی ـ ایمنی سازمان نقش دارند باید تعیین ، مدون و ابلاغ شوند تا مدیریت بهداشتی ـ ایمنی موثر تسهیل شود . مسئولیت نهایی ( اجرای صحیح نظام مدیریت ) بهداشتی ـ ایمنی بر عهده مدیریت رده بالای سازمان می باشد . سازمان باید یکی از مدیران رده بالا ( به عنوان مثال در سازمانهای بزرگ یکی از اعضای هیات مدیره یا هیات اجرایی ) را با مسئولیتهای ویژه به عنوان نماینده مدیریت منصوب نماید ، تا از استقرار و اجرای مناسب الزامات سیستم مدیریت بهداشت شغلی و ایمنی در تمام قسمتها و حوزه های عملیاتی اطمینان یابد . نماینده مدیریت سازمان باید دارای وظایف ، مسئولیتها و اختیارات معینی برای موارد زیر باشد :

الف ) حصول اطمینان از اینکه الزامات مدیریت بهداشت شغلی و ایمنی بر طبق مشخصات OHSAS 18001 می باشد . ( و اجرا و حفظ نیز می گردد )

ب ) حصول اطمینان از اینکه الزامات مدیریت بهداشت شغلی و ایمنی جهت بازنگری و به عنوان پایه ای برای بهبود این سیستم ، به مدیریت رده بالا اعلام می گردد .

کلیه کسانی که دارای مسئولیتهای مدیریتی می باشند باید تعهد خود را به بهبود مستمر عملکرد بهداشتی ـ ایمنی نشان دهند .

یادآوری : ( سازمان باید منابع ضروری برای اجرا و کنترل سیستم مدیریت بهداشت شغلی و ایمنی را فراهم نماید) این منابع شامل منابع انسانی ، مهارتهای تخصصی ، فن آوری و منابع مالی می باشد . برای اجرای اثربخش سیستم مدیریت ایمنی و بهداشت شغلی لازم است سازمان توانایی ها و سازوکارهای پشتیبانی لازم جهت دستیابی به خط مشی و اهداف ایمنی و بهداشت شغلی ایجاد کند و به طور مستمر بهبود دهد . توانایی ها و پشتیبانی های مورد نیاز سازمان به منظور آمادگی در برابر تغییر خواسته های طرفهای ذینفع و فرایند بهبود مستمر توسعه می یابند . برای دستیابی به اهداف ایمنی و بهداشت شغلی ، سازمان باید انسانها ، سیستمها ، راهبردها ، منابع و ساختار لازم را شناسایی و به کار گیرد . برای بسیاری از سازمانها استقرار سیستم مدیریت ایمنی و بهداشت شغلی می تواند با نگرش مرحله ای صورت پذیرد . بنابراین لازم نیست در ابتدای استقرار این سیستم کلیه منابع و ساختار در سطح عالی وجود داشته باشد ، بلکه مهم این است که بر اساس سطح آگاهی سازمان ، مخاطرات و انتظارات طرفهای ذینفع سیستم مدیریت ایمنی و بهداشت شغلی پایه مستقر شود و سپس با اتکا به دیدگاه بهبود مستمر ، این دیدگاه ارتقا یابد . ابتدا باید ساختار سازمانی ایجاد شود و در صورتی که چنین ساختاری موجود باشد ، باید با درنظر گرفتن الزامات سیستم مدیریت ایمنی و بهداشت شغلی مورد بازنگری قرار گیرد . ساختار سازمان متشکل از دو بخش اساسی یعنی نمودار سازمانی و شرح وظایف و اختیارات عناوین مختلف سازمان است . همانطور که می دانیم هدف از استقرار یک سیستم مدیریت ایمنی و بهداشت شغلی این نیست که سازمان تمامی انرژی خود را صرف ایجاد محیط امن کند . چرا که رسالت اصلی هر سازمانی در وهله اول ، بقای سازمان در محیط رقابتی است و سیستم مدیریت ایمنی و بهداشت شغلی نیز در نهایت باید سازمان را در دستیابی به این رسالت یاری کند . به همین دلیل به هنگام ایجاد یا بازنگری ساختار سازمانی مطابق با نیازمندیهای OHSAS باید رسالت کلی سازمان تعریف و بر آن اساس اجزایی که برای دستیابی به آن رسالت مورد نیازند ، ایجاد شود . این اجزا به صورت عناوین و واحدهای سازمان به هر شکل مناسب تعریف می شوند . حال با این اطلاعات باید اجزایی را که مسئولیت و نقش در استقرار موثر سیستم مدیریت ایمنی و بهداشت شغلی دارند ، شناسایی کرد و این وظایف و نقشها را در قالب شرح وظایف و اختیارات به آنها ابلاغ کرد . در سیستم مدیریت ایمنی و بهداشت شغلی هیچ واحد یا فرایند سازمانی که مرتبط با ایمنی و بهداشت شغلی نباشد ، وجود ندارد . اجرای موفقیت آمیز سیستم مدیریت ایمنی و بهداشت شغلی تعهد تمامی کارکنان سازمان را می طلبد . بنابراین مسئولیتهای ایمنی و بهداشت شغلی نباید محدود به امور ایمنی انگاشته شود ، بلکه می تواند امور دیگر سازمان مانند مدیریت عملیات یا سایر وظایف کارکنان به جز موارد ایمنی و بهداشت را نیز در بر گیرد . این تعهد باید از بالاترین سطوح مدیریت شروع شود . لذا مدیریت رده بالا بایستی خط مشی ایمنی و بهداشت شغلی را ایجاد کند و اطمینان حاصل نماید که سیستم مدیریت ایمنی و بهداشت شغلی اجرا می شود . به عنوان بخشی از این تعهد ، مدیریت رده بالا بایستی فرد یا افراد خاصی را به عنوان گماشته مدیریت با مسئولیت و اختیار تعریف شده برای اجرای سیستم مدیریت ایمنی و بهداشت شغلی تعیین کند . سازمانهای بزرگ یا پیچیده می توانند بیش از یک گماشته مدیریت داشته باشند . در شرکتهای کوچک یا متوسط این مسئولیتها می تواند توسط یک نفر انجام شود . اکیدا توصیه می شود که گماشته مدیریت در نمودار سازمانی مشخص شده باشد . این امر اگرچه صراحتا در استاندارد OHSAS خواسته نشده است لیکن باعث خواهد شد که اولا تمامی پرسنل به راحتی از وجود و موقعیت چنین سمتی مطلع شوند و ثانیا با توجه به ارتباط مستقیم گماشته مدیریت با مدیریت رده بالا ، جایگاه و اختیارات وی مستحکم تر شود . به همین ترتیب حائز اهمیت است که سایر مسئولیتهای کلیدی سیستم مدیریت ایمنی و بهداشت شغلی به درستی تعریف شود و به کارکنان مربوطه منتقل شود. مدیریت رده بالا همچنین باید اطمینان حاصل کند که منابع مناسب همواره فراهم است تا مطمئن شود که سیستم مدیریت ایمنی و بهداشت شغلی اجرا می شود و برقرار می ماند . این منابع شامل منابع انسانی ، فیزیکی ( نظیر تجهیزات و تسهیلات ) و منابع لازم برای دستیابی به اهداف ایمنی و بهداشت شغلی می شود . برخی از این منابع عبارتند از : نیروی آموزش دیده و ماهر اطلاعات مربوط به روشهای نوین و مقررات جدید تجهیزات و ماشین آلاتی که نکات ایمنی در آنها رعایت شده باشد تسهیلات ایمنی و بهداشتی نظیر درمانگاه ، آتش نشانی و غیره منابع فن آوری نظیر استفاده از ربات برای فعالیتهای بسیار خطرناک ریشه بسیای از مغایرتها و حوادث ایمنی در عدم شناسایی و تامین منابع لازم نهفته است . به ویژه در کشور ما به منابع اطلاعاتی توجه بسیار کمی می شود و به هنگام سخن گفتن از منابع فقط منابع انسانی و فیزیکی مدنظر قرار می گیرند. از طرف دیگر سازمانهای کوچک و متوسط به دلیل محدودیتهای ناشی از امکانات خود در بسیاری موارد در تامین منابع لازم با مشکلات زیادی مواجه می شوند . در برخورد با چنین محدودیتهایی ،‌ استفاده از راهبردهای همکاری نظیر موارد زیر می تواند کمک شایانی به سازمان نماید : استفاده از منابع اطلاعاتی و فن آوری مشتریان بزرگ سایر سازمانهای متوسط و کوچک که همکار یا عضو یک مجموعه اند می توانند برای تبادل اطلاعات ، ایجاد و استفاده از تسهیلات مشترک ، تعریف پروژه های مشترک جهت بهبود عملکرد استفاده از مشاورین به صورت مشترک اقدام کنند . استفاده از موسسات استاندارد ، تشکل های سازمانهای کوچک و متوسط ، اتحادیه های صنفی برای آموزش و برنامه های افزایش آگاهی استفاده از دانشگاهها و سایر مراکز تحقیقاتی در ارتباط با منابع ، سوالات زیر می تواند راهنمای خوبی برای بررسی وضعیت سازمان در این خصوص باشد :

1 ـ سازمان چگونه منابع لازم برای دستیابی به اهداف ایمنی و بهداشت شغلی را شناسایی و تامین میکند ؟

2 ـ سازمان چگونه بین هزینه ها و فواید فعالیتهای ایمنی و بهداشت شغلی تعادل برقرار می کند ؟

4ـ4ـ2ـ آموزش ، آگاهی و صلاحیت ( Training , Awareness and Competence ) : کارکنانی که وظایف آنها می تواند باعث پیامدهای بهداشت شغلی و ایمنی در محل کار شود باید واجد صلاحیت باشند . صلاحیت به معنای داشتن تحصیلات ، آموزش و یا تجربه مناسب می باشد . سازمان باید روشهای اجرایی ایجاد کرده و برقرار نگهدارد تا مطمئن شود که کارکنان در هر بخش و سطحی از موارد زیر آگاه می باشند :

الف ) اهمیت انطباق با خط مشی و روشهای اجرایی بهداشتی ـ ایمنی و با الزامات سیستم مدیریت بهداشت شغلی و ایمنی

ب ) پیامدهای بهداشتی ـ ایمنی ، حاصل از فعالیتهای کاری آنان و منافع حاصل از عملکرد بهبود یافته افراد ، اعم از بالقوه و بالفعل

ج )‌ نقش و مسئولیتهای خود در حصول انطباق با خط مشی و روشهای اجرایی بهداشتی ـ ایمنی و با نیازمندیهای سیستم مدیریت بهداشت شغلی و ایمنی و از جمله با الزامات آمادگی و واکنش در شرایط اضطراری

د ) عواقب بالقوه عدول از روشهای اجرایی عملیاتی مشخص شده روشهای اجرایی آموزش باید سطوح مختلفی را در نظر بگیرد از جمله :

1) مسئولیت ، توانایی و معلومات 2 ) ریسک قدم اول در افزایش آگاهی پرسنل نسبت به ایمنی و بهداشت شغلی ، شناسایی نیازهای آموزشی است .

تهیه روش اجرایی برای تعیین نیازهای آموزشی و به روز کردن آن معمولا باعث انجام بهتر این کار می شود . نیازهای آموزشی را می توان از طرق زیر شناسایی کرد : بررسی وظایف و مسئولیتهای هر پست و تعیین شرایط احراز با توجه به مسائل ایمنی و بهداشت شغلی و سپس مقایسه این شرایط با وضع موجود فرد متصدی شغل نظرات مدیران و مسئولین مستقیم نتایج ممیزی های داخلی اقدامات اصلاحی و پیشگیرانه اهداف ایمنی و بهداشت شغلی سازمان قوانین و مقررات ایمنی و بهداشت شغلی نکته مهم در تعیین نیازهای آموزشی استمرار این فرایند است . به بیان دیگر نیازهای آموزشی به هنگام تغییرات در فرایندها ، اهداف و مخاطرات ایمنی و بهداشت شغلی باید مورد بازنگری قرار گیرد . بازنگری دوره ای نیازهای آموزشی تا حد زیادی می تواند از مطابقت نیازها با تغییرات اطمینان به دست دهد . مساله دیگر ، تفاوت بین آموزش و آگاهی در سیستمهای مدیریت است . آگاهی های عمومی پرسنل در خصوص مسائل ایمنی و نقش آنان درجلوگیری از مخاطرات احتمالی بسیار حایز اهمیت است . مدیریت رده بالای سازمان نقش کلیدی در ایجاد آگاهی و انگیزش نزد پرسنل دارد و باید تعهد خود نسبت به ایمنی را به طرق مختلف به سطوح پایین تر سازمان منتقل کند . همچنین کلیه پرسنل باید این تعهد و آگاهی را به همان شکل به سطح پایین تر خود منتقل کنند . در نهایت کلیه اعضای سازمان باید اهمیت دستیابی به اهداف ایمنی و بهداشت شغلی را درک کنند و از انگیزه لازم برای تلاش در راستای دستیابی به آن برخوردار شوند . به این ترتیب عملکرد ایمنی و بهداشت شغلی سازمان در کلیه سطوح افزایش می یابد . همانگونه که قبلا نیز ذکر شد این فرایند یک چرخه مستمر بوده و هیچگاه نمی توان ادعا کرد که سازمان دیگر نیازی به افزایش آگاهی و آموزش پرسنل ندارد . آموزش کارکنان به طور معمول طی مراحل زیر صورت می پذیرد : تعیین نیازهای آموزشی کارکنان ایجاد برنامه آموزشی جهت تامین نیازهای تعیین شده تصدیق مطابقت برنامه آموزشها با الزامات قانونی یا نیازمندیهای سازمان اجرای برنامه های آموزشی مستند سازی آموزشها و حفظ سوابق ارزیابی میزان موثر بودن آموزشها از آنجا که مسایل ایمنی و بهداشت شغلی ارتباط مستقیم با سلامت کلیه افراد حاضر در محیط کار از جمله پیمانکاران و بازدید کنندگان دارد ، سازمان باید ثابت کند که تدابیری برای آگاهی لازم در این افراد نیز اتخاذ کرده است . این امر از طرق مختلف نظیر نصب علایم هشداردهنده و انتقال اصول ابتدایی به افراد میسر است .

4ـ4ـ3ـ مشاوره و ارتباطات ( Consultation and Communication ) : سازمان جهت حصول اطمینان از انجام تبادل دو طرفه اطلاعات بهداشتی ـ ایمنی مرتبط با کارکنان و طرفهای ذینفع ، باید روشهای اجرایی تدوین نماید . درگیر نمودن کارکنان با مسایل بهداشتی ـ ایمنی و مشاوره های مربوط به ایشان باید مستند شده و به اطلاع طرفهای ذینفع برسد . کارکنان باید :

الف ) جهت مدیریت بر ریسکها ، در تهیه و بازنگری خط مشی و روشهای اجرایی درگیر شوند .

ب ) در صورت بروز هرگونه تغییر که ممکن است بر بهداشت شغلی و ایمنی کارگاه موثر باشد طرف مشورت قرار گیرند .

ج ) در مورد مسایل بهداشتی و ایمنی توجیه شوند .

د ) از اینکه چه کسی ( کسانی ) نمایندگان بهداشتی ـ ایمنی آنان می باشند و نماینده مدیریت در این خصوص چه کسی است ، اطلاع داشته باشند .

در خصوص مسایل درون سازمانی اطلاعات مرتبط با ایمنی و بهداشت شغلی می تواند شامل موارد زیر باشد : خط مشی ایمنی و بهداشت شغلی و تغییرات آن اهداف و برنامه های ایمنی و بهداشت شغلی و تغییرات آنها روشها و دستورالعملهای ایمنی و بهداشت شغلی و تغییرات آنها نتایج حاصل از پایش و اندازه گیری عملکرد و اقدامات اصلاحی و پیشگیرانه مرتبط با آنها نتایج حاصل از ممیزی های داخلی نتایج حاصل از بررسی حوادث ، رخدادها و موارد شبه رخداد نتایج حاصل از بازنگری مدیریت باید توجه داشت که لزومی ندارد حتما تمامی این اطلاعات به تمامی افراد سازمان منتقل شود بلکه این اطلاعات باید به افراد مرتبط به طرز صحیح منتقل شود ، در خصوص موارد عمومی از قبیل خط مشی ، لازم است این اطلاعات به کلیه سطوح سازمانی انتقال پیدا کند . همچنین باید توجه داشت که این انتقال نباید ارتباطی یک جانبه باشد بلکه سازمان نیز باید از اطلاعات کارکنان بهره برداری لازم را بکند . مواردی که سازمان می تواند از اطلاعات کارکنان استفاده کند عبارتند از : تعیین اهداف ایمنی و بهداشت شغلی تعیین مخاطرات و مخاطره سنجی تدوین برنامه های ایمنی و بهداشت شغلی منابع اطلاعات برون سازمانی مرتبط با ایمنی و بهداشت شغلی می تواند شامل این موارد باشد : خط مشی ایمنی و بهداشت شغلی که باید به اطلاع طرفهای ذینفع برسد . انجمنهای صنفی و مراکز تدوین قوانین ایمنی و بهداشت شغلی اطلاعات مربوط به مخاطرات ایمنی و بهداشت شغلی مرتبط با عملیات سازمان که به اطلاع طرفهای ذینفع می رسد . اطلاعات لازم در خصوص برنامه ریزی اضطراری و سایر موارد مربوط که با مسئولین دولتی و عمومی رد و بدل می شود ( نظیر هماهنگی با سازمان محلی آتش نشانی )

4ـ4ـ4ـ مستند سازی ( Documentation ) : سازمان باید برای موارد زیر اطلاعات را به شکل مناسب ، از قبیل ثبت بر روی کاغذ یا به صورت الکترونیکی ، ایجاد نموده و برقرار نگهدارد :

الف ) تشریح عناصر اصلی سیستم مدیریت و روابط متقابل آنها

ب ) رجوع دادن به مستندات مربوطه

یادآوری : به منظور استفاده موثر و کارآمد از مستندات ، بسیار مهم است که مستند سازی در کمترین حد لازم انجام و نگهداری شود . سازمان باید اطمینان یابد که مستندات برای اجرای کامل برنامه های بهداشت شغلی و ایمنی در دسترس بوده و متناسب با نیازها می باشد . مستنداتی که به منظور تشریح الزامات سیستم مدیریت ایمنی و بهداشت شغلی تدوین می شوند باید به حد کافی عناصر اصلی این نظام و به ویژه تاثیر متقابل آنها را تشریح کند ، این مستندات همچنین باید راهنمایی های لازم را در خصوص این که از کجا می توان اطلاعات تفصیلی بیشتر را درباره کار هر یک از بخشهای خاص سیستم مدیریت ایمنی و بهداشت شغلی به دست آورد ، ارایه نماید . یکپارچه سازی این نظامنامه با نظامنامه مدیریت کیفیت و احتمالا نظامنامه مدیریت زیست محیطی تاثیر بارزی در ارتقای اثربخشی و کارایی مستندات خواهد داشت . مستندات مربوطه میتواند شامل موارد زیر باشد :

الف ) اطلاعات فرایند

ب ) ساختار سازمانی

ج ) استانداردهای داخلی و روشهای اجرایی عملیاتی

د ) طرحهای اضطراری مربوط به هر مکان روشها و فرایندهای عملیاتی باید تعریف شده و به صورت مناسب مدون شوند و به هنگام لزوم مورد بازنگری قرار گیرند .

انواع مختلف مستندات مورد استفاده درسازمان باید به صورت روشن و شفاف تعریف شده و ارتباط آنها مشخص باشد . وجود مستندات ایمنی و بهداشت شغلی به کارکنان کمک می کند تا بتوانند برای دستیابی به اهداف ایمنی و بهداشت شغلی چه فعالیتهایی باید صورت گیرد . همچنین این مستندات ، ارزیابی سیستم و عملکرد ایمنی و بهداشت شغلی را امکان پذیر می سازد . ماهیت مستندات بسته به اندازه و پیچیدگی سازمان متفاوت است .

4ـ4ـ5ـ کنترل مدارک و داده ها ( Document and Data Control ) : سازمان باید روشهای اجرایی را برای کنترل تمام مدارک مورد نیاز این استاندارد ایجاد نموده و برقرار نگهدارد تا اطمینان حاصل کند که :

الف ) محل مدارک و داده ها ( مستندات ) معلوم است .

ب ) مدارک و داده ها به طور ادواری بازنگری و در صورت لزوم تجدید نظر می شوند و مناسب بودن آنها مورد تایید مجاز قرار می گیرد .

1ـ دامنه کاربرد : مشخصات این سری ارزیابی بهداشت حرفه ای و ایمنی ( OHSAS 18001 ) الزاماتی را برای یک سیستم مدیریت بهداشت شغلی و ایمنی ( OH & S ) معین می نماید تا یک سازمان بتواند با کنترل خطرات ( ریسک ها ) بهداشتی و ایمنی ، عملکرد خود را بهبود بخشد .OHSAS 18001 خود بیانگر معیار عملکرد بهداشتی و ایمنی خاصی نیست و کلیه جزییات لازم برای طراحی یک سیستم مدیریتی را نیز ارائه نمی دهد. مشخصات OHSAS 18001 در مورد هر سازمانی که مایل به اعمال موارد زیر باشد کاربرد دارد :

الف ) ایجاد یک سیستم مدیریت بهداشت شغلی و ایمنی به منظور حذف یا کاهش خطرات (‌ ریسک ) برای کارکنان و سایر طرفهای ذینفع که ممکن است در معرض خطرات ( ریسک ) بهداشتی و ایمنی ناشی از فعالیتهای سازمان باشند .

ب ) استقرار ، حفظ و بهبود مستمر یک سیستم مدیریت بهداشت شغلی و ایمنی

ج ) حصول اطمینان از انطباق با خط مشی بهداشت شغلی ایمنی که خود تعیین کرده است

د ) اثبات این انطباق به دیگران

ه ) درخواست گواهی / ثبت سیستم مدیریت بهداشت شغلی و ایمنی خود توسط یک سازمان بیرونی

و ) تعیین انطباق با این مشخصات و اظهار آن توسط خود سازمان تمام الزامات مندرج در OHSAS 18001 به منظور لحاظ شدن در یک سیستم مدیریت بهداشت شغلی و ایمنی در نظر گرفته شده اند .

گستره کاربرد آن به عواملی مانند خط مشی بهداشت شغلی و ایمنی ، ماهیت و شرایطی که در آن فعالیت می نماید ، اندازه سازمان و نیز خطرات و پیچیدگی این فعالیتها بستگی دارد . توجه : OHSAS 18001 قصد دارد تا به موضوعات بهداشت شغلی و ایمنی اشاره نماید و نه به ایمنی محصول و خدمات

2ـ استاندارد مرجع ( NORMATIVE REFERENCES ) : سایر مراجع و انتشاراتی که می تواند اطلاعات و راهنمایی هایی را ارائه نماید در قسمت Bibliography آمده است . پیشنهاد می شود که آخرین چاپ بازنگری شده این مراجع مورد استفاده قرار گیرد . به طورویژه باید به موارد زیر ارجاع نمود : OHSAS 18002 : 1999 Guide line for implementation of OHSAS 18001 BS 8800 : 1996 Guide to occupational Health & safety Management systems

 

نقش و عملکرد ایمنی و اطفا حریق در صنایع

مقدمه

در محیط ‌های صنعتی با وجود ماشین آلات و ابزار فروان غالباً کارگران در معرض خطرات گوناگون قرار دارند. با پیشرفت فن آوری و افزایش کاربرد ماشین در تولید نیز مخاطرات و احتمال بروز حوادث در این گونه محیط‌ها فزونی می‌گیرد. ایمنی علمی است که در پیشگیری از بروز حوادث در محیط کار به یاری انسان می‌شتابد و هموراه در راستای حفاظت و حراست از نیروی کار و سرمایه گام بر می‌دارد. ایمنی امروزه در جهان به خصوص در کشورهای صنعتی جای پای واقعی خود را پیدا کرده است و به عنوان امری ضروری ایفای نقش می‌نماید.

امروزه مدیران صنایع دریافته‌اند که برای ارتقاء‌ بهره‌وری و حتی برای انتقال و توسعه تکنولوژی تنها راه قابل توجه و مهم توجه به ایمنی می‌باشد و حتی بسیاری از مدیران کشورهای پیشرفته ایمنی را به صورت یک سرمایه گذاری با سود برگشتی زیاد چه از نظر اقتصادی و چه از نظر انسانی می‌بینند واین گونه با آن برخورد می‌کنند. حوادث بسیار هزینه‌زا می‌باشند هزینه‌هایی که به روشنی دیده می‌شوند شامل خسارات وارده به تجهیزات و محصول، بیکاری در زمان تغییرات، زمان بررسی، هزینة آموزشی جانشین‌ها و … است. از این جهت است که مدیران کارخانه‌ها برای جلوگیری از هدر رفتن سرمایه در اندیشه ایجاد برنامه و سیستم‌های ایمنی در کارخانه‌های خود هستند.

مزایای رعایت ایمنی شامل؛ افزایش روحیه، کاهش فشار کار، کاهش حوادث، کاهش صدمات وارده، افزایش سطح رفاه و سلامتی، ارتقاء کیفیت محصول و بهره‌وری، کاهش مخارج درمانی و افزایش کارآیی می‌باشد.

با توجه به هزینه‌زایی حوادث و مزایای رعایت ایمنی که در فوق آمد، توسعه و تقویت مؤسسات بهداشت حرفه‌ای و انجام اقدامات تأمینی به منظور پیشگیری از خطرات محیط کار، جهت تعیین استاندارها و تحقیق و آموزش در بهداشت حرفه‌ای از الزامات ایمنی محیط کار می‌باشد.

بهداشت حرفه‌ای یکی از نظام‌های هدایت کننده‌ای است که مارادرنیل به مفهوم محیط کار سالم و حفظ و ارتقاء سلامت محیط کار مساعدت کرده است. امروزه با توجه به اهمیت موضوع سلامت نیروی کار در تمامی کشورها نیازی فراگیر در دست‌یابی به روش‌های منسجم بهبود شرایط کار احساس می‌شود. مطالعات اخیر نشان دهندة اپیدمی صدمات ناشی از حوادث و بیماری‌های حرفه‌ای در جوامع معاصر است. تخمین زده می‌شود که 120 میلیون مورد صدمات ناشی از حوادث شغلی هر ساله منجر به 220 هزار مورد مرگ در سطح جهان می‌شود.

تعیین دامنة بیماری‌های ناشی از کار بدلیل عدم دسترسی به اطلاعات کافی کاری مشکل است. لیکن برآوردها نشان می‌دهد که 40 درصد از 157 میلیون موردی که سالیانه رخ می‌دهد منجر به بیماری‌های مزمن و 35 درصد به ناتوانی دائم از کار و 25 درصد منجر به مرگ می‌گردد. فشار اقتصادی که این امر به کشورها وارد می‌آورد، بسیار زیاد و در برخی موارد از مجموع بودجة سیستم بهداشتی کشور بیشتر خواهد بود. حفاظت از کارگران در مقابل عوارض سوء ناشی از مواجهه با عوامل مخاطره‌زا، نیازمند مداخلات پیشگیری در محیط کار است. مداخلاتی که در حوزة عملکرد فعالیت‌های بهداشتی حرفه‌ای قرار دارد .

سرویس نظارتی خدمات بهداشت حرفه‌ای

براساس ماده 96 قانون کار به منظور اجرای صحیح قانون کار و ضوابط فنی، اداره کل بازرسی و وزارت کار و امور اجتماعی با وظایف مشخص، تشکیل گردیده است و مواد قانونی 97، 98، 99، 100، 101، 102، 103، 104، 105 و 106 در مورد وظایف و اختیارات بازرسان کار در قبال مسائل ایمنی و حفاظت فنی کارخانجات و کارگاههای تحت نظارت آنان توضیحات تکمیلی ارائه می‌دهند.

با توجه به مادة 85 قانون کار، وزرات کار و امور اجتماعی مسئول حفاظت و ایمنی در   محیط کار و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی عهده‌دار بهداشت و درمان کارگران گردیده‌اند.

اجرای وظایف مربوط به ایمنی و حفاظت صنعتی مندرج در قانون کار وزارت کار و امور اجتماعی بر عهدة ادارة کل بازرسی کار می‌باشد. همچنین طبق مادة 93 قانون کار جهت صیانت نیروی انسانی و منابع مادی و نظارت بر حسن اجرای مقررات حفاظتی و بهداشتی در محیط کار  و پیشگیری از حوادث و بیماری‌ها در کارگاه‌هایی که وزارت کار و امور اجتماعی و وزارت بهداشت درمان و آموش پزشکی ضروری تشخیص دهند کمیته حفاظت فنی و بهداشت کار باید هر ماه یکبار در کارخانه تشکیل گردد.

کمیته ایمنی و حفاظت فنی

بنا به ماده 93 قانون کار به منظور پیشگیری حوادث ناشی از کار و تأمین ایمنی بیشتر و نظارت بر حفاظت و بهداشت کارگران معمولاً تشکیلاتی برای ایمنی و حفاظت به نام کمیتة حفاظت در کارگاه‌ها بوجود می‌آید. این کمیته‌ها انواع مختلفی داشته و متشکل از اشخاص متفاوت از کارگر ساده تا مسئولان قسمت‌ها، نمایندة کارفرما می‌باشد. کار اصلی این کمیته‌ها بازرسی از محیط‌های کار، بررسی حوادث اتفاق افتاده و پیش‌بینی حوادث و جلوگیری از آنها می‌باشد.

در ایران طبق مفاد آیین نامه حفاظت کارگاهی که به تصویب شورای عالی حفاظت فنی وزارت کار رسیده است؛ کارگاه‌هایی که بیش از 25 کارگر دارند، کارفرما موظف است کمیته‌ای بنام کمیته حفاظت با عضویت خود و نماینده‌اش، مدیر فنی، مهندس یا متخصص حفاظت، در صورت وجود مرکز بهداشت کار پزشک مرکز، یکی از استاد کاران و نمایندة کارگران تشکیل دهد. این کمیته  بایستی لااقل ماهی یکبار تشکیل جلسه داده و رونوشت صورت جلسه نیز بایستی به وزارت بهداشت و وزارت کار ارسال گردد. طبق این آیین نامه وظایف کمیته حفاظت فنی کارگاه‌ها به قرار زیر است:

1ـ بازرسی دقیق و مستمر از کلیه قسمت‌های کارگاه و ارائه پیشنهاد در جهت سالم سازی محیط و جلوگیری از وقوع حوادث و خطرات احتمالی.

2ـ تعیین خط‌مشی حفاظتی کارگاه

3ـ تنظیم و آشنا ساختن کارگران به رعایت مقررات و دستورات حفاظتی و ایجاد علاقه و روح همکاری در امر حفاظت و بهداشت کار

4ـ تشریک مساعی با بازرسان کار در اجرای دقیق و کامل آئین‌نامه‌های دستورات مربوط به حفاظت و بهداشت کار.

5ـ تهیه آمار حوادث کار و تجزیه و تحلیل آنها و اتخاذ تدابیر لازم به منظور جلوگیری از وقوع نظایر آنها.

6ـ تهیه دستورالعمل‌های لازم برای کار مطمئن و سالم با دستگاه‌ها و ماشین‌های مربوط.

7ـ تشویق کارگران و کسانی که در امر حفاظت، علاقه و جدیت به خرج می‌دهند و توبیخ افرادی که در این مورد قصور و سهل‌انگاری می‌کنند.

8ـ تهیه نظامات داخلی حفاظتی و بهداشتی کارگاه و نظارت در اجرای آن.

نظم و نظافت کارگاهی

نظم و نظافت کارگاهی ساخته و پرداخته مدیریت صنعتی ژاپن بوده است که فعالیت در محیط کار را بر اساس Seven  S پایه‌ریزی نموده‌اند که در ایران از آن تحت عنوان هفت سین صنعتی یاد می‌شود و عبارتند از:

1ـ سوا کردن ضروریات                                                                    

2ـ سر و سامان دادن و مرتب کردن

3ـ سپیدی و پاکیزگی محیط کار

 4ـ سلامتی و ایمنی                                      

5ـ سازمان یافتگی و انضباط                                   

6ـ سخت کوشی و کار باتمام نیرو                              

7ـ سماجت در انجام کار خوب                                     

البته دو مورد آخر تنها در کشور ژاپن اجرا شده است. و مخصوص این کشور است ولی در کشورهای صنعتی و تعدادی از کشورهایی که در حال صنعتی شدن هستند و همچنین در ایران  تنها 5 مورد اول به اجرا در آمده است که در این کشور‌ها از آن به Five S یاد می‌شود.

انظباط کارگاهی

یکی از مقولات مهم در کاهش حوادث انظباط کارگاهی می‌باشد که عوامل روانی، روانشناسی، فرهنگی و اجتماعی در ایجاد آن سهیم می‌باشد. به تجربه ثابت شده است که بوسیلة برقراری نظم در کارگاه میزان حوادث کاهش چشمگیری داشته است.

انضباط کارگاهی را باید در کارگاه بوسیلة مقررات ایمنی و دستورالعمل‌های ایمنی ایجاد نمود.

مقررات ایمنی: دستورات ایمنی هستند که از قانون کار ریشه می‌گیرند و در هر کارخانه بنابر شرایط کاری آن واحد، مقرراتی توسط کمیته ایمنی تعیین می‌گردد. این مقررات عام و کلی هستند و لذا از دستورالعمل‌های ایمنی مربوط به هر شغل استفاده می‌شود.

دستورالعمل‌های ایمنی: این دستورالعمل‌ها شامل جزئیات مربوط به یک حرفه مشخص است که توسط مسئولان ایمنی تهیه و تنظیم می‌شوند و برای شغل‌های مختلف دستوالعمل‌های جداگانه   تهیه می‌شود. این دستور‌العمل‌ها با توجه به شرایط عملکرد هر حرفه مشخص می‌گردد و باید حداقل هر دو سال یکبار تجدید نظر شوند.

برای این که این دستورالعمل‌ها و مقررات به خوبی پیاده شوند باید فرهنگ آن ایجاد گردد در غیر این صورت این مقررات هر چند کامل هم باشند اجرا نمی‌‌گردند. برای ایجاد انظباط کارگاهی نیز باید زمینة فرهنگی موجود باشد و برای نیل به این هدف باید دستورالعمل‌های کارگاهی را با جملات ساده کوتاه تهیه کرده و بر حسب محل انجام هر کار بر روی دیوار نصب نمود و روی دیوار نصب نمود و در اجرای آن نظارت به عمل آورد.

آموزش ایمنی

در خط مشی شرکت باید به این نکته اشاره شود که آموزش بخش مهم و یکپارچه‌ای از   خط مشی کلی بهداشت و ایمنی شرکت می‌باشد. همچنین باید بیانگر این مطلب باشد که    آموزش ایمنی در کلیه آموزش‌های حرفه‌ای شرکت معمول شود. مسئولیت تضمین آموزش صحیح به کارکنان و شایستگی آنها برای انجام عملیات ایمن به عهدة مدیریت واحدهای مختلف می‌باشد. لذا هر مدیری مشخص می کند که چه کسی و در چه زمینه‌ای نیاز به آموزش دارد. در خود شرکت نیز باید حداقل استانداردی مقرر شود تا اطمینان حاصل شود که از کارکنان از خطرات در رابطه با کار خود آگاه بوده و در ضمن تضمین شود که اقدامات کنترلی برای کاهش ریسک ناشی از آسیب‌های فردی و یا کاهش ضایعات و خسارات وارده به اموال و یا محیط زیست صورت می‌گیرد. استانداردهای آموزش برای آگاهی همة افرادی طرح ریزی می‌شوند که باید آموزش ببینند و به یک سطح استاندارد مطلوب نائل گردند. در این استاندارد اجرای یکنواخت آموزش و تداوم در شرکت تضمین می‌شود.

آموزش ایمنی با اهداف مشخص، باید بخش عمده‌ای از کلیة آموزش‌های حرفه‌ای را  تشکیل دهد. از آنجایی که اکثر حوادث در محل کارگاه‌ها رخ می‌دهد، لذا اغلب آموزش‌های ایمنی، همچنین آموزش‌های پیشگیری از حریق، در محل کار به مدت کوتاه صورت می‌گیرند. آموزش‌های اطفاء حریق و کمک‌های اولیه نیز به صورت کوتاه مدت و معمولاً خارج از محل کار انجام می‌شوند. با تجزیه و تحلیل وظایف شغلی می‌توان نیازهای آموزشی در موارد ایمنی     را شناسایی نمود. بدیهی است که موارد آموزشی باید مرتب بازنگری شوند و به هنگام تغییر  وظایف نیز لازم است که آموزش‌های مجدد صورت گیرند.

در آموزش‌های عملیاتی بایستی مواردی از قبیل بکار بردن ایمن مواد، تجهیزات و دستگاه‌ها  و همچنین تغییر و نگهداری و استفاده صحیح از وسایل و ابزار آلات مطرح گردند. برای مثال قبل از شروع کار، بایستی به کارکنان در زمینة خطرات دستگاهها، خواص مواد، ریسک‌های ناشی از هر گونه گاز یا بخار و همچنین تداوم عملیات ایمن، تعلیمات لازم داده شود. مخصوصاً در جاهایی که باید مجوز‌های کار صادر شود، مثلاً به هنگام کار بر روی تجهیزات و یا  دستگاه‌ها، ورود به مخازن و یا در دیگر شرایط خطرناک لازم است آموزش‌های ایمنی کافی‌  داده شود تا دستور العمل‌ها توسط افراد تمرین شده و به آنها تفهیم گردد. علاوه بر این ضروری است که کارکنان آموزش‌های لازم را فرا گیرند تا به هنگام وضعیت‌های اضطراری اقدامات مناسبی را انجام داد و از وسایل حفاظتی مخصوص استفاده نمایند.

هنگامی که فهرستی از مهارت‌های مورد نیاز تهیه گردد، بهتر است که آموزش‌های  گروه‌های مختلف کاری در یک ماتریس مشخص گردیده به صورتی که تمام مواد آموزشی  مورد نیاز در بالای ماتریس (ستون افقی) و گروه‌های کاری نیز در کنار ماتریس (ستون عمودی) لیست شوند. با استفاده از این ماتریس معلوم می‌‌گردد که گروه‌های مختلف چه آموزش‌هایی نیاز دارند.

پوسترها، دستورالعمل‌ها و علائم ایمنی

استفاده از برچسب‌های مخصوص برای مواد خطرناک نیز یکی از تدابیر حفاظتی است وبه این جهت بر طبق مقررات، کلیه مواد خطرناک و ظروف آنها باید دارای برچسب‌های مخصوص که نشان دهندة کیفیت مادة محتوی ظرف است، باشد. برچسب‌های مورد استفاده باید گویا و به طور کلی با تصویر نمایانگر خطر برای کارگر باشد. این علایم تصویری دارای این مزیت است که حتی کارگران بی‌سواد نیز می‌توانند آنها را بفهمند. اما علاوه بر این شکل‌ها، برچسب‌ها باید حاوی اطلاعاتی چون نام محصول، مخاطرات عمده، احتیاطات لازم و نوع تدابیر در صورت بروز حادثه نیز باشند.

علایم ایمنی دارای چهار شکل و رنگ استاندارد هستند که در زیر آمده است .

ـ علایم بازدارنده: به شکل دایره با یک نوار مورب قرمز رنگ در وسط آن و با زمینه سفید و ممکن است سمبل‌هایی جهت مصونیت در داخل و زیر خط مورب باشد.

ـ علایم هشدار دهنده: به شکل مثلث، به رنگ زرد و معمولاً برای هشدار دادن و احتمال خطر بکار می‌رود و برای تشخیص حدود گذرگاه‌های خطرناک و موانع به کار می‌روند.

ـ علائم دستوری: علایمی هستند دایره‌ای شکل و به رنگ آبی که این علامت به مفهوم مجاز  برای انجام می‌باشد.

ـ علایم وضعیت ایمن: علایمی هستند به شکل مربع یا مستطیل با گوشه‌های خمیده به رنگ سبز که این علایم دربارة وضعیت‌های ایمن و بی‌خطر بکار می‌رود.

توجه: علایم ایمنی تا حد امکان در معرض دید کامل قرار بگیرند و حداقل در ارتفاع 2.2 متر از کف زمین نصب شوند.

دستورالعمل‌های ایمنی: دستور العمل‌های خوب و اساسی، بخش اصلی یک سیستم کار ایمن را تشکیل می‌دهند. دستورالعمل‌های ایمنی مشخص می‌کند که چگونه یک کار حساس باید از نقطه نظر ایمنی و بازدهی صورت بپذیرد.

مدیریت، راهبری ایمنی و بهداشت حرفه‌ای

مدیریت، مسئول ایمنی و بهداشت کارکنان است، در کارخانه‌هایی که به صورت صنعتی اداره می‌شوند، ایمنی به عنوان بخشی از هزینه‌ها در نظر گرفته می‌شود، اما بسیاری از مدیران در کشورهای پیشرفته ایمنی را به صورت یک سرمایه گذاری با سود برگشتی زیاد، از نظر انسانی و اقتصادی می‌بینند.

مدیریت کارا و موثر، مسئولیت‌های ایمنی و بهداشت حرفه‌ای در یک سازمان با کاهش ریسک حوادث و غیبت کارکنان در اثر حوادث و بیماری و همچنین تطبیق با مقررات مربوطه برای سازمان، مزایایی را در پی دارد که در نهایت موجب کاهش هزینه‌های جاری نیز می‌شوند. مدیریت خوب بهداشت حرفه‌ای و ایمنی همچنین موجب جلوگیری از بروز بسیاری  از حوادث ناشی از عدم آگاهی کارکنان نسبت به فعالیت‌های خود می‌شود.

در سال 1998 کمیته‌ای متشکل از انسیتو استاندارد بریتانیا، شرکت‌های اصلی گواهی دهندة انگلستان و سایر سازمان‌های بین المللی استاندارد تشکیل شد که نتیجة آن OHSAS 18001 (Occpational health and Safety Assessment Series )می‌باشد.

در واقع OHSAS18001 در پاسخ به نیاز فوری سازمان‌ها به یک سیستم مدیریت بهداشت حرفه‌ای و ایمنی که بوسیلة آن بتواند سیستم مدیریت خود را مورد ارزیابی و تأکید قرار دهند تدوین شده است.

استانداردهای مدیریتی (ISO ( International Standard Organiztion

هدف از سری استاندرادهای ISO 9000، چگونگی ایجاد، تدوین و حفظ یک سیستم مدون کنترل کیفیت جهت جلب رضایت و اطمینان در مشتری است. نتایج ممیزی این سیستم به مشتری نشان می‌دهد که تولید کننده تا چه حد در قبال کیفیت تولید خود اعم از کالا و تولید و خدمات متعهد بوده و تا چه حد در تأمین نیازمندی‌های مشتری توانایی دارد.

اثرات استفاده از استاندارهای سری ISO 9000 در موارد زیر قطعی بوده و مزایای واقعی را بدنبال دارد:

1ـ صرفه‌جویی اقتصادی در تولید و خدمات توسط بکارگیری این استاندرادها (سیستم تولید از شروع تا خاتمه همواره تحت کنترل قرار دارد)

2ـ تقلیل هزینه‌های تولید و خدمات پس از فروش معین به علت کاهش نواقص و اشکالات  احتمال تولید و خدمات این هزینه‌ها نیز کاهش می‌یابد.

3- کاهش منافع و زمان صرف شده بدین معنا که طراحی مجدد یا اصطلاح آن به حداقل می‌رسد.

4ـ حداقل نمودن ضرر و زیان‌های تولید بوسیله وجود سوابق کاملاً ثبت شده از مرحله تولید و خدمات غالباً موجب می‌گردد که تولید کننده این سوابق را به عنوان مرجعی برای پاسخگویی به مدعیان و یا تقلیل مقدار خسارت بکار ببرد.

استاندارد ISO 9000 بطور کلی تحت عنوان استاندرادهای مدیریت کیفیت و تضمین کیفیت راهنمای انتخاب و استفاده برخی قواعد معین جهت انتخاب و بکارگیری استاندرادهای کیفیت است.

استاندارد ISO 9001: مدلی برای تخمین کیفیت در طراحی توسعه تولید، نصب و تولید و خدمات پس از فروش می‌باشد.

استاندارد ISO 9002: مدلی را جهت تضمین کیفیت در تولید و نصب ارائه می‌دهد.

استانداردISO 9003: مدلی را جهت تضمین کیفیت بازرسی و آزمایش نهایی می‌باشد.

استاندارد ISO 9004 : استانداردهای ارزشیابی و بررسی است و بیشتر به فعالیت‌های خدماتی و آموزشی می‌پردازد.

استاندرهای ISO 14000: نیز به منظور آگاهی از نیازهای جهانی و رعایت قوانین و مقررات زیست محیطی و پاک نگهداشتن محیط کار و ارائه محصولات مطابق با استانداردهای محیط زیست ایجاد شده است.

پس از گذشت چندین سال از مطرح شدن نیاز به الگویی جهت مدیریت ایمنی و بهداشت حرفه‌ای، انتشار استاندارد BS 8800 راهنمایی برای اجرا و پیاده سازی یک سیستم مدیریتی ایمنی و بهداشت حرفه‌ای می‌باشد ولی به منظور تصدیق و اخذ گواهینامه طراحی نشده و همچنین خواسته‌ای را برآورد نمی‌نماید. همانطور که قبلاً گفته شد در سال 1998 کمیته‌ای متشکل از انستیتو استاندراد بریتانیا، شرکت‌های اصلی گواهی دهندة انگلستان و سایر سازمان‌های بین‌المللی استاندراد تشکیل شد که هدف آن تهیه و تدوین استاندارد واحدی بنام OHSAS 18001 بود. سری ارزیابی ایمنی و بهداشت حرفه‌ای (OHSAS 18001) حاصل یکی شدن الگوهای قبل بوده و استاندارد قابل ممیزی و اخذ گواهی نامه می‌باشد. این استاندارد همچنین برای سازمان ISO به عنوان  ابزار و پایه‌ای جهت تدوین استاندراهای بین المللی در این زمینه به کار می‌ورد.

دامنه و کاربرد OHSAS 18001:

خصوصیات مجموعه‌های اززریابی ایمنی و بهداشت شغلی (OHSAS) به بیان نیازمندی‌ها برای یک سیستم مدیریت ایمنی و بهداشت شغلی می‌پردازد، تا سازمان را قادر سازد که ریسک‌های ایمنی و بهداشت شغلی را کنترل و عملکرد خود را بهبود بخشد. این استاندارد به بیان معیارهای خاص عملکرد ایمنی و بهداشت شغلی می‌پردازد و نه خصوصیات مشروح و مفصلی را برای طراحی یک سیستم مدیریت می‌نماید.

این خصوصیات OHSAS برای سازمانی قابل اعمال می‌باشد که بخواهد:

الف) یک سیستم مدیریت ایمنی و بهداشت شغلی را ایجاد نماید تا ریسک‌هایی را که برای کارکنان و سایر طرف‌های علاقمند که ممکن است در معرض ریسک‌های ایمنی و بهداشت  شغلی همراه با فعالیت‌های سازمان باشند، حذف نموده و یا به حداقل کاهش دهد.

ب) سیستم مدیریت ایمنی و بهداشت شغلی راایجاد، نگهداری و به طور مستمر بهبود بخشد.

پ) از مطابقت با خط مشی بیان شدة ایمنی و بهداشت شغلی خود اطمینان حاصل نماید.

ت) این مطابقت را به دیگران نیز اثبات نماید.

ث) دنبال کسب گواهی یا ثبت سیستم مدیریتی ایمنی و بهداشت شغلی خود توسط یک سازمان خارجی باشد.

ج) مطابت خود را با این خصوصیات OHSAS به صورت خود اظهاری اعلام نماید.

ابعاد گستردگی بکارگیری این استاندارد بستگی به عواملی نظیر خط مشی ایمنی و بهداشت شغلی سازمان، ماهیت فعالیت‌های آن و ریسک‌ها و پیچیدگی عملیات آن خواهد داشت.

این خصوصیات OHSAS بیشتر برای پوشش دادن مسایل مربوط به ایمنی و بهداشت شغلی در نظر گرفته شده است تا مسایل مربوط به ایمنی محصول و خدمات.

 

 

آشنایی با گواهینامه های تضمین کیفیت و ایمنی

اخذ گواهینامه بیانگر آن است که شما برای اجرای استانداردهای لازم و لحاظ کردن خواسته مشتریان، خود را متعهد می دانید.این موضوع بیان می کند که حرفه شما با کیفیت ، ایمنی،صلاحیت و کارائی در انجام فرایند تولید،بسته بندی و توزیع صورت می گیرد.

اخذ گواهینامه های تضمین کیفیت و ایمنی ، عامل نشان دهنده تعهد و الزام:

هنگامی که شما با اخذ گواهینامه ملی یا بین المللی رسمی، برای هر فرایند و در هر مرحله از زنجیره تولید مواد غذائی ،تاییدیه داشته باشید،یک پیغام شفاف به مشتریهایتان و دیگر بخشهای دست اندرکار در صنعت غذا ارسال می کنید : اخذ گواهینامه بیانگر آن است که شما برای اجرای استانداردهای لازم و لحاظ کردن خواسته مشتریان، خود را متعهد می دانید.این موضوع بیان می کند که حرفه شما با کیفیت ، ایمنی،صلاحیت و کارائی در انجام فرایند تولید،بسته بندی و توزیع صورت می گیرد.

استانداردهای مربوطه:

استانداردهای سیستم مدیریت مانند استاندارد کیفی ISO 9001 ، استانداردهای محیط زیست ISO 14001 و EMAS و استانداردهای بهداشت و ایمنی حرفه ای OHSAS 18001 .

· گواهینامه سیستم مدیریت مواد غذائی برای HACCP و به دنبال آن ISO 22000 : سیستمهای مدیریت ایمنی مواد غذائی

· اخذ گواهینامه اختیاری محصول

· اخذ گواهینامه ردیابی محصول در زنجیره غذائی

· استانداردهای ایمنی مواد غذائی خرده فروشان و دستفروشان مانند BRC و IFS برای بخشهای فراوری کننده

· ممیزی های تعهد اخلاقی زنجیره تامین کننده

· استاندارد های ایمنی خوراک دام و طیور مانند GMP/PDV و FAMI-QS برای تولیدات خوراک دام

· استانداردهای بسته بندی مواد غذائی مانند BRC IOP و FEFCO .

· استانداردهای فرایند تولید مقدماتی ،مانند EurepGAP برای فرایندهای کشاورزی و دامپروری

استانداردهای مورد توافق

توضیحات زیر باید در تصمیم گیری شما در انتخاب متناسب ترین استاندارد برای استراتژی های خاص مدیریت ریسکتان موثر باشد.

گواهینامه سیستم مدیریت :

گواهینامه سیستم مدیریت کیفیت در استاندارد ISO 9001 نشان می دهد که فعالیت شما مشتری مدار بوده و فرایند های داخلی سازمان را نظام مند کرده و بهبود می بخشد.

گواهینامه استاندارد های مدیریت محیط زیستISO 14001 و EMAS به سازمان شما در جهت کنترل و مدیریت موفق مهمترین جنبه های زیست محیطی کسب و کارتان ،کمک می نماید. مانند تابش های آلوده کننده،جابجائی و تغییر و تبدیل زباله و بهینه سازی انرژی.

اخذ گواهی نامه OHSAS 18001 سیستم مدیریت ایمنی و بهداشت کارکنان در محیط کار نشان می دهد که شرکت شما برای حفظ کارکنان و محیط از صدمات ناگهانی برنامه ریزی کرده است.

سیستم های مدیریت ایمنی مواد غذائی

استاندارد HACCP و و به دنبال آن استاندارد خیلی جدیدتر ISO 22000 :

سیستم مدیریت ایمنی مواد غذائی ،استانداردهای اصولی هستند که برای هر شرکت به منظور تشخیص مخاطرات وابسته و نیز برای مدیریت موثر این مخاطرات حال ناشی از دیدگاه ایمنی مواد غذائی و یا به منظور ایجاد ارزش افزوده در شرکت، تدوین شده اند.

گواهینامه این دو استاندارد، شرکت را از آزمایشات کنترل کیفی پرهزینه و زمان برگذشته به سمت تفکر پیشگیرانه سوق می دهد. این تفکر منجر می گردد تا شما با استقرار سیستمی نظامند بتوانید تمام جنبه های زنجیره غذائی را از خرید مواد اولیه تا محصولی که به دست مصرف کننده می رسانید ، پوشش دهید.

گواهینامه های اختیاری :

این گواهینامه ها ممکن است مربوط به استانداردهای مشخص شده توسط سازمان جهانی استانداردسازی (ISO) باشد. در تمام موارد، گواهینامه در برگیرنده سیستم های ارزیابی کیفیت ، بررسی فرایندهای تولید و آزمایش محصولات نمونه بوده که نمونه ها از لحاظ پارامترهای مبتنی بر خواص محصول و سطوح قابل قبول مخاطرات هم برای مصرف کننده و هم تولید کننده ارزیابی شده است.

گواهینامه محصول ،خواص مختص محصول را که منجر به تمایز آن از دیگر محصولات مشابه شده را پررنگ تر کرده ونمایانگر ایمنی و کیفیت تضمین شده محصول خواهد بود.

گواهینامه قابلیت ردیابی در زنجیره تولید مواد غذائی :

یک محصول غذائی ایمن نتیجه تمام فرایندها و عملیاتهای تبدیل- فرآوری انجام شده در درون زنجیره تولید مواد غذائی است. برای شناسائی محصول در مواردی که محصولات از لحاظ ژنتیکی تحت فرایند مهندسی قرار نگرفته باشند و یا در مورد محصولات ارگانیک و تطابق گواهینامه برای محصول اصلی ، نیاز به سیستم نظام یافته تشخیص محصول و بازیابی مطمئن اطلاعات مربوط به محصول است. پس ازآن در برخی شرایط ،سیستم پس گرفتن محصول یا معدوم ساختن به شکلی کارا،سریع و دقیق نیز باید وجود داشته باشد.

گواهی نامه ردیابی در زنجیره تولید مواد غذائی تمام جنبه ها را در بر گرفته و فعالیتهای تمام شرکتهای تولیدی موجود در زنجیره تولید مواد غذائی از مزرعه تا سفره را شامل می شود.برای شرکت شما این فرایند مستلزم تدوین گزارشات پیگیری جزئیات از جریان مواد خام، تمام بخشهای درگیر در فرایند و اثبات استفاده از سیستم مدیریت می باشد.

استاندارد های ایمنی مواد غذائی در بخش خرده فروشی :

خرده فروشان مهم در بریتانیا،آلمان ،فرانسه و اکثر نقاط اروپا ،به ایمنی مواد غذائی به دلیل الزامات قانونی و مسوولیت مستقیم توجه فراوانی دارند. برای اعمال کنترل در این حالت، خرده فروشان باید از وجود گواهینامه های مورد نیاز تمام تامین کنندگان مواد غذائی که کالای آنها را تامین می کنند و نیز توانایی آنها در برآورده ساختن خواسته های کیفی و ایمنی و نیز ملزومات قانونی مطئن شوند.

استاندارد جهانی برای مواد غذائی در کنسرسیوم خرده فروشان بریتانیا و استاندارد بین المللی مواد غذائی ،سیستم استانداردهای ایمنی کالا،همگی اطمینان بخش اجرای قانون از جانب تامین کنندگان بوده و توانائی خرده فروشان را برای تضمین کیفیت و ایمنی محصولات غذائی فروخته شده تضمین می نماید.

الزامات استانداردهای خرده فروشان بر مبنی سیستم های مدیریت کیفیت، سیستم HACCP و استانداردهای زیست محیطی واحد صنعتی ،الزامات عملیات بهینه تولید(GMP) و عملیات بهینه بهداشتی (GHP) تدوین شده اند.

بازرسی فاکتورهای اخلاقی در زنجیره تامین:

مدیریت فاکتورهای اخلاقی در زنجیره تامین یکی از جنبه های کاروکسب مسوولیت پذیر در کشورهای در حال توسعه است.بدلیل آنکه شرکتها تحت فشارهای فزاینده برای درگیری بخشهای مختلف شرایط کاری در سازمانها در طول زنجیره تامین آنها هستند، مدیریت مناسب زنجیره تامین، باید خطر عدم اجرای استانداردهای اخلاقی را مورد توجه قرار دهد.

دستور جلسه فاکتورهای اخلاقی زنجیره تامین و فشار مشتری برای خرید کالاهائی که در آنها خواسته هایش را از جنبه فاکتورهای اخلاقی نیز در بر داشته باشد، در سالهای اخیر بطور قابل ملاحظه ای گسترش یافته ،به طوری که تامین کنندگانی را که خواسته هایشان را اجرا نکنند تحریم می کنند.

این عامل ، ممیزی را برای شرکت ها به منظور نظارت و مدیریت در عملکرد تامین کننده و برای ترویج مکانیزم های گزارش دهی ،که بسیار اهمیت دارد،ضروری می نماید. این فشار تنها از طرف مصرف کنندگان نبوده واغلب از طرف سرمایه گذاران اجتماعی و مسئول در برابر مردم ،بیشتر فشار وارد میشود.اظهار نظر های اجتماعی در ارتباط با اجرای قانون از دلایل اصلی برای اثبات موفقیت مدیریت فاکتورهای اخلاقی در زنجیره تامین است.

بدون نظارت کارا و مداوم بر انجام کار ،تشخیص آنکه در بخشی از شرکت پیشرفتی بوجود آمده غیر ممکن است.

استانداردهای ایمنی خوراک دام :

هنگامی که به غذاهائی با منشا دامی اشاره می شود،قطعا فاکتور اساسی در تضمین کیفیت ، محصول مصرفی خوراک دام است.استانداردهای خاص مانند عملیات تولید بهینه و کمیسیون خوراک دام درآلمان (PDV) که به فرایندهای تولید،حمل و نقل و خرید و فروش خوراک دام مرتبط بوده و نیز FAMI-QS که در اجزاء سازنده خوراک دام و تولید افزودنی ها کاربرد دارد،درمبحث تضمین ایمنی خوراک دام مورد توجه قرار گرفته اند.

در اصل ،اخذ گواهینامه استانداردهای مذکور به معنی کاربرد اصول HACCP و GMP با تاکید بر انسان به عنوان مصرف کننده محصولات نهائی است.

استانداردهای بسته بندی مواد غذائی :

تمام موادی که در تماس با مواد غذائی هستند ،بویژه بسته بندی مواد غذائی ،می توانند ایمنی مواد غذائی را هم از طریق نقصان در محافظت مناسب غذا و هم از طریق آلودگی، تحت تاثیر قرار دهند. استاندارد BRC IOP که توسط اتحادیه خرده فروشان بریتانیا ارائه شده و نیزاستاندارد FEFCO که توسط تولید کنندگان پوششهای مقوائی در اروپا ترویج یافته ، ملزومات تضمین ایمنی مواد غذائی را همراه با اجرای اصول HACCP و GMP خاص این بخش از صنعت غذا ارائه داده است.

استاندارد فرایند های پیش از تولید :

استاندارد EuropGAP توسط اتحادیه خرده فروشان اروپا بنا نهاده شد که در برگیرنده اصول و مبانی لازم در اجرای عملیات بهینه کشاورزی بوده و امروزه به عنوان یک استاندارد جهانی برای تضمین کیفیت و ایمنی محصول نهائی در بخش کشاورزی مورد توجه قرار گرفته است.

محصولاتی تحت پوشش این استاندارد شامل : محصولات برداشت شده ،مواد اولیه و مواد غذائی با منشاء حیوانی بوده که بدین ترتیب GAP می تواند هم برای محصولات کشاورزی و هم دامپروری مورد استفاده قرار گیرد.

اولین استاندارد صادره، استاندارد Eureo GAP میوه و سبزیجات بوده که تحت عنوان استاندارد EurepGAP IFA (تضمین کشاورزی بی عیب) تعریف شده است. استانداردی با بخشهای مجزا مشتمل بر محصولات قابل ترکیب و اصلاح نژاد.

سیستم مدیریت ایمنی، بهداشت و محیط زیست

سیستم مدیریتی

نظامی است هدفمند و سازماندهی شده با برنامه ریزی خاص که با تهیه دستورالعملها، روشهای اجرایی و استانداردها و مقررات جاری استقرار یافته و مورد بازنگری قرار می گیرد و در مقاطع زمانی مختلف اصلاح می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ گردد.

مزایای اجرا

* بررسی پروژه از نظر مسایل بهداشت، ایمنی و محیط زیست در تمامی مراحل
* اطمینان به مدیریت در مشخص کردن ریسکها و روشهای کنترل و کاهش آنها
* رعایت استانداردهای موجود در ارتباط با پروژه در تمامی مراحل HSE
* کاهش هزینه ها و افزایش سودآوری و رقابت در بازارهای جهانی بسترسازی مناسب جهت اخذ و اجرای کلیه استانداردهای مدیریت بهداشت، ایمنی و محیط زیست
* افزایش اطمینان پرسنل از کاهش و کنترل خطرات بالقوه و بالفعل موجود در پروژه و اثرات سوء آنها

اعضای تیم اجرایی HSE

* دبیر تیم
* متخصص HSE
* نماینده بهره برداری
*از مهندس فرایند، متخصص ایمنی نصب، متخصص کنترل فرایند و سایر افراد نیز می توان کمک گرفت.

عناصر سیستم مدیریت بهداشت، ایمنی و محیط زیست

1. رهبری و تعهد

2. خط مشی و اهداف استراتژیک

3. سازمان، منابع و مستند سازی

4. ارزیابی و مدیریت ریسک

5. طرحریزی

6. استقرار و پایش

7. ممیزی و بررسی مجدد

1. رهبری و تعهد در این بخش اعتقاد نیروی انسانی در سطوح مختلف سازمان از صدر تا ذیل (بالا تا پایین) و فرهنگ جاری در شرکت برای رسیدن به موفقیت نظام مدیریت بهداشت، ایمنی و محیط زیست مورد بررسی و ملاحظه قرار می‌گیرد.

رهبری و تعهدشرکت‌ بایستی نسبت به ایجاد و تداوم فرهنگی که حامی نظام مدیریت HSE براساس: اعتقاد به علایق و خواسته‌های شرکت برای بهبود اجراء اصول بهداشت، ایمنی و محیط زیست. ایجاد انگیزه برای بهبود اجراء اصول بهداشت، ایمنی و محیط زیست توسط کارکنان. پذیرش مسئولیت فردی و پاسخگویی برای اجراء اصول بهداشت، ایمنی و محیط زیست. اعتقاد به یک نظام مدیریت بهداشت، ایمنی و محیط زیست کار آمد. باشد اقدام نموده و کارکنان شرکت و پیمانکاران آن بایستی درایجاد و حفظ یک چنین فرهنگ پویایی نقش داشته باشند.

نشانه های تعهد مدیریت به نظام مدیریت HSE

•تخصیص منابع مورد نیاز اعم از مالی، پشتیبانی و غیره (نظیر پول و زمان و …) به موضوعات ایمنی، بهداشت و محیط زیست

•عنوان نمودن موضوعات مربوط به ایمنی، بهداشت و محیط زیست در ابتدای جلسات مختلف.

•مشارکت فعال در فعالیت‌های مربوط به ایمنی، بهداشت و محیط زیست و بررسی‌های مربوط به آنها در سازمان و بخشهای تابعه آن.

•اهمیت دادن و دخالت ملاحظات ایمنی، بهداشت و محیط زیست در تصمیم‌گیریههای مدیریت

•قدردانی از مجریان و برسمیت شناختن موضوعات پس از دستیابی به اهداف ایمنی‏ بهداشت و محیط زیست

•تشویق کارکنان برای ارائه پیشنهادات سازنده در زمینه معیارهای بهبود اجرای ایمنی، بهداشت و محیط زیست .

•مشارکت و ارزش نهادن به نوآوریهای که در داخل یا خارج سازمان در زمینه موضوعات ایمنی، بهداشت و محیط زیست حاصل گردیده است.

2. خط مشی و اهداف استراتژیک دراین بخش دیدگاه‌ها ، مقاصد و خواسته های مدیریت و اصول عملکرد و اشتیاق ایشان نسبت به بهداشت، ایمنی و محیط زیست و هدف از بهبود کارآئی عملکرد HSE بیان می‌گردد. مدیریت ارشد شرکت بایستی خط مشی‌ها و اهداف استراتژیک را تعیین و مستند نموده و اطمینان حاصل کند که آنها:

با اهداف و خط مشی تعیین شده از سوی شرکت مادر سازگار ‌باشد.

مرتبط با فعالیت‌ها، محصولات و خدمات قابل ارائه توسط شرکت بوده و همچنین تأثیرات آنها بر HSE نیز مد نظر قرار گیرد.

با سایر خط مشی‌های جاری در شرکت سازگار باشد.

به همان میزان که به سایر خط مشی‌ها و اهداف اهمیت داده می‌شود، مورد توجه قرار گیرد.

بدرستی استقرار یافته در تمامی سطوح سازمان مورد توجه قرار گرفته و در عمق سازمان جاری گردد.

در دسترس عموم قرار گیرد.

تمامی الزامات قانون و قوانین مربوطه در آن‌ها رعایت گردد.

در جائی که قوانین و مقرراتی وجود ندارد، استانداردهایی که خودشان معیار قرار داده‌اند، مورد استفاده قرار گیرد.

شرکت را ملزم به کاهش ریسک‌ها و عوامل بالقوه آسیب رساندن بهداشتی، ایمنی و زیست محیطی ناشی از فعالیت‌ها، تولیدات یا خدمات به پایین‌ترین حد ممکن ‌نماید.

خط مشیخط مشی ایمنی و بهداشت به عنوان مثال می‌تواند در برگیرنده تعهد نسبت به:

برقراری روشهای اجرائی و ایجاد عادات توجه به ایمنی وبهداشت وجد و جهد در مسیر ایجاد محیط کاری، عاری از حادثه باشد.

فراهم نمودن تسهیلات، تجهیزات و واحدهای تولیدی که براساس اصول مهندسی ساخته شده‌اند و حفظ نگهداری آنها در شرایط ایمن باشد. nصراحت در بیان مشکلات و مسائل و همچنین مشارکت در طرح موضوعات ایمنی، بهداشت را ترویج نمایند.

فراهم نمودن دوره‌های آموزشی به منظور توانا نمودن کارکنان برای انجام کار بطریق ایمن و حفظ سلامت آنها باشد.

انجام سلسله فعالیت‌های تبلیغی سازمان یافته و منسجم برای بالا بردن دانش و آگاهی ایمنی، بهداشت باشد.

خط مشی زیست محیطی به عنوان مثال می‌تواند، بیانگر تعهد نسبت به:

توجه صحیح نسبت موضوعات محیط زیست وجد و جهد نمودن به منظور کاهش ریسکهای زیست محیطی به حداقل میزان ممکن باشد.

کاهش پساب (ضایعات) و صرفه جوئی در مصرف مواد، سوخت و انرژی باشد.

کاهش و در صورت امکان اجتناب از برون ریز و خروجی‌های زیان آور برای محیط زیست باشد.

فراهم نمودن شرایط لازم برای برگزاری دوره‌های آموزشی و همچنین بالا بردن آگاهی کارکنان باشد.

مشارکت در فعالیت‌های پیشگامان زیست محیطی و تدوین مقررات مربوطه باشد.

کاهش عوامل بالقوه آسیب رسان و تأثیرات سوء زیست محیطی طرح‌های جدید و توسعه‌ای به حداقل میزان ممکن باشد.

تلاش در جهت آرمان توسعه پایدار اقتصادی بر پایه موضوعات زیست محیطی باشد. از سوی بالاترین مقام، توسعه یافته و حمایت میشود باید به صورت قابل فهم برای گروههای ذینفع تهیه شده و در دسترس قرار گیرد (مثلا از طریق درج در گزارش سالیانه، تهیه کتابچه و نصب در تابلو اعلانات) شرکت میتواند دارای خط مشی جداگانه برای هر یک از بخشهای بهداشت، ایمنی و محیط زیست باشد یا اینکه یک خط مشی جامع بهداشت، ایمنی و محیط زیست داشته باشد.

3. سازمان، منابع و مستند سازی در این بخش سازمان دهی نیروی انسانی، منابع و مستند سازی برای کارآئی عملکرد HSE مورد بحث قرار می‌گیرد.

1. مسئولیتها و ساختار سازمانی
2. نماینده( نمایندگان) مدیریت
3. منابع
4. شایستگی و صلاحیت 

عمومی آموزش 

1. پیمانکاران
2. ارتباطات 
3. مستند سازی و کنترل

مستند سازی نظام بهداشت، ایمنی و محیط زیست کنترل اسناد

1-3- مسئولیت‌ها و ساختار سازمانی: ساختار سازمانی باید بیان کننده روابط بین قسمتهای ذیل باشد:

بخش‌های عملیاتی مختلف

بخش‌های عملیاتی و سرویس‌های پشتیبانی (اگر چه این سرویس‌های پشتیبانی توسط واحدهای مربوط به شرکت و یا حتی یک سازمان بزرگتر انجام گیرد).

کارکنان پیمانکاران

همکاران در فعالیت‌های مشترک (نظیر قرار دادهای بیع متقابل) تهیه شرح وظایف بهداشت، ایمنی و محیط زیست، بستگی به طبیعت کاری و ساختار سازمانی هر شرکت دارد. به عنوان مثال:nمدیریت ارشد- مسئولیت توسعه، تخصیص منابع، بررسی مجدد و پیروی کردن از خط مشی را بعهده دارد.

مالی

توسعه و برقراری یک روش اجرائی حسابداری که قادر باشد هزینه‌ها و منافع حاصل از پرداختن به بهداشت، ایمنی و محیط زیست را تعیین کند.

وظایف اختصاصی مدیران واحدهای عملیاتی /بازرگانی (نظیر عملیات، حفاری، تولید ، اکتشاف، مهندسی ، خدمات، بازاریابی، امور پیمان‌ها، تحقیق و توسعه، خرید مهندسی نفت، امور حقوقی، مالی و کارکنان) استقرار نظام مدیریت بهداشت، ایمنی ، محیط زیست در حوضه مسئولیت‌های خود (با مشارکت کارکنان) و ارتباط دوسویه موثر و همچنین اجراء برنامه‌های آموزشی برای بهداشت، ایمنی و محیط زیست می‌باشد.

2-3- نماینده (نمایندگان) مدیریت: نماینده یا نمایندگان بایستی از سوی مدیریت تعیین گردیده و مسئولیت‌ها، اختیارات و وظایف ایشان نیز برای ایجاد هماهنگی لازم برای استقرار و حفظ و نگهداری نظام مدیریت ایمنی، بهداشت و محیط زیست مشخص گردد. و این نمایندگان بایستی در مقابل مدیریت ارشد سازمان پاسخگو باشند. ولی، این انتخاب هیچگاه منافی مسئولیت فردی مدیران صف برای استقرار نظام مدیریت ایمنی، بهداشت و محیط زیست در حیطه نظارتشان نمی‌باشد.

از سوی مدیریت تعیین می شود.nمسئول هماهنگی استقرار و تداوم نظام HSE است.

باید در برابر مدیریت پاسخگو باشد.n باید اطلاعات کافی از فعالیتهای شرکت و مباحث HSE آن داشته باشد.n باید ارتباط تنگاتنگ با مدیران صف در تمامی مشاغل و فرایندها داشته باشد.

وظایف دیگر وی موجب تضعیف وظایف HSE وی نگردد.

3-3 منابع مدیریت ارشد بایستی برای اطمینان از عملکرد مؤثر نظام مدیریت ایمنی، بهداشت و محیط زیست، منابع کافی به این امر اختصاص دهد تخصیص منابع بایستی به گونه‌ای انجام گیرد که تمامی بخش‌های نظام مدیریت HSE از آن منتفع گردند، برخی از موضوعات مشمول این بخش عبارتند از:

4-3 شایستگی و صلاحیتتعیین روشهایی که وظایف باید بر اساس آنها انجام گیرد. تعیین صلاحیتها(توانایی‏ها، مهارتها،دانش مورد نیاز) انتخاب کارکنان مناسب فراهم نمودن آموزش در صورت نیاز بررسی مجدد عملکردرویه‌ها و سیستمهای اطمینان از صلاحیت نظام‌دار و مستند به ما کمک می کند تا فرایندهای زیر به سادگی انجام گیرد:

تعیین الزامات مربوط به شایستگی در فعالیت‌ها

تعریف و ثبت معیارهای شایستگی

چگونگی انتخاب افراد براساس معیارهای تعیین شده

مستند نمودن و گواهی نمودن شایستگی هنگامی که نیاز می‌باشد.

تعیین جنبه‌هائی که کارکنان هنوز به شایستگی دست نیافته‌اند.

آموزش افراد برای افزایش سطح صلاحیت در حوزه کاری ایشان

ارزیابی مجدد صلاحیت کارکنان در فواصل زمانی معین

ارزیابی صلاحیت پس از تغییر شغل یا، فعالیت‌ جاری و یا انتقال تکنولوژی جدید آموزش شرکت بایستی یک روش اجرائی برای اطمینان و افزایش صلاحیت از طریق تعیین نیازهای آموزشی و فراهم نمودن آموزش‌های لازم برای تمامی پرسنل داشته باشد.

5-3 پیمانکاران

باید یک روش اجرایی وجود داشته باشد تا اطمینان حاصل شود که HSE پیمانکاران در قالب یک نظام مدیریت با الزامات سازگار می باشد.

روشهای اجرایی باید تسهیل کننده روابط پیمانکاران با شرکت و نیز سایر پیمانکاران باشد.در روش اجرایی بایستی توجه خاصی به موارد ذیل داشته باشیم:

انتخاب پیمانکاران، (علاوه بر سایر موارد) بایستی پس از ارزیابی دقیق خط‏مشی HSE، شیوه اجراء و کفایت نظام مدیریت بهداشت، ایمنی و محیط زیست ایشان و متناسب بودن آن با ریسک‌های موجود در خدماتی که به ایشان محول گردیده، انجام گرید.

ارتباط مؤثر عناصر کلیدی نظام مدیریت شرکت‏، و استانداردهای کاری و حفاظت از محیط زیست مورد انتظار از پیمانکارا، بیانگر اهداف و معیار کارآئی اجراء HSE است، که مورد توافق قرار می‌گیرد.

تبادل اطلاعات بین پیمانکاران و شرکت در زمینه‌هائی که می‌تواند بر موضوعات HSE هر یک از طرفین تأثیر داشته باشد.

هر پیمانکار بایستی یک برنامه مؤثر و مرتبط آموزشی داشته باشد که در برگیرنده ثبت سوابق و همچنین روش اجرائی برای ارزیابی دوره‌ای جدید مورد نیاز است

تعریف روشهائی برای پایش و ارزیابی عملکرد پیمانکاران در زمینه اهداف و معیار عملکرد HSE.

آتش خاموش کن

آتش خاموش کن از تکنولورژی  سوخت جامد موشک استفاده می نماید ، اولین سیستم آتش خاموش کن پودر و گاز (آتش خاموش کن ایروسل ) در جهان می باشد که به صورت تجاری تولید شده است و به عنوان جایگزینی بی خطر و کاربردی برای هالون ، هالوکربن ها ، پودرهای شیمیایی و گازهای بی اثر طراحی شده است .

آتش خاموش کن به صورت تجاری در مخازن با ظرفیت متفاوتی تولید شده و در دسترس می باشد. آتش خاموش کن جامد غیر سمی و بی اثر بوده و تا زمانی که بصورت الکتریکی و یا حرارتی فعال نشده است پایدار می ماند و در صورت فعال شدن ترکیبی از پودر و گاز ( آتش خاموش کن ایروسل ) با خاصیت خاموش کنندگی تولید می نماید .

ایروسل تولید شده به صورت فیزیکی و شیمیایی به حریق حمله ور شده و به صورت تقریبا لحظه ای حریق را فرو نشانده و از شعله وری مجدد آن ( و در شرایط واقعی از انفجار ) نیز جلوگیری می نماید.

 ماده شیمیایی جامد هنگامی مه به صورت الکتریکی و یا حرارتی تحریک می شود، مخلوطی از گاز و پودر میکرونی خشکی ایجاد می نماید. ذرات خشک شیمیایی ، ( اکثرا کربناتهای پتاسیم ) و مخلوطی از گاز ( اکثرا دی اکسید کربن ، نیتروژن و بخار آب ) با هم مخلوط شده و ایروسل به منطقه تحت پوشش، ذرات ایروسل از یک خنک کننده شیمیایی عبور نموده و دمای ایروسل را به نحو مطلوبی کاهش می دهد .

 

اصول مدیریت ایمنی

آشنایی با OHSAS 18001

Occupational Health And Saftey Assessment Seriesبه معنای « مجموعه ارزیابی ایمنی و بهداشت حرفه ای» است. و OHSAS-18001:1999 نام نظام جهانی مدیریت ایمنی و بهداشت حرفه ای است و عبارت است از نیازمندیهای نظام مدیریت ایمنی و بهداشت حرفه ای، تا یک سازمان بتواند بخوبی مخاطرات مربوط به ایمنی و بهداشت حرفه ای را کنترل کند و یک محیط سالم و ایمن کاری را به وجود آورد و عملکرد خود را بهبود بخشد. توجه به استاندارد‌های نظام OHSAS 18001 از سال آخر دهه 1990 میلادی آغاز شد و سازمانهای عمومی و خصوصی زیادی در سطح دنیا با اجرای آن گزارش کردند که اجرای این نظام باعث بهبود ایمنی و بهداشت محیط کارشان شده و هزینه‌های ضایعات را نیز به شدت کاهش داده است. اصولاً هدف از اسقرار نظام ایمنی و بهداشت شغلی، سالم‌سازی محیط کار و بهبود عملکرد سازمان در زمینه ایمنی و بهداشت شغلی از طریق پیشگیری آسیبها و خطرات است.

1ـ ضرورت استقرار نظام مدیریت ایمنی و بهداشت شغلی در یک سازمان

عوامل زیان‌آور زیادی در محیطهای کاری مختلف وجود دارند که منجر به ضایعات انسانی و مادی فراوان می‌شوند. رعایت نکات ایمنی و بهداشت کار باعث سالم و بی‌خطر شدن محیط‌های کاری و کنترل ضایعات می‌شود. اصولاً ایمنی را میزان فرار از خطر و دور کردن آسیبها تعریف کرده‌اند. رشته مهندسی ایمنی و حفاظت رشته با ارزش، وسیع و گسترده‌ای است که مجموعه تدابیر، ‌فنون، شیوه‌ها و اصولی را در بر می‌گیرد که با به کار بردن آنها می‌توان نیروی انسانی و سرمایه را در مقابل خطرات مختلف و محتمل در محیط‌های کار به نحو موثری حفظ و حراست کرد و در نتیجه محیط‌های کاری بی‌خطر و سالمی جهت افزایش کارایی کارکنان و سودآوری سازمان ایجاد کرد و خطرات و آسیبهای محیط کار را به حداقل خود رسانید. أشنا شدن با عوامل و عناصر زیان‌بخش و خطرات محیط کار و نحوه مقابله با آنها باعث می‌شود که نیروی انسانی شاغل در محیط کار احساس امنیت کند و کارآیی‌اش افزایش یابد، همچنین وجهه، اعتبار و ارزش سازمان در انظار عمومی ارتقا پیدا کند

شناخت آثار سوء مواد شیمیایی، گازها، تشعشعات وسایر عوامل فیزیکی و شیمیایی زیانبخش محیط کار روی بدن انسان و حوادث ناشی از کار با وسایل و ماشین‌آلات، پیش‌بینی تدابیر، فنون و وسایل ایمنی لازم را برای هر یک از موارد مذکور ضروری و اجتناب‌ناپذیر می‌سازد. هر اقدام ایمنی و بهداشت شغلی باعث ارتقاء سطح نسبی ایمنی در سازمان می‌شود. بررسیهای انجام شده پیرامون چگونگی وقوع حوادث در صنایع مختلف نشان داه است که علت اصلی آنها وجود((شرایط ناایمن» و «اعمال ناایمن» است که خود ناشی از سوء مدیریت و برخوردهای موردی و موضعی (و نه نظام گرایانه، بنیادی و راهبردی) با فعالیتهای ایمنی است.
ضمناً باید توجه داشت که آسیبها و خطرهای محیطهای کاری محدود به حادثه نمی‌شود. حادثه اثرات سوء آنی و فوری بر روی نیروی انسانی و عوامل مادی برجا می‌گذارد: حال آن که عواملی هستند که تاثیر‌های سوء درازمدت بر سلامت انسان و محیط‌زیست می‌گذارد که شاید تاسالها قابل تشخیص نباشند که آنها را بیماری (عمدتاً بیماریهای حرفه‌ای و امراض شغلی یعنی بیماریهایی که به سبب نوع کار عارض انسان می‌شود) می‌نامند.

به دنبال این تفکر و با تمرکز بر شناخت عامل بالقوه آسیب‌رسان (اعم از حادثه و بیماری). به عنوان نقطه آغازین بررسی در امور ایمنی بهداشت کار و محور قرار دادن انسان به عنوان کلید پیشرفت و تعالی سازمان، نظامی برقرار شده است که گردانندگان آن باید برنامه ریزی، سازماندهی، نظارت و کنترل همزمان را بر حوادث و همچنین بیماریها و در نتیجه ایجاد یک محیط سالم و ایمن کاری، داشته باشند.

اصولاً امروزه بسیاری از سازمانها برای هدایت و هماهنگ‌کردن فعالیتهای هدفمند و نظام‌گرای خود از نظامهای مختلف جهانی مدیریت استفاده می‌کنند. در هر یک از این نظامهای مدیریت، رضایت گروه خاصی بیش از سایرین مورد توجه قرار گرفته است. این گروهها می‌توانند مشتریان، کارکنان، صاحبان شرکتها و سهامداران، عرضه‌کنندگان، پیمانکاران، جامعه، گروههای مستقل و دولت باشند که به عنوان گروههای دینفع یا علاقمند شناخته شده‌اند. بنابراین اگر قرار باشد رضایت همه گروههای علاقمند را فراهم کرد، باید به فعالیتها از جنبه‌های مختلف نگاه شود. این خود مستلزم استقرار نظام مدیریت و بهداشت شغلی نیز به عنوان یکی از راههای جلب رضایت بیشتر

گروههای علاقمند و پیشگیری از ضرر و زیان است.

سازمان بین‌المللی استاندارد (ISO) تلاش زیادی کرده است تا یک استاندارد بین‌المللی برای نظام مدیریت کیفیت به جای استانداردهای ملی گوناگون تدوین کند که نتیجة آن تدوین استانداردهای سری ISO9000 برای نظام کنترل کیفیت فراگیر (جامع) بود که امروزه با آخرین ویرایش تحت عنوانISO9000-2000 مطرح است. این استانداردها اساس تدوین سایر استانداردهای نظام‌های مدیریتی نظیر سری ISO 14000 یا استاندارد زیست‌محیطی (تولید پاک) شده است.
استانداردهای نظامهای مدیریت ایمنی نیز عمدتاً بر همین فلسفه استوارند. به دلیل نیازمندی شدیدی که به نظامهای مدیریت ایمنی احساس می شد، استانداردهای زیادی در این زمینه تدوین شده است که در مجموع آنها را بر اساس ماهیتشان به دو دسته عمده می‌توان تقسیم کرد:

الف – استاندارد‌های مدیریت ایمنی مربوط به مواد خطرناک، که هدف این استانداردها به حداقل رسانیدن خطرات ناشی از کار با مواد خطرناک است.

ب – استانداردهای مربوط به ایمنی و بهداشت شغلی کارکنان، که هدف این استانداردها به حداقل رسانیدن خطراتی است که افراد را در محیط کار تهدید می‌کنند. معروفترین این استانداردها OHSAS 18001 برای نظام مدیریت ایمنی و بهداشت حرفه ای است.
دلایل مهم برای استقرار نظام OHSAS 18001 عبارتند از:

1ـ اقدامات دولتها و سازمانهای دولتی برای تشویق بیشتر نظام خود کنترلی در سازمانها با ایجاد حس مسوولیت‌پذیری و قانونمندی در آنها به کمک نظام OHSAS 18001 بهتر اجرا می‌شود.

2ـ تغییر در قوانین و مقررات از طرف سازمانهای قانون‌گذار در ارتباط با نیازمندیها و الزامات عملکردی سازمانها به کمک نظام OHSAS 18001 بهتر اجرا می‌شود.

3- انتظارات فزایندة کارکنان سازمانها برای داشتن یک محیط کاری ایمن، بهداشتی و بدون آلودگی با اجرای نظام OHSAS 18001 بهتر تأمین می‌شود. مزایای برپایی نظام OHSAS 18001

برپایی نظام OHSAS18001 در یک سازمان مزایای عمده زیر را در بر دارد:

1ـ همسویی اهداف و برنامه‌های نظام OHSAS با اهداف نظامهای تجاری

2ـ ایجاد یک چارچوب برای بهبود مستمر

3ـ ا مکان اجرای ممیزی بر اساس یک نظام مدون برای ثبت و صدور گواهی بین‌المللی OHSAS 18001

4ـ شناخت کافی خطرات بالقوه موجود در محیط کار

5ـ ارزیابی ریسک ناشی از خطرات و کاهش آن به منظور پیشگیری و کنترل حوادث ناشی از کار

6ـ شناخت قوانین و مقررات مربوطه و در نتیجه کاهش هزینه‌های ناشی از خسارتهای احتمالی به واسطه عدم رعایت این قوانین و مقررات

7ـ ایجاد یک مجموعه مدون از خط مشی، روشهای اجرایی، برنامه‌ها و اهدافی که بسیار موثر و کارآمد برقرار می‌شوند.

8ـ هدفمند کردن نظام ایمنی و بهداشت حرفه‌ای و همچنین نگرش برنامه‌ای و مستند به موضوعات مربوط

9ـ ساختار معین و مشخص برای مدیریت ایمنی و بهداشت حرفه‌ای که مشخص‌کننده محدوده مسوولیتها نیز هست.

10ـ اعتماد بیشتر کارکنان به مدیریت به واسطه تلاش برای ایجاد یک محیط کاری ایمن و سالم و در نتیجه بالا رفتن انگیزه آنان برای انجام مطلوبتر کارها و وظایف سازمانی

11ـ بالا رفتن سطح آگاهی و دانش کارکنان در زمینه ایمنی و بهداشت کار

12ـ استفاده از توازن فکری بالقوه نیروی انسانی برای تقویت پایه‌های مدیریت ایمنی و بهداشت کار

13ـ فراهم شدن زمینه رقابت سالم و موثر بین سازمانها

محاسن نظامOHSAS 18001 برای کارکنان

نظام OHSAS 18001 بیشترین مزایا را هم برای کارکنان یک سازمان و هم برای سازمان به ارمغان می‌آورد زیرا:

1ـ مخاطرات محیط کار برای کارکنان به حداقل می رسد.

2ـ از امکانات سخت‌افزاری موجود استفاده مناسب و بهینه می‌شود.

3ـ عملکرد ایمنی و بهداشتی سازمان بهبود پیدا می‌کند.

4ـ اعتبار و منزلت سازمان در انظار عمومی و از نظر مشتریان و مصرف‌کنندگان سازمان ارتقاء پیدا می‌کند و این خود باعث غرور و سربلندی کارکنان می‌شود.

راهبردهای (استراتژیهای) امور ایمنی و بهداشت حرفه‌ای

1ـ برقرار کردن نظام مدیریت ایمنی و بهداشت حرفه‌ای.

2ـ بالا بردن آگاهی‌های بهداشت و ایمنی در سطوح مختلف سازمان ایجاد فرهنگ انجام کارها در قالب اصول و ضوابط تعیین شده در نظام.

3ـ بهبود وضعیت موجود بهداشت و ایمنی از طریق آموزش

4ـ مشارکت موثر نیروی انسانی شاغل در صنعت در زمینه‌های مرتبط با بهداشت و ایمنی.

5ـ کاهش احتمال بروز و ظهور عوامل بالقوه آسیب‌رسان از طریق بهبود فن‌آوری، بالا بردن کارآیی نیروی انسانی، ایمنی‌سازی ماشین‌آلات، محیط کار یا ایستگاههای کاری.

6ـ کاهش زیانهای ناشی از حوادث از طریق:

-کاهش خسارت ناشی از توقف

– کاهش هزینه‌های مربوط به درمان

-کاهش میزان پرداخت غرامتهای ناشی از کارافتادگی موقت یادائم یا مرگ کارکنان

-کاهش اتلاف وقت در اثر کار نکردن فرد/ افراد حادثه دیده

-کاهش اتلاف وقت به واسطه نگرانی‌های ناشی از پیامدهای حادثه و امدادرسانی

– کاهش میزان خرابی دستگاه یا اتلاف مواد و در نتیجه ضایعات کمتر در تولید

-امکان خود ارزیابی توسط سازمان برای انطباق با یک نظام مدیریت ایمنی و بهداشت و ایجاد بستری مناسب برای بهبود مستمر در سازمان

7ـ ایجاد بستر مناسب برای ارتقاء بهره‌وری و تعالی سازمان که مهمترین نتیجه ایجاد یک نظام مدیریت ایمنی و بهداشت شغلی است.

2ـ بهره‌گیری از نظام کیفیت فراگیر در طراحی برنامه‌های ایمنی و بهداشت حرفه ای

امروزه متخصصان ایمنی دریافته‌اند که فرآیندی که به طور مستمر از طریق اعمال مدیریت، منجر به بهبود کیفیت می‌شود دقیقاً همان فرایندی است که سالیان متمادی سعی در به کارگیری آن برای پیشگیری از صدمات انسانی، ضایعات مادی و وقایع زیست‌محیطی داشته است. در واقع بهبود ایمنی از طریق یکپارچه‌سازی با مدیریت کیفیت جامع امکان‌پذیر است. بهترین عملکرد ایمنی را هنگامی می‌توان به دست آورد که نظامهای مدیریت کیفیت و اصول مدیریت ایمنی یکپارچه شوند. ارتباط چشم‌گیر بین اصول مدیریت کیفیت و اصول مدیریت ایمنی آشکار است. بهترین عملکرد فقط هنگامی قابل دستیابی است که یک تغییر فرهنگی یکپارچه و منسجم برای کیفیت یا ایمنی «در مسیری که یک سازمان به طور روزانه طبق آن فعالیت می‌کند» اجرا شوند. «پیشگیری» باید نیرویی باشد که عملکرد بدون حادثه را همواره دنبال کند. حادثه به معنای رویداد ناخواسته، غیرمنتظره و برنامه‌ریزی نشده‌ای است که منجر به مرگ، بیماری، جراحت و معلولیت شود. نظامی که روی اجرای درست همه فعالیت‌ها در بار نخست متمرکز می‌شود. کارآمدتر از نظامی است که به طور مداوم حوادث را تحلیل می‌کند تا ارقام و اطلاعاتی را استخراج کند و بر اساس آنها اقداماتی برای اصلاح بهبود و توسعه به عمل آورد. اگر رهیافت‌ها و اقلامات سنتی ایمنی جای خود را با ابتکارات کیفیت عوض کنند، پیمودن مسیر منتهی به «حادثه صفر» و دستیابی به یک محیط ایمن و کاملاً بی‌خطر کاری آسانتر و بهتر میسر می‌شود. یکپارچه‌سازی نظام مدیریت ایمنی و مدیریت کیفیت، سبب یک دگرگونی فرهنگی چشم‌گیر می‌شود و این فرآیند باید بخوبی به مرور زمان طرح‌ریزی و اجرا شود.

هنگامی که مدیریت، حقوق کارکنان خود را همان‌گونه که حقوق مشتریان خود را در نظر دارد، مورد توجه قرار دهد. هدف نهایی «حادثه صفر» دست یافتنی می‌شود. بدیهی است که وقتی در محیط کار، ایمنی انسانها بالاترین هدف و ارزش تلقی می‌شود. حوادث خود بخود حذف خواهند شد. سازمانهایی که به وعده‌های خود عمل می‌کنند و از کارکنانشان در مقابل خطرات محیط کار حفاظت می‌کنند. شاهد توسعه ایمنی خواهند بود. در حالی که سازمانهایی که ارزش بهبود ایمنی عملیاتشان را درک نمی‌کنند، همچنان شاهد سقوط ارزشهای انسانی و کاهش سودآوری و رشد هزینه‌های عملیاتی خواهند بود و کارکنانشان احساس فقدان رضایت شغلی خواهند کرد.

3ـ ادغام و یکپارچگی مفاهیم کیفیت و ایمنی و بهداشت شغلی

مفهوم کیفیت مورد استفاده در نظام کیفیت جامع که باعث رضایت مشتریان خارجی می‌شود، باید در نظام ایمنی و بهداشت شغلی برای رضایت «مشتریان داخلی» سازمان (یعنی کارکنان نیازمند به ایمنی و بهداشت) نیز مورد استفاده قرار گیرد. در پرتو چنین رویکردی است که برنامه‌های ایمنی در نظام کیفیت جامع یک سازمان یکپارچه می‌شود و به طور آشکار رضایت خاطر «مشتریان داخلی» را فراهم می‌آورد. برنامه‌های ایمنی هنگامی که در فرهنگ سازمان ادغام شوند، بسیار موثر و کارآمد عمل می‌کنند. در واقع بهترین عملکرد سازمان تنها هنگامی دست یافتنی است که کیفیت در ایمنی و بهداشت شغلی نیز در نظر گرفته شود. یعنی شرایط و مبانی کیفیت در عملیات ایمنی وبهداشت شغلی رعایت شود.

نشانه‌های فقدان کیفیت در ایمنی و بهداشت شغلی در یک سازمان:

اصولاً در سازمانهای بی‌توجه به نکات ایمنی، مانند سازمانهای بی‌توجه به موضوع کیفیت، نشانه‌های یکسانی وجود دارند که می‌توان از آنها برای شکل دادن به یک رویکرد مثبت برای بهبود ایمنی استفاده کرد. این علائم به شرح زیر هستند:
1ـ کالاها یا خدمات ارایه شده در چنین سازمانهایی به طور معمول با الزامات موافقت شده، اعلام شده یا نوشته شده سازگاری ندارد.
در مورد ایمنی در این سازمانها باید گفت که چگونگی رسیدن به اهداف ایمنی به وضوح در خط مشی ها، روشهای اجرایی و دستورالعمهای مکتوب آورده نشده است. ایمنی با انجام درست کارها (بر اساس دستورالعملهای توافق شده) حاصل می‌شود. بدون اهداف صحیح و شفاف‌سازی و ابهام‌زدایی اهداف، کارکنان مرتبط نمی‌توانند برای این که کارها چگونه اجرا شده و چه چیزی باید به دست آید، توافق کنند. سازمانی قادر است بهترین عملکرد ایمنی را داشته باشد که توافق وتفاهم لازم رادر کارکنان برای اجرای دستورالعملهای کاری، به دست آورده باشد. درغیر این صورت «عدم انطباق» امری عادی خواهد بود، بدین معنی که بهترین عملکرد به دست نخواهد آمد و حوادث و بیماریهای شغلی کماکان وجود خواهند داشت.

ب – سازمان دارای عملیات و فرآیندهای فراوانی برای بازرسی و اقدامات اصلاحی هزینه زا به منظور راضی نگه‌داشتن مشتریان است.

از دیدگاه ایمنی، این موضوع به معنای اصلاح اشکالات در تجهیزات و عملیات به سبب طراحی ناصحیح آنها، نقص فنی آنها یا انجام ندادن صحیح کارها است که منجر به دوباره‌کاری درعملیات می‌شود و هزینه‌های اضافی ایجاد می‌کند. سطح ایمنی در سازمان مستقیماً به درجه اهمیت طراحی اولیه ماشین‌آلات، ابزار و واردات، فرآیندها و روشهای کاری ارتباط دارد.
«دمینگ» متخصص پرآوازه کیفیت معتقد است که: کیفیت باید در طراحی ایجاد شود» و منظور او این است که: «وابستگی رسیدن به کیفیت از طریق بازرسی باید کنار گذارده شود و با ایجاد کیفیت در محصول در نخستین مرحله، یعنی طراحی، نیاز به بازرسی بعدی حذف شود.»

در مورد ایمنی باید گفت که: «ایمنی از میز طراحی آغاز می‌شود.» سازمانها سطحی از کیفیت را باید هدف قرار دهند که توسط فرایندهای طراحی قابل دستیابی و اجرا باشد.

عامل مهم در پیشگیری از حوادث، «طراحی فرایند، وسیله و ماشین به گونه‌ای است که در برابر خطاها مقاوم باشد.» رویه رایج برای دستیابی به هدف و «مقاوم بودن در برابر خطاها»، طراحی یا باز طراحی ماشینها، تجهیزات و ابزار (به طور کلی سخت‌افزارها) به گونه‌‌ای است که امکان خطای انسانی را نامتحمل یا غیرممکن سازد.

طراحی به صورت «مقاومت در برابر خطا» یا «ایمنی از طریق طراحی»، در مورد سخت‌افزارها (ماشین‌آلات، تجهیزات، تاسیسات، ابزار و ادوات و …) و نرم‌افزارها (روشهای اجرای کار، مدیریت و طراحی سازمانی، تخصیص وظایف بین‌ انسان و ماشین) اساس کارهاست.

طراحی صحیح، اصل کلیدی در دستیابی به ایمنی، بدون تحمیل شدن خسارات انسانی و مالی برای انجام دوباره‌کاریها و عبرت‌گیریهاست و بهبود مستمر را به دنبال دارد. در فارسی هم ضرب‌المثل‌های معروف: «تجربه را تجربه کردن خطاست» و «در مسائل ایمنی اغلب اوقات تجربه‌گران تمام می‌شود»، همین مفهوم را می‌رسانند. بدین طریق احتمال ایجاد خطر را در همان نطفه خفه می‌کنند.
سازمانهایی که به طور مداوم درگیر حل کردن مشکلات پیش آمده هستند. در یک وضعیت انفعالی قرار دارند و هزینه‌های بیشتری را برای حل مشکلاتشان متحمل می‌شوند. برعکس سازمانهایی که به ارزش پیشگیری واقف‌اند و اقداماتی برای پیشگیری به عمل‌ می‌آورند. هزینه‌های کمتری خواهند داشت. همواره باید توجه داشت که سازمانی که به ارزش مآل‌اندیش و پیشگیری واقف است و «پیشگیری» را یک بخش حیاتی از عملیات روزانه خود قرار می‌دهد، از دیگر سازمانها که همواره برای حل مشکلات خودکار می‌کنند. گوی سبقت را خواهد ربود. پیامهای معروف حفاظتی همچون: «بهداشت هم آسانتر و هم کم‌خرج‌تر است و مشکل درمان را هم به دنبال ندارد»، «پیشگیری موثرتر، آسانتر و بهتر از درمان است»، «پیشگیری امروز را به علاج فردا موکول نکنید» و «با پیشگیری خطرات، سلامت و سعادت خود و خانواده‌تان را حفظ کنید»، همه ناظر بر همین موضوع است.

پ – مدیریت، تعریف استاندارد و واضحی از کیفیت ارایه نکرده است

.در چنین سازمانی هر کس، کار و عملکرد خود را همان طور که دلش می‌خواهد ارایه می‌دهد. در مورد ایمنی هم باید گفت که مدیران و کارکنان این واقعیت را نمی‌دانند که «همه حوادث قابل پیشگیری هستند» و بنابراین در چنین محیطی، عملکرد بدون خطا در دست یافتنی نیست، چون خود سازمان استانداردهایی از عملکرد را مقرر کرده است که مطلوب نیستند. سازمانی که صادقانه به انجام عملکرد التزام دارد، هیچ استانداردی را به جز «حادثه صفر» به عنوان هدف درازمدت خود نخواهد پذیرفت. هنگامی که این انتظار در سراسر سازمان اعلام شود و انتشار یابد، کارکنان بهتر قادر خواهند بود تا به طور مداوم خود را در راستای حرکت به سوی بهترین عملکرد ایمنی، بهبود بخشند.

ت – مدیریت بهای تمام شده «عدم انطباق» را نمی‌داند.

مطالعات نشان می‌دهد که به طور معمول 35 درصد هزینه‌های عملیاتی سازمان‌ها مصروف انجام دوباره‌کاری‌هایی می‌شود که در نخستین بار درست اجرا نشده‌اند. در قلمرو ایمنی، هزینه عدم انطباق (عدم انطباق با الزامات قانونی یا الزامات سازمانی مانند روشهای اجرایی، دستورالعملها، آیین‌نامه‌ها و…) می‌تواند غیرقابل بخشش و غیرقابل جبران باشد، زیرا که نتیجه عدم انطباق در ایمنی، در خوشبینانه‌ترین وضعیتها، صدمات و لطمات جسمانی و روانی، درد و رنج شدید در حوادث، از دست رفتن اعضا و جوارح بدن (نقائص جسمانی و معلولیت) و در نهایت مرگ است. به این ضایعات باید خسارات مادی ناشی از خرابی و آسیب‌ به ماشین‌آلات، تجهیزات، ابزار و ادوات، مواد و غیره را نیز افزود. فارغ از این خسارات، لازم است سلب اعتماد مردم و افکار عمومی از سازمان که در نتیجه حوادث به وجود می‌آیند را نیز در نظر گرفت. زیانهای ناشی از عدم انطباق، مجموعه هزینه‌های مستقیم و غیر مستقیم است .
نکته‌ای که در مورد زیانهای ناشی از عدم انطباق باید یادآوری کرد آن است که بیمه تنها درصد محدودی از خسارات وارده (قسمتی از خسارتهای مستقیم) را پرداخت می‌کند. هنگامی که همه ضایعات عدم انطباق (هزینه‌های حل مشکل، اقدامات اصلاحی، دوباره‌کاریها و …) را در نظر بگیریم اهمیت صحیح کارها در همان نخستین بار، مشهود می‌شود.

ث – مدیریت انکار می‌کند که مجموعه خود او (مدیریت) مسبب اصلی ایجاد مشکلات است.

در این مورد، درباره ایمنی، متخصصان بر این باورند که به جای جست و جوی بینش‌ها و عملکردهای ضعیف و نادرست در کارگران، باید در جست‌و جوی مشکلات مدیریتی بود که به سوی سطوح پایین سازمان (کارکنان) سرازیر و منجر به بروز حوادث می‌شود. بررسیها نشان می‌دهد که مدیریت، مسوول 94 درصد همه نتایج خوب و بد سازمانی (از جمله حوادث) ست. کارگر جزء کوچکی از سیستم است و کار کارگر به اصطلاح اضافه کردن آخرین ادویه به غذای دست‌پخت سیستم مدیریت است، لذا سهم کارگر در ایجاد یک حادثه بسیار کم است و در اکثر قریب به اتفاق موارد ایجاد حادثه تنها به سبب قصور کارگر نیست .نقایصی که ناشی از طراحی ضعیف، نصب نادرست، نگاهداری غلط و تصمیمهای بد مدیریت است. سهم آنها معمولاً اضافه کردن آخرین ادویه به یک غذای سمی است. غذایی که مواد آن از قبل به مدت درازی مشغول پخت بوده است.

مجموعه‌ای از عوامل مادی و انسانی دست به دست هم می‌دهند و زمینه، شرایط و بستری را فراهم می‌کنند که منجر به حادثه می‌شود و کار کارگر و نقش کارگر در ایجاد آن، یکی از موارد است. متاسفانه در غالب موارد، برای پیشگیری از حوادث، نظام مدیریت، که می‌تواند علت اصلی و بنیادین عدم انطباق باشد، فراموش می شود و بهبود پیدا نمی‌کند، بلکه در نهایت یک روش اجرایی یا دستورالعمل، بازنگری و بازنویسی شده و به کارگران آموزش داده می‌شود که در نتیجه کارساز نخواهد بود و نظام مدیریت بدون تغییر باقی می‌ماند.
برای حل مشکلات ایمنی و بهداشت شغلی، مجموعه علل،‌عوامل و اسباب ایجاد حوادث و بیماریها (و تاثیر متقابلشان برهم) باید بررسی شوند، نه فقط جزیی از کل یا تنها یک قسمت از فرایند کاری، همواره باید توجه داشت که تقابل صحیح سه جانبه بین «انسان – سازمان – فن‌آوری» در پرتو طراحی صحیح، می‌تواند همواره ضامن اصلی ایمنی و کارآیی سازمانها باشد.

اهمیت آموزش

با توضیحات فوق، آموزش نکات ایمنی به کارکنان سازمان یک امر حیاتی است. کارکنان باید درک کنند که چه چیزی از آنها انتظار می‌رود. به علاوه آنها باید چگونگی اجرای کارها را به روش ایمن و مطمئن بدانند و مهارتهای لازم وشرایط احراز مربوط به شغل مربوط را دارا باشند فرایند آموزش باید این اطمینان و تضمین را ایجاد کند که هر یک از کارکنان از جمله کارکنان ارشد اجرایی، قواعد و ضوابط ایمنی را به خوبی درک کرده است. همه کارکنان باید بدانند که ایمنی «وظیفه دیگران»، مثلاً مهندسین یا سازمان ایمنی و بهداشت حرفه‌ای سازمان، نیست، بلکه بازرس و متخصصین ایمنی نقش مشاور را در شناسایی خطرات و ارایه راه‌حلهای اصلاحی دارد و آنها خودشان باید نکات ایمنی را به طور کامل در عمل اجرا کنند و جدی بگیرند. اجرا کردن نکات ایمنی، یعنی عملی کردن آن چه که در فرآیند آموزش ایمنی فرا گرفته شده است، مستقیماً به عهده کارگر است و توسط آنها باید پیاده و اجرا شود.
در عمل هیچ اتفاقی نخواهد افتاد مگر این که مدیریت ارشد سازمان از طریق تعیین و تبیین اهداف و التزام به آنها، امکان وقوع آنها را ایجاد کند. مدیریت باید زمینه و شرایط کافی را برای حصول اطمینان از اتفاق افتادن تغییرات مورد نیاز را فراهم کند و سکان رهبری عملیات ایمنی را همواره در دست داشته باشد. بنابراین برای کمک به سازمان در برآورده شدن اهداف درازمدت، اهداف کوتاه مدت باید تعیین شود و اولویتهای آنها مشخص شود.

نقش فرهنگ

نکته دیگر در مورد کیفیت و نیز ایمنی، نقش فرهنگ است. فرهنگ باعث «نهادینه شدن» نکات ایمنی می‌شود. فرهنگ یک سازمان متشکل از باورها، ارزشها، اهداف، ماموریتها، اقدامات عملکردی، آداب و تشریفات و احساس مسوولیت در برابر کارگران، مشتریان و جامعه است. یعنی تمام آن چه که از آن به یک «نظام رفتاری مورد انتظار» یاد و تعبیر می شود کیفیت یا ایمنی بهبود نخواهد یافت مگر آن که این نظام رفتاری مورد انتظار به طور مداوم تغییر پیدا کند. متاسفانه تغییر در فرهنگ به آسانی وبه سرعت دست یافتنی نیست و زمان‌بر است. در مبحث ایمنی همیشه گفته شده است که «فرهنگ، کلید است.»

ایمنی انبارهای صنعتی در برابر آتش سوزی

مقدمه
درحالی که همه از ایمنی به عنوان یکی از اصول بسیار مهم یاد می کنیم ولی پروژه‌های ایمن سازی به ندرت جایی درخور و مناسب در فهرست اولویتهای یک کارخانه به خود اختصاص می دهد. هنگامی که کارخانه ها به ایمنی در مقابل آتش سوزی می اندیشند، معمولا تصمیم به پیروی از نشانه های مقابله با آتش و تنظیمات و کنترل آن به روشهای معمول می‌گیرند. زمانی که این روشها را به درستی به کار گیریم و استفاده از آنها به طور قانونی اجباری شود ضریب ایمنی در مقابل آتش سوزی در انبار به طور قابل ملاحظه ای افزایش می یابد. تفاوت بین افت اندک سود مالی و ضرر ناشی از بروز فاجعه‌ای عظیم، خواه ناخواه همه کارخانه ها را به سوی به کارگیری دانش ایمنی در مقابل آتش و استفاده از آن در طراحی انبار و فعالیتهای عملیاتی سوق می دهد.

راههای عملی

آنچه در زیر آمده است، پیشنهادها و شرایطی است که در بسیاری از عملکردها و فعالیتهای انبار استفاده می شود. شایان ذکر است که اجرای این روشها به میزان زیادی به ویژگیهای انبار و تجهیزات و سرمایه شما بستگی دارد.

_ اگر چه ممکن است انبارهای کوچک به طور قانونی به سیستم آبفشانی خودکار نیاز نداشته باشند، ولی این وسیله یکی از ابزارهای استاندارد پراهمیت در هر انباری است.
_ مواد ذخیره شده در سالن باید در راهرویی به طول حداقل 100 و عرض حداقل 50 فوت نگهداری شوند.
_ راهروهای با پایان بی استفاده نباید درازایی بیش از 50 فوت داشته باشند.
_ در خلال عملیات ذخیره مجدد موجودی، استفاده از روشهای دستی مانند کارتهای موجودی (کانبان) برای جلوگیری از انباشت مواد در فاصله ای کمتر از 24 اینچ یا نصف عرض راهرو به‌کار می رود.
_ استعمال دخانیات در انبار به‌کلی ممنوع است و علامتهای « سیگار نکشید» مورد نیاز است.
_ مانند هر قسمت دیگری در فرآیند عملیاتی درجه ایمنی مقابل آتش سوزی به طور عمده از شیوه ها ، فرآیندها و آموزشهای فراهم دیده شده به کارکنان تأثیر می پذیرد.

برنامه های تخلیه:

بسیار مهم است که برای کارمندان به طور کامل مشخص سازید هنگام وقوع آتش سوزی و یا شنیدن صدای آژیر خطر از آنها انتظار انجام چه کاری را دارید. معمولی ترین عکس العمل کارکنان در این مواقع توجه به سرپرستان و مدیران و یا سایر کارکنان است تا ببینند آیا دیگران ساختمان را ترک می کنند یا نه. باید به کارکنان آموزش داد تا درصورت شنیدن صدای آژیر سریعاً ساختمان را از طریق نزدیک‌ترین خروجی ممکن ترک کنند. کارگران انبار معمولاً خروجی ویژه ای را که به ندرت استفاده می شود برای خود تعیین می کنند. این روش بسیار خطرناک است, چون مسلماً در این صورت آنها زمان زیادی را برای نجات خود از دست خواهند داد. همچنین اگر از کارکنان خواسته شده باشد قبل از خروج از ساختمان کارهایی از پیش تعیین شده مانند خاموش کردن وسایل و تجهیزات کار را انجام دهند باید به آنها آموزشهای ویژه درمورد کار و ضمناً شرایط اضطراری ترک ساختمان داده شود.

آموزش :

باید به کارکنان محل قرارگیری و نحوه استفاده از کپسول‌های آتش نشانی آموزش داده شود. این امر به خصوص در محیط هایی که در آن منابع قابل احتراق و آتش‌زا قرار دارند از اهمیت بالایی برخوردار است.

تراکم مواد اضافی و دور ریختنی:

توده های بزرگ مواد زائد و دور ریختنی می تواند خطری بالقوه برای بروز آتش باشد (همانطور که جلوگیری از تخلیه سازمان هم چنین است). برای انتقال اینگونه موادزائد باید محفظه ها و کانتینرهای کافی فراهم باشد و وظیفه ای مشخص به هر یک محول گردد. همچنین باید مکانهایی برای ذخیره پالتها، صندوقها و وسایلی مانند آن در نظر گرفته شود.

در نظر گرفتن طبقه ای خاص برای استقرار و ذخیره مواد:

از رنگ یا نوارهای رنگی برای ذخیره مواد مختلف در ساختمان استفاده کنید. این کار ضریب ایمنی را در انبار و کارخانه به طور چشمگیری افزایش خواهد داد.

هماهنگی آموزشهای ایمن سازی و شیوه های عملیاتی:

فرآیندهای ایمن سازی و اصل آموزش اغلب اوقات به عنوان نتایجی جداگانه مورد بررسی قرار می گیرند ولی به مرور زمان متوجه خواهید شد بهتر است این دو بخش را با هم ادغام کنید. کارهایی که به تمیز کردن سیستمها هواکش، پاکسازی سیستم اطفای حریق، برنامه تخلیه افراد، شارژ باطری و حمل سیلندرهای گاز پروپان مربوط است، باید بخشی از برنامه منظم آموزش کارکنان باشد.

نقش مأموران آتش نشانی در ایمنی انبار:

سعی کنید با ایستگاههای آتش نشانی محدوده خودارتباطی موثر برقرار کنید. در این ارتباط، دو نکته حائزاهمیت است: اولا: مطمئن شوید ایستگاه آتش نشانی از میزان خطر زیادی که بعضی از مواد موجود در انبار دارند و یا تغییراتی که در وضع و نحوه استقرار مواد ایجاد می کند آگاه است. اگر آتش سوزی رخ دهد نکته بسیار مهم آن است که آتش نشانان بدانند کجا گام می گذارند.
ثانیاً درک کنید ایستگاه آتش نشانی محل به شما احتیاج دارد. الزامات و قیود بودجه ای اغلب دسترسی ایستگاههای آتش نشانی را به تجهیزات مورد نیازشان سخت و غیر ممکن می سازد. آنها برای مقابله با آتش و حفاظت از جان و مال انسانها نیاز به امکاناتی دارند تا بتوانند وظایفشان را به راحتی و درستی انجام دهند. کارخانجات محلی می توانند به وسیله برقراری تماس با ایستگاههای آتش نشانی محل تا حدودی تجهیزات مورد نیازشان را تأمین و یا مبلغی را برای خرید این وسایل به آنها اهدا کنند. بی شک این کار سرمایه گذاری مفید برای جلوگیری از ضرری بزرگ به همان کارخانه است.

لزوم تدوین ضوابط و مقررات ایمنی در صنایع

قوانین و مقررات مربوط به ایمنی در صنایع به سه گروه تقسیم می شوند:

گروه اول: ضوابط و مقرراتی که استقرار صنایع و مراکز خدماتی بر مبنای آن صورت می گیرد.
گروه دوم: ضوابط و مقرراتی که بر ساخت و سازهای صنعتی و موضوع ایمنی به‌ویژه از لحاظ حریق نظارت دارد.
گروه سوم: ضوابط و مقرراتی که نحوه فعالیت و چگونگی عملکردهای واحدهای صنعتی را کنترل و نظارت می کند.

در نگاه اول چنین ضوابط و مقرراتی محدودکننده و بازدارنده تلقی می‌شوند، به‌طوری‌که الزام به رعایت کلیه ضوابط و مقررات وضع شده توسط اشخاص حقیقی یا حقوقی (دولتی و یا خصوصی) از تمایل به سرمایه گذاری در بخش صنعت می‌کاهد و می تواند منجر به انصراف آنها شود. ولی باید توجه داشت که هرگونه حادثه آتش سوزی در یک واحد صنعتی می‌تواند زیانهای اقتصادی کلانی را برای صاحبان واحد صنعتی در پی داشته باشد و افزون بر زیانهای مادی، تلفات انسانی زیادی را نیز به بار آورد. حتی اگر خطر نشت آتش به واحدهای همجوار به‌دلیل تمهیدات از پیش تعیین شده وجود نداشته باشد قطعاً آلودگیهای ناشی از آتش سوزی در یک واحد صنعتی در مناطق مجاور آثار مخربی برجا می گذارد. هنوز خاطره آتش سوزی در نیروگاههای اتمی « تری مایل ایلند » (ایالات متحده- سال 1979) و « چرنوبیل» (شوروی سابق- 1986) از یاد نرفته است. این آتش سوزیها نظر کارشناسان را به این نکته معطوف کرد که در پاره ای از واحدهای صنعتی نه خود حریق بلکه تبعات آن، آثاری خطرناک در محیط اطراف خود به جای می‌گذارد.
ضمنا با بروز حادثه آتش سوزی یک واحد صنعتی بزرگ که در یک شهر کوچک فعالیت می کند، کارخانه از کار بازمی‌مانند و نیروی شاغل در آن کارخانه بیکار می‌شوند. به بیان روشن‌تر، تعادل اشتغال در جامعه از بین می‌رود، افراد زیادی در شهر فرصتهای شغلی را از دست می‌دهند و شهر عملاً از لحاظ اقتصادی فلج خواهدشد. بنابراین توجه به یک واحد صنعتی با چنین ویژگی و اهمیتی تنها به محدوده صنعت مربوط نمی‌شود، بلکه این توجه ناشی از نیاز شهر به سلامت و ادامه فعالیت واحد صنعتی مذکور است.
وقوع چنین حوادثی در گذشته و آثار و تبعاتی که بر جای می گذارند، سبب شده است، در کشورهای مختلف ضوابط و مقررات نسبتاً جامعی برای استقرار صنایع و نیز نظارت بر عملکردشان تدوین شود. اگرچه کلیت این ضوابط و مقررات به مسائل زیست محیطی و حفظ محیط زیست از آلودگیهای مختلف بر می گردد، اما در آنها تجربیات گذشته و آتش سوزیهایی که به دنبال خود عوارض زیست محیطی داشته اند مورد توجه قرار گرفته است.از این‌رو رعایت آنها ضمن حفظ محیط زیست سبب می‌شود آتش سوزی در واحدهای مختلف کمترین ضایعات را برای محیط اطراف داشته باشد.

ايمني زميني و هواپيمايي

ضرورت توجه به ایمنی زميني در شركت های هواپیمایی یک الزام همگانی است. مقوله ایمنی زميني در محوطه رمپ از حساسيت خاصي برخوردار است، انجام عمليات زميني بدون حادثه، جزئي از وظايف عادي محسوب میگردد چرا كه پرسنل عملياتي و مديران آنها مطابق رويه ايمني كار را انجام ميدهند و معتقد هستند كه رعایت اصول ایمنی و حفظ محیط زیست نه تنها در پیشگیری از حوادث و بیماری های شغلی موثر است بلکه در کمیت و کیفیت خدمات نیز می تواند نقش مهمی داشته باشد. رعایت اصول ایمنی در محیط کار مساوی است با حفظ نیروهای متخصص، تداوم پروازها و جلوگیری از ایجاد خسارت های هنگفت که در مواردی می تواند یک شرکت را با مشکل جدی مواجه کند.حفظ و صيانت از نيروهاي عملياتي و حفظ تداوم پروازها با انجام یک سری اقدامات مقطعی و پراکنده امكا نپذير نمي باشد بلکه استقرار نظام ایمنی در شرکت در صورتی امکا نپذیر است که مدیریت برای آن ساز و کار مناسب در نظر گیرد و آن را جزیی تفکیک ناپذیر از اهداف استراتژیک قلمداد کرده، برای آن برنامه شفاف و هدفمند کوتاه مدت و بلند مدت تدوین و امکان اجرای آنرا فراهم آورد.اصول و مراحل برنامه ریزی ایمنی در جهت فعال کردن کمیته ها با استفاده از فر مها و جداول پيشنهادي نظام نوين ايمني بايد همراه باشد.ویژگیها و مزایای این الگوی برنامه ریزی عبارتند از:

شناخت حوادث و ریسکها، تعیین اولیت ها، هدفمند کردن فعالیت ها، استفاده بهینه از ماشین آلات رمپ، تنظیم تقویم زمانی برای فعالیت ها، امکان ارزیابی برنامه ها، ایجاد شرايط مناسب جهت تنظیم بودجه برنامه ای، امکان خود ارزیابی و غيره كه تمام اين مراحل وابسته به دو اصل شناسايي ريسكها و ارزشگذاري حوادث است.

برنامه ریزی:

برنامه ریزی کاری ضروری برای حیات کمیته هاست و برای آنکه فعالیت های نتیجه بخش داشته باشیم واز انجام کارهای آشفته بپرهیزیم باید بدانیم:

کجا هستیم؟بررسی و شناخت وضعیت موجود حوادث و ایمنی ، بررسی موانع، نیازها و اولویت ها.

کجا می رویم؟اهداف،انتظارات

چگونه برویم؟تعیین روش ها، فعالیتها، برآورد بودجه.

مراحل برنامه ریزی:

1 – شناخت وضعیت موجود، در این مرحله اقدامات زیر باید انجام شود:

1-1) جمع آوری ریسک ها و حوادث

2-1) تجزیه و تحلیل حوادث و ریسکها براي تعيين علت اصلي حادثه

3-1 ) طبقه بندی و اولویت بندی

2 – تعیین اهداف شامل:

1-2 ) اهداف میان مدت
2-2 ) اهداف کوتاه مدت

3- تهیه برنامه تفصیلی
4- ارزیابی

1-1 ) جمع اوری ریسک ها و حوادث:

اولین مرحله در برنامه ریزی کنترل حوادث، شناسایی همه خطرات و عوامل زیان آور محیط کار است که میتوان از رو شهای زیر استفاده کرد:
بازدید از محوطه ايرساید فرودگاه و شاپ های فنی و تاسیسات،مطالعه گزارشات موجود،تجزیه و تحلیل ایمنی مشاغل، گزارش ادعای خسارت مسافر،دریافت نظرات کارکنان در مورد خطرات شغلی
آنها،بررسی معاینات پزشکی،بررسی ممیزی های قبلی،نتایج مطالعات قبلی در مورد حوادث و ایمنی و ریسک های محیط کار

2-1 ) تجزیه و تحلیل ریسک ها وحوادث

در این مرحله داده های جمع آوری شده را از نظر انطباق یا عدم انطباق با الزامات قانونی و ضوابط و معیارهای ایمنی و حفاظت محیط زیست مورد ارزیابی قرار میدهیم.

 

ملاحظات ایمنی در جانمایی

در اینجا به طور پراکنده مسایلی که در ایمنی جانمایی نقش دارند ارائه می شوند . مسلماً هر کدام از این مسایل مربوط به یک یا چند مورد از ملاحظات کلی قبلی می باشد.
1- بین تجهیزاتی که با مواد اشتعال پذیر سروکار دارند و منابع ایجاد شعله و جرقه مثل کوره ها باید حداقل فاصله ای در نظر گرفته شود که بسته به نوع منبع نشتی و نوع منبع شعله فاصله ها متغیر هستند ( منابع نشتی را می توان به سه نوع کلی طبقه بندی کرد ، نشتی همیشگی ، نشتی محتمل به شکل منظم یا رندوم و نشتی غیر محتمل ).
2- کانالهای روباز فاضلاب یا تخلیه های مرتبط با فاضلاب های بسته نباید در معرض منابع جرقه باشند چون امکان تماس موارد اشتعال پذیر موجود در فاضلابهای صنعتی با جرقه و ایجاد آتش سوزی وجود دارد.
3- برای کوره هایی که با سوختهایی با گوگرد بالا کار می کنند و دودکشهای مشعل و زباله سوزها ( Incinerator) باید فضای کافی برای جلوگیری از انتشار مواد سمی در نظر گرفت.
4- مسیرهای فرار مناسب بخصوص در اطراف طرحهای پر مخاطره بسیار ضروری است.
5- راکتورهایی که امکان انجام واکنش مهار نشدنی دارند را باید با دیوارهای امنیتی از سایر نقاط جدا کرد.
6- تجهیزاتی که با ذرات ریز و گرد وغبار سروکار دارند مثل سیکلونها و مجاری مختلف عبور چنین موادی می توانند منبعی برای انفجار باشند که البته از سایر منابع انفجار ضعیف ترند ولی نباید نادیده گرفته شوند.
7- به دور بودن محل تخلیه های گازی از منابع جرقه باید توجه کرد و حتی تخلیه سیکلونها و خشک کن هایی که احتمال حضور گرد وغبار اشتعال پذیر دارند نیز از این قضیه مستثنی نیستند.
8- به روغن های به کار رفته در Mechanical Seal پمپها و دمای فلش آنها و دمای عملیاتی پمپ باید توجه کرد.
9- برای مواد خورنده باید تجهیزات ویژه ای در نظر گرفت که اشخاص و تجهیزات در معرض نشتی اینگونه مواد قرار نگیرند. فنداسیونها ، کف واحد ، راهروها و محل عبور ، سکوهای عملیاتی ، راه پله ها و محافظ آنها و تخلیه ها در واحدهایی که با مواد خورنده سروکار دارند باید به خوبی جانمایی شوند تا در صورت نشتی احتمالی خطری متوجه تجهیزات مذکور نباشد.
10-در لوله کشی های مواد سمی و اشتعال پذیر باید تا حد امکان از جوش به جای اتصالات پیچی و فلنجی استفاده کرد.
11-بهتر است در لوله کشی ، خطوط بخار در بیرونی ترین بخش قرار بگیرند و برای لوله های انتقال مایعات شیب کمی در نظر گرفت تا هنگامیکه در لوله ماده ای منتقل نمی شود ، مایعی نیز در لوله باقی نمانده و باعث مشکلات ایمنی ( از نظر آتش سوزی و نشت مواد سمی و اشتعال پذیر ) و خوردگی نشود.
12-محل نمونه گیری و یا باز و بسته کردن شیرهای دستی باید در سطح زمین و یا روی سکوهای مناسب باشد و در معرض نشتی از لوله ها و تجهیزات نباشد.
13-نردبانها باید به نحوی باشند که هنگام رفت و آمد از آنها روی شخص متوجه وسیله باشد و پشت به تجهیز بالا یا پایین نرود. همچنین نگهدارنده های نردبانها نیز نباید به سطح تجهیزاتی جوش داده شوند که دمای بالایی دارند.
14-اسناد همه تغییرات در واحدها و لوله کشی و تجهیزات باید به خوبی نگهداری شود و به روز باشد تا در هنگام ایجاد خطرات و یا تغییر در واحد مشکل کمتری وجود داشته باشد.

دتكتور شعله آتش، یكی از ارزان ترین وسایل مفابله با حریق

دتكتور شعله آتش یك وسیله محافظتی ضد آتش است كه شعله آتش را در مكانی كه قرار دارد شناسایی كرده و با فرستادن علائم هشدار دهنده افرادی را كه در نزدیكی آتش هستند از خطر آگاه می كند. 
در بیشتر شركت ها و كارخانجات تولیدی، از دتكتور شعله آتش استفاده می شود. این وسیله نسبت به انرژی آزاد شده ای كه یا برای چشم انسان قابل رویت است و یا قابل رویت نیست واكنش نشان می دهد. اغلب دتكتورهای شعله آتش یا با ردیاب شعله نوری یا ردیاب شعله آتش یونیزاسیون كار می كنند. اما بعضی از آنها از هر دو نوع دتكتور استفاده می كنند.
دتكتور شعله آتش در محدوده های خاصی كار می كند كه با استفاده از حسگرهای نوری تشعشعات موجود در فضا را در یك طیف خاصی ثبت می كند. انرژی ساتع شده از شعله آتش، تشعشع الكترومغناطیسی است كه می تواند در طیف های متنوعی مثل UV (ماورای بنفش)، IR (مادون قرمز) VIS شناسایی شود. بسته به حسگرهایی كه استفاده می شوند، تعدادی دتكتورهای شعله وجود دارند كه آنها دتكتور مادون قرمز، ماورای بنفش، دتكتور UV/ IR،IR/IR و دتكتور طیف نوری IRمی باشد. دتكتور شعله آتش دارای بخش مخروطی شكل است كه تعیین كننده قابلیت مؤثر تشخیص حریق است. اگرچه این مسئله برای آتش سوزی در مقیاس كم، تأثیر به سزایی ندارد، اما در آتش سوزی در حال گسترش مثل مایعات و گاز های قابل اشتعال با سرعت بیشتری واكنش نشان می دهد و در اندازه و شكل های متفاوتی وجود دارد.

موارد استفاده از دتكتور شعله آتش

دتكتور های شعله آتش قوی ترین وسایلی هستند كه در هنگام مقابله با آتش به خاطر توانایی شان آتش كوچك را از یك فاصله دور نیز تشخیص می دهند. دتكتور شعله اعلام حریق با فرستادن سیگنال (یا علائم هشدار) باعث می شود افراد در مقابل آتش از خود محافظت كنند. از دتكتور شعله آتش در جهت واكنش دادن به شعله های طیف نور كه یا مادون قرمز اند یا ماورای بنفش و یا هر دو استفاده می شود. این دتكتور فقط در فضاهای با خطر بالا مثل سكوهای بارگیری سوخت، فضاهای عملیات صنعتی، فضاهای پرفشار (دارای گاز متراكم شده) و فضای دارای سقف بلند یا در فضایی كه انفجار یا آتش سوزی سریع در آنها می تواند رخ دهد استفاده می شود. 
دتكتور شعله آتش یونیزاسیون برای تجزیه ذرات آلی استفاده می شود كه مختص هیدروكربن است و بیشتر در تولیدات نفتی استفاده می شود. كاربردهای وسیع دتكتور شعله در پالایشگاه ها و خطوط انتقال نفت، ایستگاه های تخلیه (بارگیری)، انبار محصولات غیر قابل تغییر ارتش، ماشین آلات كارخانه ای، اتاق های كنترل، سیستم نیروی دریایی، صنایع نیمه رسانا، محصولات نفتی و شیمیایی، وسایل برقی و دارو سازی و انبارهای در مزارع می باشد.
انواع دتكتورهای شعله آتش 
انواع مختلفی از دتكتورهای شعله آتش به روش تشخیص و نوع انرژی كه استفاده می شود بستگی دارند. گروه های عمده یا اصلی دتكتورها عبارتند از دتكتور های شعله آتش ماورای بنفش، مادون قرمز، UV/ IR،IR/IR, IR^ 3 و تشخیص دهنده طیف (نوری) مادون قرمز سه گانه. دتكتورهای شعله آتش UV/ IR چگونه كار می كنند؟ آنها شامل تجهیزاتی هستند كه به دنبال اشعه های UV/ IR را كه توسط شعله آتش در طی آتش سوزی ساتع می باشند و با فرستادن علائم (سیگنال)، دستگاه هشدار دهنده را فعال می سازد.

دتكتور شعله آتش ماورای بنفش

از این دتكتور در طیف ها یا امواج كوتاهتر از 300 نانومتر استفاده می شود كه شعله آتش در حال انعكاس نور در فضاهای طیف UV را سریع تر تشخیص می دهند. این (روش یا عملكرد) دقیق است اما در معرض خطر منابع ماورای بنفش مثل خورشید، جوشكاری، نور وسیع و تشعشع نوری قرار دارند. دتكتور شعله آتش توسط دستگاهی امتحان می شوند كه به كاربر امكان می دهد كه این دتكتور را امتحان كنند و دستگاه كنترلر امتحان كننده باید طوری انتخاب شود كه با دتكتور شعله UV مطابق باشد. دتكتور شعله UV در فضاهای دارای خطر و انفجار به كار می رود. در اغلب كوره ها، دتكتور شعله آتش كوره با دتكتور ماورای بنفش برای تشخیص شعله آتش استفاده می شود.

ایمنی در جانمایی تجهیزات

جانمایی واحد موضوع مهمی در ایمنی و اقتصاد طرح است. جانمایی می تواند از طریق جداکردن و کم کردن خطرات ، حداقل کردن لوله کشی های آسیب پذیر ، مستقل کردن حوادث ( یک حادثه منجر به ایجاد حوادث مشابه نشود ) ، حداقل کردن تماس ( با مواد سمی و اشتعال پذیر ) ، ساخت واحد به شیوه ایمن و اقتصادی ، عملکرد ایمن و اقتصادی ، نگهداری ایمن و اقتصادی ، طراحی ایمن اطاق کنترل ، تجهیزات کنترل اضطراری ، تجهیزات آتش نشانی ، دسترسی به امکانات برای حالات اضطراری و امنیت روی ایمنی یک واحد صنعتی مؤثر باشد. همچنین جانمایی اثر زیادی روی اقتصاد واحد دارد چون با زیاد شدن مساحت واحد اگر چه ایمنی واحد بیشتر می شود ولی از طرفی هزینه خرید زمین ، لوله کشی و عملیات واحد بیشتر می شود ، پس زمین باید به اندازه کافی در دسترس باشد ولی هیچ مساحتی از آن به هدر نرود.

موضوعاتی که تحت عنوان جانمایی بررسی می شوند بسیار گسترده هستند از جمله : تکنیک های جانمایی ، مهندس ساختمان و فنداسیون ها ، وزن تجهیزات ، طبقه بندی مناطق پر خطر ، کار با مواد ، راهها ، فاصله جدایی ، لوله کشی ، خوردگی ، ساختمانها ، سازه ها و دسترسی ، امکان فرار و نجات ، روشنایی ، روشنایی اضطراری ، تهویه ، مقاومت در برابر باد ، زلزله و سیل ، مقاومت در برابر فرسایش ، محل کمپرسورها ، محل اتاق کنترل ، پناهگاه ، ذخیرع مواد ، جلوگیری از آتش ، دودکش ها ،تخلیه ها ، اتصال به زمین ، آمادگی برای زمستان ، طرحهای بخش بخش شده ، طرح های در سطح دریا ، بررسی مخاطرات وسایل بسیار دیگر.

باید دقت داشت که همه اصول و نتایجی که اینجا بحث می شوند مربوط به یک حالت خاص هستند و باید برای سایر حالات همه اصول دوباره بررسی شوند. چون احتمال دارد موضوعی که برای یک طرح خیلی مناسب و حتی ضروری به نظر بیاید برای طرح دیگری غیرلازم و گاهی خطرناک باشد .گاهی حتی 2 واحد یکسان در یک طرح ( برای افزایش ظرفیت نمی توان تجهیزات را تا هر اندازه دلخواه بزرگ طراحی کرد بلکه گاهی باید دو یا چند واحد موازی و مشابه با هم کار کنند. ) یک جانمایی یکسان ندارند. اگر چه می توان چنین واحدهایی را یکسان نیز جانمایی کرد ولی اگر آنها به شکل تصویر آینه ای هم باشند ( اجزای تغییر مکان چرخشی بدهند ) مزایایی دارد از جمله دسترسی ساده تر از طریق یک راه ارتباطی و ارضای این نیاز که هر دو واحد از یک خط لوله خوراک یا سرویس بگیرند و به یک خط نیز محصول خود را تحویل بدهند.

ایمنی جوشکاری

پس از گذشت صد سال از اختراع اولین جوشکاری قوس الکتریکی، هنوز هم تصوری که مردم از جوشکاری دارند عبارت از مردی است که پشت یک ماسک قرار گرفته و به ایجاد نور درخشان، دود و جرقه مشغول می­باشد. برای بینندگان تلویزیون، جوشکاری یک منظره تماشایی است و فکر یک صنعت سنگین را تداعی می­کند. برای دیگران، جوشکاری با تعمیراتی که روی یک گلگیر معیوب و زنگ­زده اتومبیل در یک تعمیرگاه انجام می­شود مترادف است. حتی دیدگاه یک مهندس آموزش ­دیده نیز در مورد جوشکاری، غالباً تا حد زیادی به کار روزانه و تجربه شرکتی که درآن کار می­کند محدود می­شود. با وجود این ، واژه جوشکاری شامل تعداد زیادی از روش­هایی است که توسط مهندسان تولید به­کار گرفته می­شود. در حقیقت همین تنوع است که جوشکاری را یک روش غیر­ قابل جایگزین در تولید صنعتی نموده است. بسیاری از وسایلی که در زندگی مدرن به آن نیازمندیم، از ساخت دکل­های نفت و نیروگاه­ها گرفته تا تولید انبوه اتومبیل و آب­بندی کپسول­های ترانزیستور، جز از طریق جوشکاری امکان­پذیر نمی­باشد. با این وصف، جای تعجب است اگر بگوئیم ، تکنولوژی جوشکاری توسط مهندسان، تکنسین­ها و صنعتگران به میزان بسیار کمی درک شده است. تأثیر این موضوع در کیفیت ضعیف محصولات و نیز از دست رفتن فرصت­های مناسب برای توسعه­های چشمگیر صنعتی ملاحظه می­شود.

به طور کلی جوشکاری فعالیتی است که طی آن دو فلز توسط گرما به هم متصل می­شوند و تفاوت انواع جوشکاری در نحوه تأمین این گرماست.

جوشکاری به دو صورت کلی می­باشد: جوشکاری قوس­ الکتریکی و جوشکاری گازی

جوشکاری قوس الکتریک: عمده­ ترین نوع جوشکاری است که درآن جریان الکتریکی از هوایی که بین الکترود و فلز قرار دارد عبور می­کند و ایجاد جرقه­ای بزرگ می­کند که عامل ایجاد گرماست.

جوشکاری گازی: این جوشکاری از سوختن گاز که معمولاً استیلن است به وجود می­آید.وبه دوصورت کاربید و اکسی­استیلن می­باشد.( استیلن در کنار عناصری مثل مس ترکیب قابل انفجار ایجاد می­کند و بعد از رعایت کلیه نکات ایمنی باید از متان استفاده کرد.)