مرزهای نواحی آتش

پست ها می بایست به منظور محدود کردن پخش شدن آتش ، حفاظت از کارکنان و خرابی های وارده به پست به نواحی آتش جداگانه ای تقسیم گردند. نواحی آتش می بایست از یکدیگر بوسیله سد کننده های آتش 1 (این سدکننده ها از مواد غیر قابل اشتعال مانند بلوک های بتونی، آجر، ورقه های فولاد یا بتون مسلح و … تشکیل می شوند) جدا شوند.

تعیین مرزهای نواحی آتش به ملاحظات زیر بستگی دارد.

انواع و مقدار و چگالی و موقعیت مواد قابل احتراق

• موقعیت و ترکیب تجهیزات پست
• اهمیت و نتیجه از دست دادن تجهیزات پست
• موقعیت قرارگیری آشکارسازهای آتش و سیستمهای جلوگیری از آتش

علاوه بر موارد فوق، مرزهای نواحی آتش برای جداسازی های زیر انجام می گیرد :

• اتاقهایی که کابل کشی در آن صورت گرفته و گالری کابل ها از نواحی مجاور
• سالن کنترل از نواحی مجاور
• اتاقهایی که تجهیزات الکتریکی اصلی در آن متمرکز شده، همچون اتاق کلیدخانه از نواحی مجاور
• اتاق باتری خانه از نواحی مجاور
• کارگاه تعمیرات از نواحی مجاور
• انبارها از نواحی مجاور
• دیزل ژنراتورهای اضطراری از یکدیگر (در صورت وجود چند دیزل ژنراتور) و از نواحی مجاور
• ساختمانهای اداری از نواحی مجاور
• اتاقهای مخابراتی از نواحی مجاور

اگر یک ناحیه آتش بعنوان یک ساختمان جدا شده و منفصل تعریف شده باشد ، این ساختمان می بایست از دیگر ساختمانها با یک فاصله مناسب جدا شود.

 

اطفا حریق پودر شیمیایی خشک

پودر شیمیایی خشک، بی کربنات سدیم بوده که با افزودن موادی به آن مقاومت آن در برابر رطوبت و ذخیره سازی بالا رفته و براحتی جریان پیدا می کند. پودر شیمیایی عمل حذف اکسیژن را انجام می دهد و وقتیکه گرم می شود گازی را تولید می کند که شبیه به گاز هالون عمل می کند. از معایب پودر خشک این است که پس از استفاده ، احتیاج به عمل پاک کنندگی بسیار دارد و در ضمن با استفاده از این پودر احتمال حریق مجدد نیز وجود دارد . سیستم حفاظت از آتش با پودر خشک به دو صورت نصب شده (ثابت ) ودستی وجود دارد.

ایمنی ماشین آلات

استفاده از ماشین­هایی که از نظر خطر دارای اهمیت می­باشند ، مستلزم اتخاذ تدابیر حفاظتی خاصی می­باشند . در آغاز انقلاب صنعتی ، استفاده از ماشین­ها باعث ایجاد خطرات زیادی می­گردید. ابتدا برای تقلیل دادن میزان مخاطرات ، مقررات و آیین نامه­های قانونی در خصوص حفاظت در کار با آنها و بازرسی مؤسسات صنعتی وضع شد و پس از آن به تدریج ماشین­ها مجهز به وسایل حفاظتی گردیدند که اغلب آنها رضایت­بخش نبودند ، بعضی از آنها مزاحمت در کار عادی با ماشین فراهم نمودند یا کار با آن مستلزم صرف وقت زیاد و بیش از حد بود به طوری که کارگران برای راحتی کار حفاظ­ها را از روی ماشین­ها برمی­داشتند .

– در ماده شماره 82 در مورد شرایط حفاظ­ها به شرح زیر بحث شده است :

1 . وسایل حفاظتی بایستی طوری ساخته شود و مورد استفاده قرار گیرد که شامل موارد زیر می­باشد :

الف) حفاظت را به طور کامل تأمین کند.

ب) از داخل شدن در منطقه خطرناک ، هنگام کار پیشگیری کند.

ج) موجب ناراحتی برای کارگر نشود.

د) به تولید لطمه وارد نکند.

ه) به طور خودکار یا با کمترین تلاش به کار افتد.

و) متناسب با ماشین و کاری باشد که انجام می­شود.

ز) بهتر است حفاظت ، جزئی از ماشین باشد .

ح) اشکالی برای روغن کاری ، بازرسی ، تنظیم و تعمیر ماشین بوجود نیاورد.

ط) بتواند مدت مدیدی با حداقل مراقبت مورد استفاده قرار گیرد.

ی) در مقابل فرسودگی و ضربه مقاومت نماید.

ک) با دوام بوده در برابر آتش و مواد خورنده مقاومت کند.

ل) خود حفاظ منبع ایجاد خطر نباشد ( دارای اجزائی نباشد که موجب حادثه گردد. )

م) نه تنها در برابر مخاطرات احتمالی بلکه در برابر حوادث پیش بینی نشده نقش حفاظتی ایفاء نماید.

انواع حفاظ شامل : مکانیکی ، قفل کننده ، اتوماتیک ، متفرقه ( دو دکمه­ای ) ، دست بندی ، چشم الکترونیک و پدالی می­باشد .

سیستم حفاظت از آتش کف

کف عمل حذف ا کسیژن و خنک کنندگی را تواماً انجام می دهد. کف به آب کمی نیاز دارد و از معایب آن اینست که پس از مدتی فاسد می شود و همچنین خاصیت خورندگی دارد . در ضمن دستگاههای مربوطه می بایستی در دوره های زمانی معین تمیز شوند . کف برای اطفاء حریق آشیانه هواپیماها، پالایشگاهها، تانکهای سوخت، الکل و هیدروکربن ها مناسب می باشد.

ایمنی برق

حرکت آزاد الکترون­ها در مسیر اتم را جریان الکتریسته می­نامند، که این حرکت به پتانسیل ابتدا و انتهای مسیر و مقاومت سیم بستگی دارد. الکتریسته از نظر زیست محیطی انرژی تمیزی است به طوری که کشور­های پیشرفته در پی تبدیل سایر انرژی­هایشان به این انرژی هستند. در کنار محسنات الکتریسته یا برق، این انرژی دارای خطراتی نیز می­باشد که شامل: خطر آتش سوزی ناشی از نقص سیم­ها و کابل­های برق و خطر برق­گرفتگی ناشی از اتصال مستقیم آن با انسان است. در مورد خطر آتش سوزی اقداماتی چون استفاده از فیوز، ، رله­های مغناطیسی و ترانس­های مبدل وحفاظت از سیم­ها و کابل­ها توصیه شده است.

فیوز: وسیله ای است که در راه عبور جریان الکتریسته قرار می­گیرد تا سیستم رادر مقابل جریان اضافی محافظت نماید.فیوز­ها به دوصورت کلی حرارتی و مغناطیسی وجود دارند.

رله مغناطیسی: سیم پیچی است که جهت سیم­های آن خلاف یکدیگر است و چنانچه جریان خروجی مساوی با جریان ورودی نباشد سریع جریان برق قطع خواهد شد.

ترانس مبدل: ترانس بسته به کاربرد کاهنده یا افزاینده بوده و باعث کاهش و افزایش جریان می­شود. این سیستم به صورت سیم­هایی است که داخل یک ماده شیمیایی خنثی قرار گرفته است وجریان زیاد باعث ذوب سیم­ها می­شود.و در انتها ما از برق القایی استفاده می­کنیم.

حفاظت از سیم وکابل: این حفاظت به صورت انتخاب سیم و عبور جریان مناسب از آن امکان­پذیر است . دراین صورت سیم مورد استفاده باید دارای قطر نسبتاً زیاد و مقاومت کافی باشد. ( جریان گرفتن از یک کابل جهت استفاده از چند دستگاه برقی وعبور جریان بیشتر از ظرفیت می­تواند خطر آتش سوزی داشته باشد.)

جهت حفاظت افراد در برابر خطر برق گرفتگی اقداماتی چون آموزش افراد در رابطه با حفاظت از خود در برابر این انرژی، استفاده از سیستم Earth و استفاده از وسایل حفاظتی ایمن از جمله کفش ایمن، دستکش و کلاه ایمنی، توصیه شده است.

شدت جریان ایمن حداکثر 50 میلی آمپر و مقاومت 10000-500 اهم و متوسط 3000-1300 اهم توصیه شده است. در برابر شدت جریان ، عبور جریان بیشتر از این مقدار باعث فیبریلاسیون بطنی( انقباض سریع، تند ونامنظم تارهای عضلانی قلب رامی­گویند.) می­شود.

این انرژی دارای اثرات زودرس و دیررسی است که انسان برق گرفته را گرفتار می­کند . این اثرات شامل:

اثرات زودرس: پرت شدگی فرد برق گرفته، انقباض عضلانی، لرزش و شوک می­شود که بنا به شدت جریان این علائم خفیف یا شدید خواهند بود.اثرات دیررس: اختلالات قلبی و عروقی، آریتمی ضربان قلب، کاهش یا افزایش فشار خون، لخته شدن خون، کاهش حافظه، تیرگی شعور، اختلالات حسی و عصبی، عفونت عنبیه، کاهش بینایی ، عوارض کلیوی و در نهایت منجر به مرگ می­شود.

اما لازم به ذکر است که کلیه این عوارض بستگی به عبور جریان از بدن، شدت جریان عبوری، مسیر عبور جریان، بافت بدن، چاقی و لاغری و رطوبت بدن دارد.

سیستم حفاظت از آتش گاز هالون

هالون نامی عمومی است که جهت یکسری از گازهایی که قابلیت هدایت الکتریکی نداشته و از نظر شیمیایی هیدروکربن ها هالوژنه هستند بکار می رود. این گاز بی بو و بی رنگ بوده و 5 برابر از هوا سنگین تر است . از میان این گازها دو ماده زیر جهت خاموش کنندگی آتش بکار می روند:

هالون 1301 که ترکیب شیمیایی آن CBrF3 (برموتری فلوئورمتان ) بوده و موارد استفاده آن در سیستم های حفاظت از آتش نصب شده (ثابت) است. بعلت مضربودن این ماده برای محیط زیست از سال 1995 استفاده از آن ممنوع اعلام شده است.

هالون 1211 که ترکیب شیمیایی آن CBr CLF2 بوده و مورد استفاده آن درخاموش کننده های دستی (قابل حمل ) است.گاز هالون از فعل و انفعال شیمیایی در حین آتش سوزی جلوگیری بعمل می آورد. هنگامیکه هالون1211 با شعله های آتش مواجه می شود به فسژن ( Phosgene) تجزیه شد ه که ماده ای بسیار خطرناک است و بهمین دلیل نباید در سیستم های حفاظت از آتش نصب شده برای محیط بسته از آن استفاده نمود و تنها مناسب برای خامو ش کننده های دستی در محیط باز می باشد.

ایمنی انبار مواد شیمیایی

1 . افراد باید خواص، خطرات و حتی کمک­های اولیه در رابطه با مواد را آموزش ببینند.

2 . تهویه مناسب در قسمت انبار مواد شیمیایی نصب شود.

3 . مواد شیمیایی چون اسید­ها در ظروف کاملاً در بسته نگه­داری شوند . در صورت وجود مواد خطرناکی چون تتراکلریدکربن از هواکش موضعی استفاده شود.

4 . لوله کشی مواد شیمیایی با رنگ مناسب پوشانده شود تا با لوله کشی آب اشتباه گرفته نشود.

سیستم حفاظت از آتش دی اکسیدکربن

دی اکسیدکربن

دی اکسیدکربن سالهاست که در اطفاء حریق ناشی از مایعات قابل اشتعال ، حریق ناشی از گازها و تجهیزات الکتریکی و به میزان کمتر در دیگر انواع حریق بکار می رود. دی اکسیدکربن بطور موثر حریق را در اکثر موارد مهار نموده و محدودیتهای عملی، بیشتر در روش بکارگیری و یا نوع حریق می باشد. از این ماده با توجه به خصوصیات عایقی آن جهت اطفاء حریق تجهیزات الکتریکی استفاده فراوانی می شود. دی اکسیدکربن گازی است بی رنگ، بی بو و خنثی که دارای خواص متعددی است که آنرا برای کاربری بعنوان ماده خاموش کننده حریق مناسب می سازد. این گاز قابل سوختن نیست و با اکثر مواد واکنش نمی دهد. همچنین از آنجا که دی اکسیدکربن بصورت گاز در هوا منتشر می شود می تواند به تمامی قسمتهای ناحیه حریق نفوذ پیدا کرده و عمل اطفاء را انجام دهد . بعنوان یک گاز و یا بعنوان یخ خشک ، هادی الکتریسیته نیست و هیچگونه اثری از خود باقی نمی گذارد لذا فرآیند تمیز کردن بعد از مصر ف را ندارد . این گاز برای مدت های طولانی فاسد نمی شود.

با حذف دی اکسید کربن از محیط ، احتمال بروز حریق مجدد وجود دارد . بهمین دلیل لازم است گاز دی اکسید کربن برای مدتی درفضا برای جلوگیری از حریق مجدد وجود داشته باشد. گاز دی اکسید کربن بصورت مایع در سیلندرها یا در تانکهای تحت فشار ذخیره می شود. مقدار گاز دی اکسید کربن می بایستی در حدود  0/5 تا 2 کیلوگرم برای هر مترمکعب از حجم مورد حفاظت باشد . فشار گاز دی اکسید کربن در حدود 50 تا 60 بار بوده و زمان عملکرد سیستم حفاظت ازآتش با گاز دی اکسید کربن در حدود 0/5 تا 3 دقیقه می باشد. این گاز مناسب برای فضای بسته (مانند ساختمان کنترل) است.

ویژگیهای گاز دی اکسیدکربن به تفصیل در زیر شرح داده میشود.

خصوصیات اطفایی گاز دی اکسیدکربن

دی اکسیدکربن بعنوان یک ماده خاموش کننده حریق با توجه به دو خصوصیت اطفایی باعث مهارکردن و در نتیجه خاموش کردن حریق میگردد.


• خفه کردن حریق
• سردکردن حریق

خاموش کردن از طریق خفه کردن

دی اکسیدکربن از طریق کاهش میزان اکسیژن در فضا (به گونه ای که برای ادامه حریق حداقل اکسیژن مورد نیاز باقی نماند ) عمل می کند. در هر آتش سوزی، در اثر اکسیداسیون سریع یک ماده قابل سوختن ، حرارت بوجود می آید. مقداری از این حرارت سبب افزودن درجه حرارت مواد آتش شده در حالیکه بخش عمده حرارت از طریق تشعشع از بین می رود بخصوص زمانیکه قسمت سطحی مواد در حال سوختن باشد . اگرحجم اتمسفری که اکسیژن را برای حریق مهیا می سازد، از طریق بخار دی اکسیدکربن رقیق شود ، سرعت تشکیل حرارت نیز کاهش می یابد تا اینکه این حرارت به پایین تر از حد میزان قابل اشتعال برسد. زمانیکه درجه حرارت ماده در حال اشتعال به پایین تر از درجه حرارت اشتعال رسید، سرعت آتش کم شده و در اثر کمبود اکسیژن در آن محیط آتش کاملاً خاموش و یا خفه می شود.

خاموش کردن از طریق خنک کردن

سرعت خنک کردن دی اکسیدکربن زمانیکه مستقیماً بر روی ماده در حال سوختن پاشیده می شود کاملاً مشهود است. هنگامیکه مقادیر متنابهی دی اکسیدکربن بکار برده شود، این گاز سریعاً تمام سطوح در حال سوختن ماده مشتعل را می پوشاند. لذا زمانیکه تخلیه دی اکسیدکربن کامل می شود و هوا مجدداً با سطح ماده در تماس قرار می گیرد، از حریق مجدد جلوگیری بعمل می آید . وجود ذرات خشک یخی در بخار ناشی از تخلیه به سردکردن سطح ماده در حال سوختن کمک میکند.

خصوصیت ترمودینامیک گاز دی اکسیدکربن

در شرایط معمولی دی اکسیدکربن یک گ از است ، ولی به آسانی در اثر فشار و سرد کردن مایع م ی شود و با افزایش فشار و برودت به حالت جامد در می آید.

در درجه حرارت بین 57- درجه سانتیگراد و درجه حرارت بحرانی 31- درجه سانتیگراد می تواند در حالت گاز یا مایع در ظروف مخصوص نگهداری شود . میزان فشار تا زمان یکه حالت گازی یا مایع وجود داشته باشد ، به درجه حرارت بستگی دارد . وقتی که درجه حرارت و فشار افزایش می یابد چگالی فاز بخار زیاد شده در حالیکه چگالی گاز مایع کاهش می یابد . در درجه حرارت 31- درجه سانتیگراد چگالی بخار برابر با چگالی مایع می شود و حالت مشخصه احتراق بین این دو حالت از بین می رود. در بالاتر از درجه حرارت بحرانی د ی اکسید کربن تحت فشار بالا فقط بصورت گازی با خصوصیات مابین حالت گازی و مایع وجود دارد. زمانیکه درجه حرارت کاهش می یابد و به 57- درجه سانتیگراد در فشار 75 PSI می رسد، دی اکسیدکربن ممکن است بصو رت گاز ،مایع و جامد و در شرایط تساوی از هر سه مورد باشد که برای بیان این حالت اصطلاح نقطه سه گانه را بکار م ی برند . در فشارهای پایین تر از نقطه سه گانه، بسته به دمای ماده، دی اکسیدکربن تنها می تواند گاز و جامد باشد. اگر فشار دی اکسیدکربن کاهش یابد، درفشار 60 PSI بخشی از آن به سرعت تبدیل به بخار م ی شود در حالیکه مقدار باقیمانده تبدیل به ذرات برفی یا یخ خشک در درجه حرارت نزدیک به 56- درجه سانتیگراد خواهد شد. با کاهش بیشتر فشار تا حد فشار اتمسفر درجه حرارت یخ خشک به مقدار نرمال خود یعنی 79- درجه سانتیگراد می رسد. همین عمل هنگام تخلیه مایع دی اکسیدکربن به اتمسفر روی می دهد. قسمت اعظم مایع به بخار تبدیل شده (با افزایش قابل ملاحظه حجم) و بقیه به ذرات یخ خشک با درجه حرارت 79- درجه سانتیگراد تبدیل میشود.

چگالی بخار گاز د ی اکسیدکربن

دی اکسیدکربن دارای چگا لی حدود 1/5 برابر چگالی هوا ، در درجه حرارت یکسان است . در حالت سرد این گاز دارای چگالی بیشتری است که این امر به توانایی ماده جهت جایگزینی هوا برروی سطح در حال سوختن و نگهداری هوای خفه کننده بر روی حریق منجر می شود. از آنجائیکه هرگونه مخلوط هوا و دی اکسیدکربن در یک درجه حرارت مشخص سنگین تر از هواست، اتمسفری که دارای بالاترین غلظت دی اکسیدکربن باشد ، به پایین ترین سطح نزول کرده ، در حالیکه هوای دارای غلظت پایین تر در سطوح بالایی باقی می ماند.

مسمومیت ناشی از گاز د ی اکسیدکربن

اگر چه میزان سمی بودن دی اکسیدکربن کم است ولی به هر حال در غلظتهای بالا می تواند ایجاد بی هوشی و مرگ نماید .غلظت 8 تا 10 درصد از آن در هوا میزانی است که اکثر افراد می توانند آنرا بدون از دست دادن هوشیاری درعرض چند دقیقه تحمل کنند و تنفس غلظت بالاتر از حد یادشده می تواند باعث بیهوشی آنی افراد شود.

سیلندرهای د ی اکسیدکربن

سیلندرهای دی اکسیدکربن به دو دسته پرفشار و کم فشار تقسیم می شوند. در سیلندرهای پرفشار دی اکسیدکربن در محفظه فشار در دمای اتمسفر ذخیره می شود. در دمای 21 درجه سانتیگراد فشار این نوع سیلندر 58/6 بار است . در سیلندرهای کم فشار دی اکسیدکربن درمحفظه های فشار در دمای کنترل شده پایین ( 18 – درجه سانتیگراد ) ذخیره می شود. در 18 – درجه سانتیگراد فشار این نوع سیلندرها 20/7 بار است.

در سی لندرهای پرفشار مساحت کمتری جهت ذخیره دی اکسیدکربن مورد نیاز بوده و علاوه بر آن نیاز ی به نگهداری دی اکسیدکربن در دمای پایین و استفاده از چیلر و تجهیزات خنک کننده نمی باشد.

ایمنی ساختمان

شرایط کارگاه:

استاندارد وسعت کارگاه برای هر فرد کارگر12 متر مکعب است. و اگر فاصله زمین تا سقف 3 متر باشد، سطح مورد نیاز هر کارگر 4 متر مربع در نظر گرفته می­شود. در صورت وجود ماشین آلات در کارگاه فضا به کارگاه افزوده می­شود. کف کارگاه باید صاف ، قابل شستشو، غیر لغزنده و بدون برآمدگی بوده تا از آسیب به کارگر جلوگیری کند . همچنین جهت سنگفرش آن باید از بتون­های چهار گوش استفاده کرد. در صورت وجود وسایل حمل و نقل داخل کارگاهی لازم است محل مناسب با خط­کشی ایمنی تعبیه شود.

شرایط نرده یا حفاظ­های کارگاهی:

کلیه پرتگاه­ها و محل­هایی که احتمال سقوط کارگر وجود دارد باید نرده گذاری شود. این مکان­ها شامل: اطراف پله­ها، اطراف کانال­های زیرزمینی و کناره­های ­آدم­رو می­باشند. نرده­ها باید از جنس آهن ، پروفیل و یا به طور کلی مقاوم بوده و دارای ارتفاع حداقل 90 سانتی مترو به فاصله 2 متر از یکدیگر دارای پایه مقاوم متصل به زمین باشند.

شرایط پله :

هر پله باید دارای طول ، عرض و ارتفاع مناسب بوده تا از بروز حادثه جلوگیری کند . طول حداقل 90 سانتیمتر ، عرض حداقل 33 سانتیمتر و ارتفاع 14 تا 33 سانتیمتر از شرایط یک پله مناسب است . ارتفاع همه پله­ها باید با هم برابر باشند تا شرایط ایمنی را به­وجود آورند. فاصله بین دو پاگرد پله نباید از 3 متر و 75 سانتیمتر بیشتر باشد . و در صورت داشتن طول بیشتر از 2 متر و25 سانتیمتر علاوه بر داشتن نرده جانبی از نرده وسط هم برخوردار باشد . در صورت برخورداری از رم یا سطح شیبدار نباید شیب آن بیشتر از 10 درجه باشد .

روشنایی ساختمان :

یکی از مهمترین مباحث محیط فیزیکی کار را نور و روشنایی تشکیل می­دهد که ارتباط نزدیکی با ایمنی ساختمان دارد . از نور نه تنها برای رؤیت اشیا و انجام کارها ، که از آن به عنوان عاملی برای ایجاد یک محیط کار مطبوع استفاده می­شود . علاوه بر آن میزان روشنایی رابطه مستقیمی با افزایش بازدهی کار افراد دارد. برای تأمین روشنایی محیط ، اولویت با نور طبیعی است و در صورت عدم کفایت از نور مصنوعی استفاده می­شود . تحقیقات انجام شده نشان می­دهد که حداقل نور در محیط کارگاه و خارج از آن 20 ، عدم لزوم تشخیص جزئیات 50 ، تشخیص متوسط جزئیات 200 و تشخیص دقیق جزئیات lux300 می­باشد .

شرایط نردبان :

نردبان­ها به طور کلی به دو دسته ثابت و متحرک تقسیم می­شوند و نردبان متحرک به دو صورت یک طرفه و دو طرفه وجود دارد . که شرایط ایمنی آنها به طور کلی شامل موارد زیر می­باشد:

1 . در کلیه نردبان­ها از دو پله آخر نباید استفاده کرد .

2 . نردبان یک طرفه باید دارای کفشک باشد . تا لیز نخورد .

3 . زاویه مناسب برای نردبان یک طرفه 75 درجه است .

4 . از رنگ زدن نردبان چوبی باید جلوگیری کرد .

5 . طول نردبان یک طرفه قابل حمل بیشتر از 10متر نبوده و از اتصال دو نردبان به یکدیگر خودداری شود .

رنگ ساختمان :

بدون تردید در محیطهای کاری رنگ دارای تأثیر روانی زیادی در افراد می­باشد . غیر از آن رنگ در ایمنی و روشنایی محیط نیز دخیل است . انواع رنگها و کاربرد آن­ها شامل:

رنگهای گرم مثل قرمز و نارنجی در رختکن ،سلف و آسانسور

رنگهای سرد مثل سبز ، آبی و فیروزه­ای در ورود و خروج اضطراری .

رنگهای روشن مثل کرم ، لیمویی و نیلی در دیوار داخلی صنایع .

رنگهای تیره مثل مشکی در مشخص کردن موانع و ایجاد تباین لازم .

رنگهای درخشنده مثل سبز ، زرد ، فسفری برای شعار و پوستر ایمنی .

علاوه بر آن در محیط­های کار تأسیسات و لوله کشی­ها با رنگ­های زیر مشخص می­گردند:

بخار: قرمز، آب: سبز ، هوا:آبی ، گاز:زرد ، اسید: نارنجی، قلیا: بنفش، روغن: قهوه ای، خلاء : خاکستری و ماده نفتی با رنگ سیاه

سیستم Earth :

جهت تعبیه ایمنی برق در ساختمان­ها از سیستم اتصال به زمین استفاده می­شود. اکثراً این سیستم از سیم­هایی به وجود آمده است که در اطراف ماشین آلات قرار گرفته ، که از این سیم­ها یک سیم که اصولاً هادی برق ، ضخیم و معمولاً مسی است ، گرفته شده و داخل حفره ای به نام چاه Earth قرار می­گیرد. این چاه باید مرطوب بوده و حداکثر 60 سانتی متر از فونتاسیون ساختمان دور باشد. ( لازم به ذکر است که مقاومت سیم­ ­ها یا الکترود­ها نباید از 10 اهم بیشتر باشد تا به انتقال سریع برق کمک کند.

سیستم حفاظت از آتش آب

آب ماده ای است قابل دسترس و ارزان و دارای ظرفیت جذب مقادیر زیادی از حرارت ایجاد شده توسط آتش است . از سوی دیگرآب سبب خنک کنندگی و خاموش شدن آتش می گردد. لذا بعنوان ماده ای با خاصیت تاثیرگذاری متوسط جهت آتش کلاس A مفیدخواهد بود . همچنین استفاده از آب بصورت اسپری جهت آتش کلاس B بخصوص آنهایی که نقطه آتش بالایی دارند نظیر روغن دیزل، روغن ترانسفورماتور، روغن های روان کننده و … نیز بکار برده می شود. هنگام استفاده از آب باید به این نکته توجه نمود که باتوجه به هدایت الکتریکی آب در هنگام استفاده جهت خاموش کردن آتش در تجهیزات الکتریکی، این تجهیزات بی برق شده باشند.
زمان عملکرد سیستم خاموش کنندگی آتش با آب معمولاً بین 5 تا 10 دقیقه خواهد بود . در این سیستم احتیاج به منبع ذخیره آب
 با پمپ، منبع گاز فشرده یا شبکه آب شهری میباشد.

سیستم حفاظت از آتش آبی به انواع زیر تقسیم م یشود:

الف- سیستم پاشیدن آب 1: این سیستم عمل خنک کنندگی ماده مشتعل را انجام می دهد.


ب- سیستم پاشیدن ذرات آب بصورت مه : این سیستم عمل خنک کنندگی (پایین آوردن دما ) و حذف اکسیژن در سطح
 ماده مشتعل را تواماً انجام می دهد. در این سیستم، حداقل فشار کار نازلی که آتش سوزی خارجی را تحت پوشش دارد 1/4 بار است.

ج- سیستم پاشیدن ذرات آب با فشار زیاد 1 : این سیستم عمل خنک کنندگی و حذف اکسیژن و تغییر شکل دادن و قابل جذب نمودن روغن ( با بمباران سطح روغن مشتعل توسط آب با سرعت زیاد، ملکول های روغن از یکدیگر جدا شده و مخلوط آب و روغن بوجود می آید) را تواماً انجام می دهد که به این ترتیب اثر سریعی بر روی آتش دارد . در این سیستم، فشار کار در دورترین نازل نبایستی از 3/5 بار کمتر باشد.

د- سیستم پاشنده که در وسط دارای سوراخهایی جهت تولید مه و در اطراف آنها دارای سوراخهایی جهت پاشیدن آب با سرعت زیاد می باشد. در این سیستم مه تولید شده در برابر وزش باد حفاظت شده و منحرف نگردیده و به ناحیه یا نقطه مشتعل پاشیده خواهد شد. سیستم خاموش کنندگی با آب عموماً در پستهای فشارقوی کاربرد ندارند. به هر حال در برخی پستهای نیروگاهی می توان از این سیستم استفاده نمود.

ایمنی حریق

به طور کلی بعد از انقلاب صنعتی ایمنی جهت جلوگیری از خسارت شکل گرفت.

ایمنی حریق اهداف زیر را دنبال می­کند:

1 . کاهش مرگ و میر

2 . کاهش مصدومیت

3 . کاهش آسیب­ها و خسارت­های وارده به تجهیزات

4 . مهم ترین هدف کاهش زمان پاسخ یا زمان تأخیر

حریق واکنشی است شیمیایی که در طی آن واکنش، ماده سوختنی با اکسیژن ترکیب شده و تولید حرارت و گاز­های سمی می­کند .( حرارت هم به­عنوان ماده اولیه و هم محصول حریق خوانده می­شود.)

سیستم حفاظت در برابر حریق: (اطفاء حریق)

1 . سطل­های آتش نشانی حاوی شن وماسه:این سطل­ها در قدیم حاوی آب بوده­اند که امروزه جای خود را به شن و ماسه داده­اند.گنجایش این سطل­ها 15-10 لیتر است که در حال حاضر بیشتر در پمپ بنزین­ها نگه­داری می­شوند.

2 . کپسول اطفاء حریق شامل: کپسول های اطفا حریق پایروژن ایروسل ، کپسول حاوی آب، کپسول حاوی پودر، کپسول حاوی کف، کپسول حاوی هالون­ها و مهم تر و پرکاربردی ترین کپسول حاوی co2

کپسول­های آب: به رنگ قرمز،حاوی آب و گازهای عامل فشاراست.

کپسول­های پودر : به رنگ آبی، حاوی پودر و گازعامل فشار است.

کپسول­های کف: به رنگ کرم، حاوی سولفات آلومینیوم و بی­کربنات سدیم هستند.

کپسول­های هالون:به رنگ سبز،حاوی هیدروکربن­های هالوژنه هستند.

و کپسول­های : به رنگ مشکی ،نازل شیپوری، بدنه یکپارچه و خروج به شکل برف ماننداند. گفتنی است تشکیل دانه­های برفی بدین علت است که گاز درون کپسول تحت فشار زیاد به شکل مایع در آمده و در هنگام خروج از کپسول گرمای هوا را گرفته تا به شکل اولیه­اش در آید . در این هنگام مولکول­های بخار آب موجود در هوا ( نه گاز گرمای خود را از دست داده و به شکل دانه­های برف در می­آیند.

البته امروزه تمامی سیستم های اطفا حریق جای خود را به سیستم جدید آتش خاموش کن اتوماتیک پایروژن ایروسل داده اند و این محصول تقریبا جایگزینی برای سیستم های قدیمی شده است.

3 . شیر­های آتش نشانی:این شیرها به رنگ قرمز در مسیر ورودی اماکن بزرگی چون بازار­ها قرار دارند و شامل شلنگ­های بلندی هستند تا امر اطفاء حریق با سهولت انجام شود.

4 . جعبه­ های آتش نشانی که با حرف F نمایش داده شده اند: جعبه ها به رنگ قرمز، دارای قسمت شیشه­ای در قسمت پایین که با شکستن شیشه کلید جعبه برداشته شده و محتویات(شلنگ­های طولانی که به مخزن آبی غیر از آب شهر متصل است،کپسول اطفاء حریق و شاید تبری جهت آسانی شکستن شیشه­ها توسط آتش نشان) مورد استفاده قرار می­گیرد.

5 . درب­های ضد حریق: این درب­ها در برابر حرارت­های بالا مقاوم بوده و تا کاهش دما و اطفاء حریق بسته می­مانند و از این رو لازم است به راه­های خروج اضطراری ختم شوند.

6 . اسپرنکیلر­ها:در اصطلاح لوله­کشی هایی در قسمت سقف و دیوار­های ساختمان­های بزرگ هستند که در بیشتر مواقع به مخزن آب متصل­اند و در صورت آتش­سوزی به طور خودکار عمل می­کنند.(لازم به ذکر است که در بعضی از صنایع بزرگ از اسپرنکیلر­های موضعی با توجه به نوع آتش­سوزی های احتمالی استفاده می­شود.)

7 . فرد آتش نشان: فردی آموزش­دیده ،با توان جسمی و سرعت بالاست.

سیستم پیشگیری در برابر حریق:

1 . انسان(آتش نشان)

2 . اسپرنکیلر­ها

3 . چراغ چشمک زن یا آژیر اعلام حریق

4 . آشکار ساز یا Detector که شامل حرارتی، دودی، شعله ای و گازی هستند.این وسایل مهمترین وسایل پیشگیری بوده که به چراغ­های چشمک­زن و آژیر متصل­اند.

سیستمهای پیشگیری از آتش

برنامه ای جهت پیشگیری از آتش در هر پست پیش بینی می شود که حداقل شامل موارد زیر است :

– اطلاعات ایمنی در مقابل آتش سوزی برای کلیه کارکنان و پیمانکاران : این اطلاعات می بایست حداقل شامل آ شنایی با دستورالعملهای پیشگیری از آتش و همچنین آلارمهای اضطراری محوطه و دستورالعملهای مربوطه و چگونگی گزارش دهی آتش سوزی باشد.

– تهیه مدارک بازرسی ها شامل پیش بینی هایی برای انجام عملیات اطفاء برای بهبود شرایط در هنگام افزایش آتش سوزی

– تامین یک سیستم ارتباط اضطراری در پست برای کمک رسانی سریع در هنگام آتش سوزی

– تعیین یک برنامه منظم جهت نگهداری مواد قابل احتراق و سایر موارد مشابه در انبارهای تعیین شده و تمیز کاری دوره ای شیرها مطابق با دستورالعملهای سازنده

– آزمونهای عملی که نشان دهد اپراتورها و سایر کارکنان پست در هنگام بروز حریق عکس العمل مناسب خواهند داشت.

– نظارت بر جلوگیری از آتش

آشکارسازها

آتش هنگامی وقوع می یابد که یک ماده به درجه حرارت بحرانی خو د برسد و ایجاد یک واکنش شیمیایی با اکسیژن نماید .حاصل این واکنش، تولید دما، شعله، نور، دود، بخار آب، منواکسید کربن، دی اکسید کربن یا سایر موارد است . مراحل تولید آتش به شرح ذیل است:

• مرحله ابتدایی: تشکیل دود غیر قابل رؤیت
• مرحله سوختن و دود کردن: تشکیل دود قابل رویت اما بدون وجود شعله
• مرحله سوختن و شعله ور شدن: ایجاد تشعشع نور و حرارت
• مرحله گرم کردن: انتشار انرژی حرارتی به اطراف

در حقیقت هدف از آشکارسازهای اتوماتیک، شناسایی آتش با حس کردن یک یا ترکیبی از مراحل فوق و تبدیل آن به سیگنالهای الکتریکی و ایجاد آلارم است.

آشکارسازها به انواع مختلفی تقسیم می شوند که انواع عمده آن آشکارسازهای حرارتی، دودی ، ماوراء بنفش، مادون قرمز و آشکارساز شعاع نور می باشد.در جدول شماره  1 مقایسه انواع آشکارسازها و خواص و ویژگیهای هر یک ذکر شده است . از آنجا که در پستهای فشارقوی عمدتاً از سه نوع آشکارساز دودی، شعله ای و حرارتی استفاده می شود عمده بحث روی این آشکارسازها خواهد بود.

 

آشکارسازهای دودی خود به دو دسته عمده تقسیم می شوند: آشکارساز دودی نوع یونیزاسیون و آشکارساز دودی نوع فتوالکتریک.آشکارسازهای دودی یونیزاسیون در مرحله اولیه تولید آتش (دود غیر قابل رؤیت ) عمل می کنند در حالیکه آشکارسازهای دودی فتوالکتریک در مرحله دوم تولید آتش (دود قابل رؤیت) عمل خواهند کرد.

آشکارساز شعله، شعله ایجاد شده توسط سوختن مواد را حس می کند. شعله ستونی از گاز است که تولید روشنایی و گرما می کند .شعله برخی مواد (مانند هیدروژن ) ممکن است توسط چشم غیرمسلح دیده شود . آشکارساز شعله به حضور انرژی تشعشعی قابل دید با چشم انسان (حدود 4000 تا 7700 آنگستروم ) یا خارج از گستره دید انسانی نیز پاسخ می دهد (پایین تر از 4000 آنگستروم یا بالاتر از 7700 آنگستروم).

کاربرد آشکارساز حرارتی در مرحله چهارم از مراحل چهارگانه تولید آتش بوده و به همین علت است که آشکارسازهای حرارتی دارای حساسیت پایین تری می باشند. این آشکارسازها خود به دو دسته “درجه حرارت ثابت” و “حساس به نرخ افزایش درجه حرارت” تقسیم می شوند البته نوع دیگری هم وجود دارد که ترکیبی از هر دو حالت فوق است . آشکارسازهای نوع درجه حرارت ثابت به دمای اطراف یک نقطه خاص پاسخ می دهد. به عبارتی این آشکارسازها دارای المانی هستند که در یک دمای از پیش تعیین شده به کارمی افتد. هنگام استفاده از این آشکارسازها توجه به این نکته ضروری است که ماکزیمم درجه حرارتی که انتظار وقوع آن در سقف وجود دارد تاثیر مستقیم بر انتخاب درجه حرارت در آشکارسازهای حرارتی دمای ثابت دارد . همچنین می نیمم درجه حرارت که در محل نصب آشکارسازها در سقف احتمال وقوع آن می رود نیز بسیار مهم خواهد بود. زمانیکه درجه حرارت سقف کاهش یابد حرارت بیشتری از آتش مورد نیاز است تا اینکه بتواند هوای اطراف المان حسگر آشکارسازها را به درجه حرارت عملکردشان برساند که این مسئله سبب عملکرد آهسته و پاسخ تاخیری آشکارسازها به وقوع آتش خواهد گردید . آشکارسازهای حرارتی حساس به نرخ افزایش درجه حرارت به افزایش سریع دمای هوای اطراف واکنش نشان می دهد ولی به افزایش عادی دمای هوا ناشی از سیستم های گرم کننده و نور خورشید واکنش نشان نمی دهند. بطور کلی آشکارسازهای حرارتی برای واکنش به آتش سوزیهای سریع و جهت استفاده در مکانهایی که اعلام خطرهای ناخواسته از آشکار سازهای دودی به علت آلودگی هوا پیش می آید بکار می روند . لیکن با توجه به این که این آشکارسازها کمتر از آشکارسازهای دودی حساس هستند لذا در جاهائی که آتش ضعیفی می تواند سبب خسارات زیادی شود نباید بکار برده شوند.در طراحی سیستم های اعلام حریق در پستهای فشارقوی یکی از نکات مهم انتخاب نوع آشکار ساز است که در نواحی مختلف براساس نشانه های بروز آتش و شرایط محیط تعیین می گردد.جدول شماره 2 انتخاب آشکارسازها را برای مکانهای مختلف پیشنهاد می دهد.

 

 

ایمنی و حفاظت فنی

در محیط­های صنعتی با وجود ماشین آلات و ابزار فراوان ، غالبا ًکارگران در معرض مخاطرات مختلف قرار دارند. با توسعه تکنولوژی و افزایش کاربرد ماشین در امر تولید نیز احتمال مخاطرات و حوادث در این گونه محیط­ها زیاد تر می­شود. سوانح در کارخانجات ممکن است باعث نقص عضو یا فوت افراد شود که به سهولت وسرعت قابل جبران نیست و برای سازمان فقدان یک متخصص که سال­ها برای تربیت او سرمایه و وقت مصرف شده است، زیان سنگینی به شمار می­آید.

در سازمان­های تولیدی که اصول و موازین (ایمنی و حفاظت فنی) مراعات نمی­شود، روحیه کارکنان نیز ضعیف و متزلزل است و کمتر امکان دارد کارگر خوب و طراز اول در خدمت چنین سازمان­هایی مشغول به کار باشد. بنابراین اجرای تدابیر و برنامه­هایی به منظور ایمنی و حفاظت فنی کارکنان، در درجه اول اهمیت، در راستای تأمین و نگه­داری نیروی انسانی، قرار دارد. در عین حال، صرف هزینه و تخصیص اعتبار در برنامه­های سازمان، به منظور ابداع تدابیر و استقرار وسایل جهت جلوگیری از حوادث، در مقابل منافع حاصل از آن، اندک و ناچیز به شمار می­رود.

اصولاً ایمنی، حفاظت فنی و بهداشت صنعتی رشته وسیع و گسترده­ای است که تحت عنوان(حفاظت صنعتی) به مجموعه تدابیر، اصول و مقرراتی گفته می­شود که با به کار گرفتن آن­ها بتوان نیروی انسانی و سرمایه را در مقابل خطرات مختلف و محتمل در محیط­های صنعتی به نحو مؤثری حفظ و حراست کرد و یک محیط کاری بی­خطر و سالم جهت افزایش کارایی کارکنان به وجود آورد. 

علل حریق

اطلاع از علل حریق می تواند به نوعی در جلوگیری از ایجاد شرایط وقوع حریق موثر باشد . عوامل ایجاد حریق می تواند به دودسته کلی زیر تقسیم گردند :

– عوامل غیر الکتریکی

– عوامل الکتریکی

منشاء غیر الکتریکی می تواند مواردی مانند بمباران هوایی دشمن، بی احتیاطی های پیش بینی نشده، خرابکاری و… باشد.

منشاء الکتریکی حریق بطور کلی از تنظیم نامناسب سیستم های حفاظتی، عدم عملکرد مدارات حفاظتی بهنگام وقوع خطا و تداوم خطا ناشی از نقص در مدارات حفاظت و یا تجهیزات جداکننده خطا (نظیر کلید قدرت و…) سرچشمه می گیرد . برخی از شایع ترین موارد حریق عبارتند از :

– در تجهیزاتی مانند ترانسفورماتورها ، راکتوره ا، خازنها، ترانسفورماتورهای اندازه گیری و برخی کلیدها که در آ نها از یک ماده عایق و خنک کننده چون روغن استفاده می شود، وقوع قوس به دلیل اضافه ولتاژها و یا ضعیف شدن خاصیت عایقی ماده حاصل می گردد. دمای بالا ی قوس باعث تجزیه روغن و تولید بخار روغن یا گاز می شود که می تواند در نهایت منجر به انفجار استیلنی یا هیدروژنی گردد. این انفجار باعث پرتاب قطعات به اطراف و اشتعال روغن می گردد.

– کابلها در صورتیکه در معرض اضافه جریان قرار گرفته و مدارات حفاظت به موقع عمل نکنند موجب افزایش دما و در نهایت شعله ورشدن غلاف هادیها (که اکثراً ازجنس PVC می باشند) خواهد شد.

– آتش سوزی در ساختمان کنترل، رله و اطاق دیزل ژنراتور اضطراری

– آتش سوزی در انبار نگهداری تجهیزات، کابل، روغن، جعبه های چوبی و … (در صورت وجود در پست)

 

فرهنگ ایمنی

مقدمه :

فرهنگ یکی از آن کلماتی است که هم در بحث و گفتگو و هم در نوشته های راجع به تغییرات سازمانها استفاده زیادی دارد .فرهنگ اصطلاحی است که بطور رایج و گاه بی رویه و حتی بی ارتباط با موضوعی مورد استفاده واقع میشود. در اغلب موارد افراد بی آنکه معنای عمیق و واقعی فرهنگ را بدانند آنرا بکار میبرند .همه فکر میکنند معنی آنرا میدانند حال آنکه تشریح و تعریف فرهنگ واقعا مشکل است و هر کس یک تعریف از آن در ذهنش وجود دارد .

تعریف فرهنگ و چالشهای معنایی آن :

فرهنگ از جنبه لغوی اینطور تعریف میشود : الگوئی ثابت برای رفتارها و عملکردهای افراد با حدو مرز مشخص . با چنین تفکری فرهنگ واقعیاتی است که بطور سلسله وار در افراد یک جامعه یا سازمان خاص منجر به تولید رفتارهای مشخصی میگردد. تا اینجا تشریح و تعریف فرهنگ بنظر ساده است اما مشکل از آنجا آغاز میشود که برای طبقه بندی رفتارها و عملکردها از کلمات ” فرهنگ بد ” یا ” فرهنگ خوب ” استفاده میشود. بکاربردن کلمه فرهنگ برای تشریح رفتارها افراد را دچار اشتباه و سردرگمی میکند. همه ما از این نوع استفاده نادرست از کلمه فرهنگ در زندگی روزمره مثالهای زیادی در ذهن داریم مثلا وقتی پرسیده میشود : ” چرا حوادث در حال افزایش است ؟” پاسخ معمولا این است که :” فرهنگ ایمنی بد است .” این جمله کلی واقعا چه معنائی را به ذهن می آورد؟

فرهنگ سازمانی یا جامعه در واقع تصویری است که با کمک شواهدی از مطالعه در رفتارها یا عملکرد افراد ترسیم میشود بگونه ای که همه مخاطبان تقریبا یک برداشت واحد از مقوله فرهنگ آن سازمان با جامعه خاص داشته باشند . در برخی مواقع توصیف فرهنگ برای تشریح رفتارها و عملکرد افراد در مقطعی خاص زمانی یا مکانی کار اشتباهی است چون باعث منحرف شدن ذهن از مفهوم واقعی فرهنگ میگردد . آنچه بعنوان مجموعه رفتارها عملکردها و باورهای افراد در زمان و مکان خاصی مشاهده میشود نمیتواند فرهنگ به معنای تام و عام باشد . فرهنگ مفهومی بس عمیقتر از مشاهدات مقطعی و کوتاه مدت است .

فرهنگ چیزی نیست که با مشاهده بصورت کامل درک و به تصویر کشیده شود . فرهنگ را نمیتوان اندازه گیری کرد و با مقیاس ” خوب و بد ” سنجید . بنابراین هرگونه تغییری در این مقوله پیچیده نیز بسادگی امکانپذیر نیست و بدیهی است که قابل درک و لمس هم نباشد.

پس با تمام این اوصاف به راستی ” فرهنگ ” چیست ؟ دریک کلام باید گفت فرهنگ مفهومی است بسیارفراتر از آنچه مردم انجام میدهند به زبان می آورند یا به تصویر میکشند . بسیاری از مسائل فرهنگی صرفا در ذهن افراد جامعه است و شاید هرگز از ذهن آنان به بیرون درز نکند .

برای روشن تر شدن مفهوم فرهنگ به این مثال توجه کنید : دو کارگاهA و B را فرض کنید با کارکردهای مشابه که هرکدام متعلق به یک سازمان است. تصور کنید در هریک از آنها یک نفر مکانیک مشغول تعمیر موتور یک ماشین است. در هردو کارگاه یک کار مشابه در حال انجام است ولی نحوه انجام کار با توجه به تفاوتهای سازمانهای متبوع با هم متفاوت است . مثلا در کارگاه A کار بصورت دستوری و توسط سرپرست به کارگر در حال انجام است ولی در کارگاه B تعمیرات اصولا با روشهای ابتکاری و با حق انتخاب تعمیرکار انجام میگیرد. آنچه باعث این تفاوتها شده است چیزی جز فرهنگ سازمانی نیست .

در واقع با مشاهده رفتارهای افراد متوجه تفاوتهایی میشویم که منشاء آن فرهنگ تلقی میگردد. پس در مثال فوق میتوان نتیجه گرفت که :” فرهنگ کاری در دو کارگاه با هم متفاوت است .” در مشاهدات رفتارها باید به سه سوال اساسی پاسخ داد تا مفهوم تفاوت فرهنگی را متوجه شویم :

چه کاری انجام میشود؟ چرا انجام میشود ؟چگونه انجام میشود ؟

در مبحث ایمنی مبتنی بر رفتار نیز به این جنبه از فرهنگ توجه میشود .

“فرهنگ” در ایمنی مبتنی بر رفتار :

در این مقوله تنها نوشتن دستورالعملهای ایمنی و آموزش افراد و تاکید بر اجرای دستورات کافی نیست بلکه هدف این است که افراد به” ارزش” آموزش و دستورات ایمنی پی برند و خود متقاضی اجرای آنها باشند نه اینکه با زور و اجبار آنها را آموزش داده و انتظار داشته باشیم با این روش موفق باشیم . تجربیات مختلف در دنیا نشان داده که این روش شاید در کوتاه مدت موفق باشد ولی واقعیت آن است که نتوانسته موفق و پایدار باقی بماند .

قبل از آنکه وارد مبحث ایمنی شویم باید بدانیم چرا افراد همواره تابع دستورات نیستند ؟چرا ریسک میکنند ؟ چرا گاهی از قوانین سرپیچی میکنند ؟وهمه اینها “چگونه” اتفاق می افتد ؟

پاسخ به این سوالات فقط با “مشاهده و مطالعه رفتارهای افراد ” و شناخت نسبی از فرهنگ آنان بدست خواهد آمد.

اگر در سازمانها ایمنی مبتنی بر فرهنگ و رفتارهای افراد نهادینه گردد آنگاه میتوان از مستمر و بادوام بودن آن نیز اطمینان حاصل نمود. یک سازمان زمانی میتواند ادعا کند که تلاشهایش برای سازماندهی و نهادینه کردن ایمنی موثر بوده که برای اجرای دستورات ایمنی هیچ فشار و جبری بر افراد تحمیل نگردد.

در سازمانهایی که ایمنی پایدار و با دوام است افراد برای انجام اعمال ایمن تشویق نمیشوند و برای اهمال در ایمن کارکردن توبیخ نمیگردند. در این سازمانها انجام کارها به روش ایمن بخشی از فرهنگ ( باور و رفتار ذاتی) آنها و امری کاملا بدیهی است .

البته نباید فراموش کرد که وارد کردن ایمنی در فرهنگ کاری افراد امری است بسیار زمان بر و نیازمند پی گیری های مستمر و بی وقفه.

اما در بیشتر سازمانهایی که امروزه فعال و بعضا در بسیاری از زمینه ها موفق هستند ایمنی به شکلی که گفته شد مستقر نشده . در این سازمانها اعمال تشویق و توبیخ و تنبیه و کلا اجبار برای انجام رفتارهای ایمن امری رایج و متاسفانه بی نتیجه است.مشاهدات مختلف نشان داده افراد در این سازمانها بصورت شرطی و فقط در هنگام اعمال زور و فشار رفتار ایمن از خود نشان میدهند و به محض حذف این اجبار باز به رفتارهای غیر ایمن روی می آورند.

برای اینکه ایمنی بخشی از فرهنگ کاری افراد شود واقعا تلاش کرد و علم و هنر را با هم بکار برد تنها در آن صورت است که ایمنی ” یک ارزش عمیق ” در نهاد تک تک افراد خواهد شد که به راحتی فراموش نمیگردد. اگر ایمنی یک ارزش عمیق باشد آنگاه همه افراد سازمان در یک جهت یعنی ” دوام و بقای ایمنی ” تلاش میکنند. در این صورت رفتار افراد همواره و در هرشرایطی مبتنی بر ” ارزشهای ایمنی ” خواهد بود. در واقع مفهوم ” فرهنگ ایمنی ” یعنی همین .

فرهنگ ایمنی:

قبلا گفته شدفرهنگ به این مفهوم نیست که دریابیم مردم “چه کاری ” را انجام میدهند بلکه فرهنگ یعنی بدانیم مردم “چرا” این کارها را انجام میدهند .اگر فرهنگ ایمنی را هم با همین مفهوم بشناسیم آنگاه تصمیم گیری هایمان مبتنی بر رفتارهای افراد و بر اساس عوامل تاثیر گذار بر رفتارهای ایشان خواهد بود.

یکی از راههای شناخت فرهنگ این است که بتوانیم در فرآیندهای رسمی و غیر رسمی مرتبط با رفتارهای افراد رسوخ کنیم . اما ابتدا باید فرآیندهای رسمی و غیر رسمی را بشناسیم.

فرآیندهایا سیستمهای رسمی رویکردها و کارهای اجرائی هستند که سازمانها با استفاده از آنهابر رفتارهای داخل سازمانی افراد تاثیر میگذارند.

فرآیندها یا سیستمهای غیر رسمی عملکردهای متقابل اجتماعی بین اعضای گروهی است که قادرند رفتارهای داخل سازمانی را شکل دهند. فرآیندهای غیررسمی شامل نرم های اجتماعی و ارزشهایی است که توسط اجتماع حمایت میشوند.

عدم توازن( فرهنگی ) در سازمانها:

یک سازمان متوازن با تاکید بر تمام پایه هایی که در مدل فوق نشان داده شده است حرکت میکند و به نتایج دسترسی میابد . در این سازمانها فرآیندها – ارزشها و رفتارها به یک اندازه اهمیت دارند . اما در سازمانهایی که از حالت توازن خارج شده اند مدیران فقط بر یکی از دو اصل فرآیند ها و نتایج تاکید میکنند .دراینگونه سازمانها چون مدیران جدید مهارتهای مدیریتی شان را از مدیران قبلی می آموزند ممکن است نتوانند توجه کارکنان را بصورت انحصاری بر یک یا دو اصل ( فرآیندها و یا نتایج) متمرکز کنند.

مدیران چنین سازمانهایی تمام وقت خود را صرف فقط یکی از اصول سازنده فرهنگ سازمانی میکنند و کارکنان را با استفاده از ابزارهایی نظیر حقوق و مزایا و پاداشها یا ترفیعات مجبور به انجام کار مینمایند درنتیجه و درظاهر این سازمانها بنظر موفق می آیند و علی رغم نامتوازن بودن ماندگاری طولانی مدتی دارند.

در ادامه انواع سازمانهای نامتوازن را مورد بررسی قرارمیدهیم . این سازمانها بر اساس نوع جهت گیری فرهنگی عمدتا در سه دسته جای میگیرند:

1- با جهت گیری بر مبنای نتایج 2- با جهت گیری بر مبنای فرآیندها 3- بدون جهت گیری مشخص

1- جهت گیری بر مبنای نتایج:

در آمریکا بسیاری از مدیران با تاکید بیش از حد بر نتایج کارکنان خود را مدیریت میکنند و فرهنگ درون سازمانی را شکل میدهند. این معضل به سیستم آموزشی برمیگردد . در نظام آموزشی مدیران اینگونه آموزش میبینند که با توجه سازمان برای اهداف سالیانه سازمان برنامه ریزی کرده ونتایج را تخمین زده و ارزیابی نمایند.

اغلب مدیرانی که وارد سازمانهای نظامی میشوند به سوی نایج از قبل جهت گیری شده سوق داده میشومد . صنایعی که این گروه از مدیران را بکار میگمارند نظیر شرکتهای هوا-فضا صنایع دفاع و…. هرچند وقت یکبار مجبورمیشوند به اقتضای شرایط جهت گیری خود را تغییر دهند.

شاید سازمانهایی که بیش از حد بر روی نتایج تاکید دارند از بسیاری جهات خیلی موفق باشند اما این موفقیتها فقط با تلاش بیش از حد و زحمات طاقت فرسای مدیران ارشد و کلیدی سازمان بدست می آید . در این سازمانها همچنین هزینه های پرسنلی بسیار بالاست. کارکنان استرس روانی زیادی تحمل میکنند و تعداد افرادی که جابجا میشوند تغییر شغل میدهند یا دچاربیماریها و آسیبهای روانی و جسمی میشوند قابل توجه است.

شاید تنها حسن این سازمانها بالا بودن میزان مشارکت کارکنان در برنامه های گروهی باشد .

از آنجا که غالبا” تمام هم و غم” مدیران این قبیل سازمانها ” اعداد و ارقام و آمار” است کارکنان منابع اطلاعات آماری هستند که برای بودجه بندی – تعیین شاخصهای تولیدی – محاسبه میزان اثربخشی و بررسی وضعیت ایمنی مورد استفاده واقع میشوند.

در چنین سازمانهایی با جهت گیری ” عددی ” وقتی نتایج مورد انتظارحاصل نمیشود مدیران بدنبال ” فردی ” میگردند تا او را بعنوان خرابکار و عامل عدم تحقق نتایج توبیخ و سرزنش نمایند.

در این سازمانها کارکنان همواره با احساس ترس از عدم حصول نتایج از پیش تعیین شده و عدم اطمینان ناشی از ” بی کفایتی ” فعالیتهایشان مواجه هستند و در نتیجه در تمام تلاشها و فعالیتهای کاری شان با مشکلات مختلفی روبرو میشوند. تلاشهایشان چون صرفا مبتنی بر نتایج است دائما به یک موضوع فکر میکند :” سنجش اثر بخش عملکردهایشان توسط مدیریت ” و در نتیجه بر سر اینکه ” کی برنده است ” با هم به رقابت میپردازند تا مدیران را راضی و خوشنود نگه دارند. در عین حال که به روش سنجش عملکردهایشان توسط مدیریت با دیده شک مینگرند. آنان دائما احساس محرومیت دارند و فکر میکنند سازمان اهمیتی به وجودشان نمیدهد و فقط نتایج کارشان را سنجش میکند.

در مجموع میتوان گفت که جهت گیری بر مبنای نتایج به ندرت نشان از عملکرد متقابل کارکنان و مدیران دارد و کیفیت ارتباطات کارکنان باهم نیز موانع بیشتری بر سر راه هر تغییر عمده در فرهنگ ایجاد مینماید.

1-1- چالشهای سیستم ایمنی :

در اینگونه سازمانها شرایط استخدام- رویکردها ی ایجاد انگیزه و پاداش دهی در سیستم ایمنی نا آگاهانه کارکنان را تشویق به پنهان کردن یا نادیده گرفتن حوادث مینماید.

در سازمانهایی با جهت گیری بر مبنای نتایج کارکنان دائما بطور ضمنی تهدید میشوند:” در صورتی که حوادث یا نواقص ایمنی را گزارش کنند ممکن است شغل – درآمد یا فرصتهای ارتقا را از دست بدهند”. در نتیجه همواره از گزارش نواقص ایمنی و حتی حوادث منجر به آسیبهای جسمی طفره میروند و میترسند . آنان مشکلات را نادیده میگیرند و به راحتی آنها را انکار میکنند یا در گزارش حوادث خیلی از مسائل را به شکلی که ” خوشایند سیستم مبتنی بر نتایج ” باشد جلوه میدهند مثلا در پاسخ به این سوال که ” چطور شد چشمت آسیب دید ؟” جواب میدهند :” من عینک ایمنی ام را پوشیده بودم اما این براده های فلزی به جوری از دور وبر عینک وارد چشم من شدند !”

یعنی حادثه علی رغم ” عملکردهای کاملا مطلوب ایمنی ” اتفاق افتاده . اینگونه اظهارات مضحک بخصوص زمانی بیشتر شنیده میشود که برای عملکردهای مطلوب ایمنی “پاداش یا ارتقا و ترفیع ” درنظر گرفته شود. هرچه پاداشها بزرگتر و مهمتر باشند امکان اینکه حوادث جزئی یا near miss ها گزارش نشوند بیشتر خواهد بود.

2- جهت گیری بر مبنای فرآیند:

در نوع دیگری از جهت گیری ها بر فرآیندهای سازمانی تاکید بیش از حد میشود . این معضل بخصوص در سالهای اخیر در سازمانهایی که به سیستمهای نوین مدیریتی روی آورده اند بیشتر دیده میشود. گروهی از مدیران متوجه شده اند از آنجا که دسترسی به فرآیندها از نتایج بیشتر است پس باید به فرآیندهای سازمانی بیشتر و بهتر توجه نمایند بخصوص زمانی که سازمان بر بهبود کیفیت تاکید دارد.

راهکارهایی نظیر شفاف سازی درخواستها استانداردکردن روشهای انجام کارها و استقرار رویه هایی برای سنجش گام های کلیدی در فرآیندها به افزایش پایداری و بهبود مستمر این سازمانها کمک فراوانی نموده است.

در حالیکه توجه به فرآیندکار برای شناسائی مشکلات و نواقص در حین انجام آن موثر است از طرف دیگر بسیاری از مشکلات موجود در سازمانهای امروزی نه در فرآیندها بلکه در ” ارتباطات بین کارکنان و مدیران ” آنهاست.

در سازمانهای با رویکرد فرآیندی تمایل فراوانی به ایجاد یک سیستم برای تنظیم دقیق خروجی ( نتایج ) وجود دارد . درواقع در این نوع سازمانها هم به نتایج اما به شکلی دیگر اهمیت داده میشود ودر صورت بروز مشکلات در حصول نتایج به علل ریشه ای که در نوع ارتباطات افراد در فرآیندهاست توجهی نمیشود.

2-1- چالشهای سیستم ایمنی :

در این سازمانها بر خلاف سازمانهایی که بر روی نتایج تاکید دارند سیستمهایی برای ترغیب و تشویق کارکنان به گزارش مشکلات و نواقص در زمینه ایمنی ایجاد میگردد که معمولا در این سیستمهاتنها ابزار تشویقی افراد امکانات و تسهیلات رفاهی زندگی است.

ولی متاسفانه این روش اغلب به افزایش بروکراسی اداری و دلسرد شدن کارکنان از داشتن احساس مسئولیت و شکست سیستم در شناسائی علل نواقص و حل ریشه ای مشکلات منجر میگردد.

در بیشتر موارد علل ریشه ای مشکلات در “عملکردمدیریتی” است که باعث تخریب ارتباطات کارکنان با خودشان و حتی با مدیران میشود.

امروزه برای شناسائی مسائل و مشکلات موجود در فرآیندها از ابزارهای حل مسئله کمک میگیرند که بسیار هم موثر هستند.اما این ابزارها برای شناسائی مشکلات “رفتاری” مناسب نمیباشند. با استفاده از این ابزارها مشخص میشود که مشکلات عملکردی از درون سیستم نشات میگیرند و در نتیجه همه تلاشها در حل مسئله مبتنی بر تجزیه و تحلیل مشکلات سیستم است . این روش علی رغم موثر بودن موجب افزایش پیچیدگی و بروکراسی در سیستم میشود.

چنین راه حلهایی همچنین هزینه ها را افزایش میدهند و با کارهایی که ارزش بیشتری برای سیستم دارند رقابت میکنند. با این تفاسیر درجهت گیری فرآیندی این تصور وجود دارد که تمام “هم و غم” مدیریت کاغذبازی است .

کارکنان این نوع سازمانها برای حل مسائل و مشکلات موجود در فرآیندها بدون شناخت و درک کافی از علل ریشه ای مشکلات فقط به فرآیندها توجه دارند و اصلا به ذهنشان نمیرسد که ممکن است این مسائل که اغلب هم لاینحل میمانند ریشه در “رفتارها و نحوه ارتباطات افراد” باهم داشته باشند.

در این میان برخی سازمانها برای بهبود این وضع و حل مشکلاتی که به” فرآیندها” مرتبط نیستند از رویکرد “ایمنی مبتنی بر رفتار ” استفاده مینمایند . تئوری این روش بر مبنای کشف و حل مشکلات رفتاری بر اساس” مشاهده رفتار کارکنان در حین کار ” میباشد.

ولی از آنجا که همه کمبودها نواقص و نیازمندی های کارکنان فقط با ” مشاهده رفتار” ایشان بدست نمی آید لذا استفاده از این راه حل هم برای حل مسائل رفتاری در سازمانها تا حدود زیادی بی نتیجه است. بکارگیری این روش با مشکلاتی از این دست روبروست :

امکان مشاهده کارکنان در همه زمانها و همه مکانها وجود ندارد – تعاملات رفتاری کارکنان باهم موجب اختلال در ارزیابی مشاهدات میگردد- چک لیستهایی که برای ثبت مشاهدات رفتار کارکنان وجود دارد باید دقیقا در زمانی که افراد مشغول به انجام کار یا رفتاری هستند تکمیل شود.

این مشکلات احتمالا ناشی از تاکید بیش از حد بر سیستم گزارش دهی و فقدان توجه کافی به “ارزشهای ” مورد نیاز برای موفقیت در بهبود وضعیت ایمنی میباشد.

3- فقدان جهت گیری مشخص:

ازآنجا که سازمانهای فاقد جهت گیری مشخص بسیار متنوع هستند در اغلب موارد شناسائی آنها مشکل میگردد.

یک گروه ازاین سازمانها دچار جهت گیری اشتباه میشوند . اشتباه در جهت گیری ممکن است در هریک از پایه های بنیادین سازمان رخ دهد . از آنجا که در این سازمانها جهت گیری مشخصی وجود ندارد رفتارهای افراد غالبا تابع شرایط حاکم بر سازمان است و با تغییر مدیران و یا تغییر رفتارمدیران رفتارکارکنان هم تغییر مینماید.

جهت گیری گروهی دیگر اصلا قابل تشخیص نیست لذا این گروه را ” فاقد جهت گیری ” مینامند . در این سازمانها با عوض شدن مدیریت نحوه انجام کارها هم به یکباره تغییر میکند و حتی کاملا متضاد میشود . مثلا در نحوه گزارش دهی حوادث اگر رویه قبلی مبتنی بر نتایج بود با ورود مدیر جدید این کار مبتنی بر فرآیند میشود.

سخن آخر: چگونگی ایجاد فرهنگ ایمنی :

برای ایجاد ” فرهنگ ایمنی”در هرسازمانی بایستی فرآیندهایی بر مبنای علم و هنر مستقر کرده و سیستمی با جهت گیری مشخص و هدف دار برای رسیدن به نتایج و نیز حمایت از ماموریت و ارزشهای سازمان ایجاد نمائیم.

با این تفاسیر فقط یک روش تجربی عملا ثابت کرده که میتواند موثر باشد: ” سیستم ایمنی مبتنی بر رفتارها”

در این روش با مشاهده و ثبت بازخورهای افراد نسبت به شرایط بحرانی ایمنی رفتارها بصورت سیستماتیک مشخص میگردد. در نهایت با جمعبندی رفتارها به مجموعه ای با عنوان “فرهنگ سازمانی ” دسترسی پیداکرده و با شناخت فرهنگ سازمانی خیلی از نقاط تاریک و گره های کور و لاینحل مسائل سازمانی را میتوان حل کرد.

اما ایجاد فرهنگی که در آن “ایمنی” یکی از” ارزش” هایش باشد آسان نیست و کار پیچیده ای ست که نیازمند تعهدات طولانی تمام سطوح سازمانی میباشد.اساس ایجاد فرآیند ایمنی مبتنی بر رفتاربکارگیری علم مدیریت و هنر انسان شناسی است .

در تمامی سازمانهایی که امروزه در سیستم ایمنی مبتنی بر رفتار پیشرو و زبانزد هستند فرهنگ ایمنی از زیربنای افکار بسته و منجمد انسانها آغاز شد و با گذر از بحرانهای متعدد و با بهبود مستمر دائما رو به موفقتر بودن گذاشته است .

در یک کلام ” فرهنگ ایمنی ” خلق الساعه نیست و گاهی چندین نسل بدنبال هم آنرا تحقق میبخشند و گاه زمانی بیش از طول عمر یک سازمان برای ایجاد آن لازم است. پس صبور باشیم و همت کنیم تا : طرحی نو در فرهنگ در اندازیم .مقدمه :

فرهنگ یکی از آن کلماتی است که هم در بحث و گفتگو و هم در نوشته های راجع به تغییرات سازمانها استفاده زیادی دارد .فرهنگ اصطلاحی است که بطور رایج و گاه بی رویه و حتی بی ارتباط با موضوعی مورد استفاده واقع میشود. در اغلب موارد افراد بی آنکه معنای عمیق و واقعی فرهنگ را بدانند آنرا بکار میبرند .همه فکر میکنند معنی آنرا میدانند حال آنکه تشریح و تعریف فرهنگ واقعا مشکل است و هر کس یک تعریف از آن در ذهنش وجود دارد .

تعریف فرهنگ و چالشهای معنایی آن :

فرهنگ از جنبه لغوی اینطور تعریف میشود : الگوئی ثابت برای رفتارها و عملکردهای افراد با حدو مرز مشخص . با چنین تفکری فرهنگ واقعیاتی است که بطور سلسله وار در افراد یک جامعه یا سازمان خاص منجر به تولید رفتارهای مشخصی میگردد. تا اینجا تشریح و تعریف فرهنگ بنظر ساده است اما مشکل از آنجا آغاز میشود که برای طبقه بندی رفتارها و عملکردها از کلمات ” فرهنگ بد ” یا ” فرهنگ خوب ” استفاده میشود. بکاربردن کلمه فرهنگ برای تشریح رفتارها افراد را دچار اشتباه و سردرگمی میکند. همه ما از این نوع استفاده نادرست از کلمه فرهنگ در زندگی روزمره مثالهای زیادی در ذهن داریم مثلا وقتی پرسیده میشود : ” چرا حوادث در حال افزایش است ؟” پاسخ معمولا این است که :” فرهنگ ایمنی بد است .” این جمله کلی واقعا چه معنائی را به ذهن می آورد؟

فرهنگ سازمانی یا جامعه در واقع تصویری است که با کمک شواهدی از مطالعه در رفتارها یا عملکرد افراد ترسیم میشود بگونه ای که همه مخاطبان تقریبا یک برداشت واحد از مقوله فرهنگ آن سازمان با جامعه خاص داشته باشند . در برخی مواقع توصیف فرهنگ برای تشریح رفتارها و عملکرد افراد در مقطعی خاص زمانی یا مکانی کار اشتباهی است چون باعث منحرف شدن ذهن از مفهوم واقعی فرهنگ میگردد . آنچه بعنوان مجموعه رفتارها عملکردها و باورهای افراد در زمان و مکان خاصی مشاهده میشود نمیتواند فرهنگ به معنای تام و عام باشد . فرهنگ مفهومی بس عمیقتر از مشاهدات مقطعی و کوتاه مدت است .

فرهنگ چیزی نیست که با مشاهده بصورت کامل درک و به تصویر کشیده شود . فرهنگ را نمیتوان اندازه گیری کرد و با مقیاس ” خوب و بد ” سنجید . بنابراین هرگونه تغییری در این مقوله پیچیده نیز بسادگی امکانپذیر نیست و بدیهی است که قابل درک و لمس هم نباشد.

پس با تمام این اوصاف به راستی ” فرهنگ ” چیست ؟ دریک کلام باید گفت فرهنگ مفهومی است بسیارفراتر از آنچه مردم انجام میدهند به زبان می آورند یا به تصویر میکشند . بسیاری از مسائل فرهنگی صرفا در ذهن افراد جامعه است و شاید هرگز از ذهن آنان به بیرون درز نکند .

برای روشن تر شدن مفهوم فرهنگ به این مثال توجه کنید : دو کارگاهA و B را فرض کنید با کارکردهای مشابه که هرکدام متعلق به یک سازمان است. تصور کنید در هریک از آنها یک نفر مکانیک مشغول تعمیر موتور یک ماشین است. در هردو کارگاه یک کار مشابه در حال انجام است ولی نحوه انجام کار با توجه به تفاوتهای سازمانهای متبوع با هم متفاوت است . مثلا در کارگاه A کار بصورت دستوری و توسط سرپرست به کارگر در حال انجام است ولی در کارگاه B تعمیرات اصولا با روشهای ابتکاری و با حق انتخاب تعمیرکار انجام میگیرد. آنچه باعث این تفاوتها شده است چیزی جز فرهنگ سازمانی نیست .

در واقع با مشاهده رفتارهای افراد متوجه تفاوتهایی میشویم که منشاء آن فرهنگ تلقی میگردد. پس در مثال فوق میتوان نتیجه گرفت که :” فرهنگ کاری در دو کارگاه با هم متفاوت است .” در مشاهدات رفتارها باید به سه سوال اساسی پاسخ داد تا مفهوم تفاوت فرهنگی را متوجه شویم :

چه کاری انجام میشود؟ چرا انجام میشود ؟چگونه انجام میشود ؟

در مبحث ایمنی مبتنی بر رفتار نیز به این جنبه از فرهنگ توجه میشود .

“فرهنگ” در ایمنی مبتنی بر رفتار :

در این مقوله تنها نوشتن دستورالعملهای ایمنی و آموزش افراد و تاکید بر اجرای دستورات کافی نیست بلکه هدف این است که افراد به” ارزش” آموزش و دستورات ایمنی پی برند و خود متقاضی اجرای آنها باشند نه اینکه با زور و اجبار آنها را آموزش داده و انتظار داشته باشیم با این روش موفق باشیم . تجربیات مختلف در دنیا نشان داده که این روش شاید در کوتاه مدت موفق باشد ولی واقعیت آن است که نتوانسته موفق و پایدار باقی بماند .

قبل از آنکه وارد مبحث ایمنی شویم باید بدانیم چرا افراد همواره تابع دستورات نیستند ؟چرا ریسک میکنند ؟ چرا گاهی از قوانین سرپیچی میکنند ؟وهمه اینها “چگونه” اتفاق می افتد ؟

پاسخ به این سوالات فقط با “مشاهده و مطالعه رفتارهای افراد ” و شناخت نسبی از فرهنگ آنان بدست خواهد آمد.

اگر در سازمانها ایمنی مبتنی بر فرهنگ و رفتارهای افراد نهادینه گردد آنگاه میتوان از مستمر و بادوام بودن آن نیز اطمینان حاصل نمود. یک سازمان زمانی میتواند ادعا کند که تلاشهایش برای سازماندهی و نهادینه کردن ایمنی موثر بوده که برای اجرای دستورات ایمنی هیچ فشار و جبری بر افراد تحمیل نگردد.

در سازمانهایی که ایمنی پایدار و با دوام است افراد برای انجام اعمال ایمن تشویق نمیشوند و برای اهمال در ایمن کارکردن توبیخ نمیگردند. در این سازمانها انجام کارها به روش ایمن بخشی از فرهنگ ( باور و رفتار ذاتی) آنها و امری کاملا بدیهی است .

البته نباید فراموش کرد که وارد کردن ایمنی در فرهنگ کاری افراد امری است بسیار زمان بر و نیازمند پی گیری های مستمر و بی وقفه.

اما در بیشتر سازمانهایی که امروزه فعال و بعضا در بسیاری از زمینه ها موفق هستند ایمنی به شکلی که گفته شد مستقر نشده . در این سازمانها اعمال تشویق و توبیخ و تنبیه و کلا اجبار برای انجام رفتارهای ایمن امری رایج و متاسفانه بی نتیجه است.مشاهدات مختلف نشان داده افراد در این سازمانها بصورت شرطی و فقط در هنگام اعمال زور و فشار رفتار ایمن از خود نشان میدهند و به محض حذف این اجبار باز به رفتارهای غیر ایمن روی می آورند.

برای اینکه ایمنی بخشی از فرهنگ کاری افراد شود واقعا تلاش کرد و علم و هنر را با هم بکار برد تنها در آن صورت است که ایمنی ” یک ارزش عمیق ” در نهاد تک تک افراد خواهد شد که به راحتی فراموش نمیگردد. اگر ایمنی یک ارزش عمیق باشد آنگاه همه افراد سازمان در یک جهت یعنی ” دوام و بقای ایمنی ” تلاش میکنند. در این صورت رفتار افراد همواره و در هرشرایطی مبتنی بر ” ارزشهای ایمنی ” خواهد بود. در واقع مفهوم ” فرهنگ ایمنی ” یعنی همین .

فرهنگ ایمنی:

قبلا گفته شدفرهنگ به این مفهوم نیست که دریابیم مردم “چه کاری ” را انجام میدهند بلکه فرهنگ یعنی بدانیم مردم “چرا” این کارها را انجام میدهند .اگر فرهنگ ایمنی را هم با همین مفهوم بشناسیم آنگاه تصمیم گیری هایمان مبتنی بر رفتارهای افراد و بر اساس عوامل تاثیر گذار بر رفتارهای ایشان خواهد بود.

یکی از راههای شناخت فرهنگ این است که بتوانیم در فرآیندهای رسمی و غیر رسمی مرتبط با رفتارهای افراد رسوخ کنیم . اما ابتدا باید فرآیندهای رسمی و غیر رسمی را بشناسیم.

فرآیندهایا سیستمهای رسمی رویکردها و کارهای اجرائی هستند که سازمانها با استفاده از آنهابر رفتارهای داخل سازمانی افراد تاثیر میگذارند.

فرآیندها یا سیستمهای غیر رسمی عملکردهای متقابل اجتماعی بین اعضای گروهی است که قادرند رفتارهای داخل سازمانی را شکل دهند. فرآیندهای غیررسمی شامل نرم های اجتماعی و ارزشهایی است که توسط اجتماع حمایت میشوند.

عدم توازن( فرهنگی ) در سازمانها:

یک سازمان متوازن با تاکید بر تمام پایه هایی که در مدل فوق نشان داده شده است حرکت میکند و به نتایج دسترسی میابد . در این سازمانها فرآیندها – ارزشها و رفتارها به یک اندازه اهمیت دارند . اما در سازمانهایی که از حالت توازن خارج شده اند مدیران فقط بر یکی از دو اصل فرآیند ها و نتایج تاکید میکنند .دراینگونه سازمانها چون مدیران جدید مهارتهای مدیریتی شان را از مدیران قبلی می آموزند ممکن است نتوانند توجه کارکنان را بصورت انحصاری بر یک یا دو اصل ( فرآیندها و یا نتایج) متمرکز کنند.

مدیران چنین سازمانهایی تمام وقت خود را صرف فقط یکی از اصول سازنده فرهنگ سازمانی میکنند و کارکنان را با استفاده از ابزارهایی نظیر حقوق و مزایا و پاداشها یا ترفیعات مجبور به انجام کار مینمایند درنتیجه و درظاهر این سازمانها بنظر موفق می آیند و علی رغم نامتوازن بودن ماندگاری طولانی مدتی دارند.

در ادامه انواع سازمانهای نامتوازن را مورد بررسی قرارمیدهیم . این سازمانها بر اساس نوع جهت گیری فرهنگی عمدتا در سه دسته جای میگیرند:

1- با جهت گیری بر مبنای نتایج 2- با جهت گیری بر مبنای فرآیندها 3- بدون جهت گیری مشخص

1- جهت گیری بر مبنای نتایج:

در آمریکا بسیاری از مدیران با تاکید بیش از حد بر نتایج کارکنان خود را مدیریت میکنند و فرهنگ درون سازمانی را شکل میدهند. این معضل به سیستم آموزشی برمیگردد . در نظام آموزشی مدیران اینگونه آموزش میبینند که با توجه سازمان برای اهداف سالیانه سازمان برنامه ریزی کرده ونتایج را تخمین زده و ارزیابی نمایند.

اغلب مدیرانی که وارد سازمانهای نظامی میشوند به سوی نایج از قبل جهت گیری شده سوق داده میشومد . صنایعی که این گروه از مدیران را بکار میگمارند نظیر شرکتهای هوا-فضا صنایع دفاع و…. هرچند وقت یکبار مجبورمیشوند به اقتضای شرایط جهت گیری خود را تغییر دهند.

شاید سازمانهایی که بیش از حد بر روی نتایج تاکید دارند از بسیاری جهات خیلی موفق باشند اما این موفقیتها فقط با تلاش بیش از حد و زحمات طاقت فرسای مدیران ارشد و کلیدی سازمان بدست می آید . در این سازمانها همچنین هزینه های پرسنلی بسیار بالاست. کارکنان استرس روانی زیادی تحمل میکنند و تعداد افرادی که جابجا میشوند تغییر شغل میدهند یا دچاربیماریها و آسیبهای روانی و جسمی میشوند قابل توجه است.

شاید تنها حسن این سازمانها بالا بودن میزان مشارکت کارکنان در برنامه های گروهی باشد .

از آنجا که غالبا” تمام هم و غم” مدیران این قبیل سازمانها ” اعداد و ارقام و آمار” است کارکنان منابع اطلاعات آماری هستند که برای بودجه بندی – تعیین شاخصهای تولیدی – محاسبه میزان اثربخشی و بررسی وضعیت ایمنی مورد استفاده واقع میشوند.

در چنین سازمانهایی با جهت گیری ” عددی ” وقتی نتایج مورد انتظارحاصل نمیشود مدیران بدنبال ” فردی ” میگردند تا او را بعنوان خرابکار و عامل عدم تحقق نتایج توبیخ و سرزنش نمایند.

در این سازمانها کارکنان همواره با احساس ترس از عدم حصول نتایج از پیش تعیین شده و عدم اطمینان ناشی از ” بی کفایتی ” فعالیتهایشان مواجه هستند و در نتیجه در تمام تلاشها و فعالیتهای کاری شان با مشکلات مختلفی روبرو میشوند. تلاشهایشان چون صرفا مبتنی بر نتایج است دائما به یک موضوع فکر میکند :” سنجش اثر بخش عملکردهایشان توسط مدیریت ” و در نتیجه بر سر اینکه ” کی برنده است ” با هم به رقابت میپردازند تا مدیران را راضی و خوشنود نگه دارند. در عین حال که به روش سنجش عملکردهایشان توسط مدیریت با دیده شک مینگرند. آنان دائما احساس محرومیت دارند و فکر میکنند سازمان اهمیتی به وجودشان نمیدهد و فقط نتایج کارشان را سنجش میکند.

در مجموع میتوان گفت که جهت گیری بر مبنای نتایج به ندرت نشان از عملکرد متقابل کارکنان و مدیران دارد و کیفیت ارتباطات کارکنان باهم نیز موانع بیشتری بر سر راه هر تغییر عمده در فرهنگ ایجاد مینماید.

1-1- چالشهای سیستم ایمنی :

در اینگونه سازمانها شرایط استخدام- رویکردها ی ایجاد انگیزه و پاداش دهی در سیستم ایمنی نا آگاهانه کارکنان را تشویق به پنهان کردن یا نادیده گرفتن حوادث مینماید.

در سازمانهایی با جهت گیری بر مبنای نتایج کارکنان دائما بطور ضمنی تهدید میشوند:” در صورتی که حوادث یا نواقص ایمنی را گزارش کنند ممکن است شغل – درآمد یا فرصتهای ارتقا را از دست بدهند”. در نتیجه همواره از گزارش نواقص ایمنی و حتی حوادث منجر به آسیبهای جسمی طفره میروند و میترسند . آنان مشکلات را نادیده میگیرند و به راحتی آنها را انکار میکنند یا در گزارش حوادث خیلی از مسائل را به شکلی که ” خوشایند سیستم مبتنی بر نتایج ” باشد جلوه میدهند مثلا در پاسخ به این سوال که ” چطور شد چشمت آسیب دید ؟” جواب میدهند :” من عینک ایمنی ام را پوشیده بودم اما این براده های فلزی به جوری از دور وبر عینک وارد چشم من شدند !”

یعنی حادثه علی رغم ” عملکردهای کاملا مطلوب ایمنی ” اتفاق افتاده . اینگونه اظهارات مضحک بخصوص زمانی بیشتر شنیده میشود که برای عملکردهای مطلوب ایمنی “پاداش یا ارتقا و ترفیع ” درنظر گرفته شود. هرچه پاداشها بزرگتر و مهمتر باشند امکان اینکه حوادث جزئی یا near miss ها گزارش نشوند بیشتر خواهد بود.

2- جهت گیری بر مبنای فرآیند:

در نوع دیگری از جهت گیری ها بر فرآیندهای سازمانی تاکید بیش از حد میشود . این معضل بخصوص در سالهای اخیر در سازمانهایی که به سیستمهای نوین مدیریتی روی آورده اند بیشتر دیده میشود. گروهی از مدیران متوجه شده اند از آنجا که دسترسی به فرآیندها از نتایج بیشتر است پس باید به فرآیندهای سازمانی بیشتر و بهتر توجه نمایند بخصوص زمانی که سازمان بر بهبود کیفیت تاکید دارد.

راهکارهایی نظیر شفاف سازی درخواستها استانداردکردن روشهای انجام کارها و استقرار رویه هایی برای سنجش گام های کلیدی در فرآیندها به افزایش پایداری و بهبود مستمر این سازمانها کمک فراوانی نموده است.

در حالیکه توجه به فرآیندکار برای شناسائی مشکلات و نواقص در حین انجام آن موثر است از طرف دیگر بسیاری از مشکلات موجود در سازمانهای امروزی نه در فرآیندها بلکه در ” ارتباطات بین کارکنان و مدیران ” آنهاست.

در سازمانهای با رویکرد فرآیندی تمایل فراوانی به ایجاد یک سیستم برای تنظیم دقیق خروجی ( نتایج ) وجود دارد . درواقع در این نوع سازمانها هم به نتایج اما به شکلی دیگر اهمیت داده میشود ودر صورت بروز مشکلات در حصول نتایج به علل ریشه ای که در نوع ارتباطات افراد در فرآیندهاست توجهی نمیشود.

2-1- چالشهای سیستم ایمنی :

در این سازمانها بر خلاف سازمانهایی که بر روی نتایج تاکید دارند سیستمهایی برای ترغیب و تشویق کارکنان به گزارش مشکلات و نواقص در زمینه ایمنی ایجاد میگردد که معمولا در این سیستمهاتنها ابزار تشویقی افراد امکانات و تسهیلات رفاهی زندگی است.

ولی متاسفانه این روش اغلب به افزایش بروکراسی اداری و دلسرد شدن کارکنان از داشتن احساس مسئولیت و شکست سیستم در شناسائی علل نواقص و حل ریشه ای مشکلات منجر میگردد.

در بیشتر موارد علل ریشه ای مشکلات در “عملکردمدیریتی” است که باعث تخریب ارتباطات کارکنان با خودشان و حتی با مدیران میشود.

امروزه برای شناسائی مسائل و مشکلات موجود در فرآیندها از ابزارهای حل مسئله کمک میگیرند که بسیار هم موثر هستند.اما این ابزارها برای شناسائی مشکلات “رفتاری” مناسب نمیباشند. با استفاده از این ابزارها مشخص میشود که مشکلات عملکردی از درون سیستم نشات میگیرند و در نتیجه همه تلاشها در حل مسئله مبتنی بر تجزیه و تحلیل مشکلات سیستم است . این روش علی رغم موثر بودن موجب افزایش پیچیدگی و بروکراسی در سیستم میشود.

چنین راه حلهایی همچنین هزینه ها را افزایش میدهند و با کارهایی که ارزش بیشتری برای سیستم دارند رقابت میکنند. با این تفاسیر درجهت گیری فرآیندی این تصور وجود دارد که تمام “هم و غم” مدیریت کاغذبازی است .

کارکنان این نوع سازمانها برای حل مسائل و مشکلات موجود در فرآیندها بدون شناخت و درک کافی از علل ریشه ای مشکلات فقط به فرآیندها توجه دارند و اصلا به ذهنشان نمیرسد که ممکن است این مسائل که اغلب هم لاینحل میمانند ریشه در “رفتارها و نحوه ارتباطات افراد” باهم داشته باشند.

در این میان برخی سازمانها برای بهبود این وضع و حل مشکلاتی که به” فرآیندها” مرتبط نیستند از رویکرد “ایمنی مبتنی بر رفتار ” استفاده مینمایند . تئوری این روش بر مبنای کشف و حل مشکلات رفتاری بر اساس” مشاهده رفتار کارکنان در حین کار ” میباشد.

ولی از آنجا که همه کمبودها نواقص و نیازمندی های کارکنان فقط با ” مشاهده رفتار” ایشان بدست نمی آید لذا استفاده از این راه حل هم برای حل مسائل رفتاری در سازمانها تا حدود زیادی بی نتیجه است. بکارگیری این روش با مشکلاتی از این دست روبروست :

امکان مشاهده کارکنان در همه زمانها و همه مکانها وجود ندارد – تعاملات رفتاری کارکنان باهم موجب اختلال در ارزیابی مشاهدات میگردد- چک لیستهایی که برای ثبت مشاهدات رفتار کارکنان وجود دارد باید دقیقا در زمانی که افراد مشغول به انجام کار یا رفتاری هستند تکمیل شود.

این مشکلات احتمالا ناشی از تاکید بیش از حد بر سیستم گزارش دهی و فقدان توجه کافی به “ارزشهای ” مورد نیاز برای موفقیت در بهبود وضعیت ایمنی میباشد.

3- فقدان جهت گیری مشخص:

ازآنجا که سازمانهای فاقد جهت گیری مشخص بسیار متنوع هستند در اغلب موارد شناسائی آنها مشکل میگردد.

یک گروه ازاین سازمانها دچار جهت گیری اشتباه میشوند . اشتباه در جهت گیری ممکن است در هریک از پایه های بنیادین سازمان رخ دهد . از آنجا که در این سازمانها جهت گیری مشخصی وجود ندارد رفتارهای افراد غالبا تابع شرایط حاکم بر سازمان است و با تغییر مدیران و یا تغییر رفتارمدیران رفتارکارکنان هم تغییر مینماید.

جهت گیری گروهی دیگر اصلا قابل تشخیص نیست لذا این گروه را ” فاقد جهت گیری ” مینامند . در این سازمانها با عوض شدن مدیریت نحوه انجام کارها هم به یکباره تغییر میکند و حتی کاملا متضاد میشود . مثلا در نحوه گزارش دهی حوادث اگر رویه قبلی مبتنی بر نتایج بود با ورود مدیر جدید این کار مبتنی بر فرآیند میشود.

سخن آخر: چگونگی ایجاد فرهنگ ایمنی :

برای ایجاد ” فرهنگ ایمنی”در هرسازمانی بایستی فرآیندهایی بر مبنای علم و هنر مستقر کرده و سیستمی با جهت گیری مشخص و هدف دار برای رسیدن به نتایج و نیز حمایت از ماموریت و ارزشهای سازمان ایجاد نمائیم.

با این تفاسیر فقط یک روش تجربی عملا ثابت کرده که میتواند موثر باشد: ” سیستم ایمنی مبتنی بر رفتارها”

در این روش با مشاهده و ثبت بازخورهای افراد نسبت به شرایط بحرانی ایمنی رفتارها بصورت سیستماتیک مشخص میگردد. در نهایت با جمعبندی رفتارها به مجموعه ای با عنوان “فرهنگ سازمانی ” دسترسی پیداکرده و با شناخت فرهنگ سازمانی خیلی از نقاط تاریک و گره های کور و لاینحل مسائل سازمانی را میتوان حل کرد.

اما ایجاد فرهنگی که در آن “ایمنی” یکی از” ارزش” هایش باشد آسان نیست و کار پیچیده ای ست که نیازمند تعهدات طولانی تمام سطوح سازمانی میباشد.اساس ایجاد فرآیند ایمنی مبتنی بر رفتاربکارگیری علم مدیریت و هنر انسان شناسی است .

در تمامی سازمانهایی که امروزه در سیستم ایمنی مبتنی بر رفتار پیشرو و زبانزد هستند فرهنگ ایمنی از زیربنای افکار بسته و منجمد انسانها آغاز شد و با گذر از بحرانهای متعدد و با بهبود مستمر دائما رو به موفقتر بودن گذاشته است .

در یک کلام ” فرهنگ ایمنی ” خلق الساعه نیست و گاهی چندین نسل بدنبال هم آنرا تحقق میبخشند و گاه زمانی بیش از طول عمر یک سازمان برای ایجاد آن لازم است. پس صبور باشیم و همت کنیم تا : طرحی نو در فرهنگ در اندازیم .

کاربرد سیستم اطفا حریق و ایمنی در صنعت هوایی

در ابتداي پيدايش تهد يدات در صنعت هوانوردي سازمانا يكائو، به عنوان سازمان متولي و مسؤول حفظ ايمني و امنيت در اين صنعت ،را ههاي پيشگيري، مواجهه و مبارزه با عوامل تهديد را در برنام ههاي خود قرار داده بود. حوادث متعدد ربع قرن هزاره دوم و سا لهاي ابتداي قرن بيست و يكم، باعث گرديده بود كه رو شهاي متنوعي ابداع و به كار گرفته شود؛ كه البته همگي آنها در چهارچوب قوانين و مقررات كلي انکس 17 ( 17 Annex ) و ساير انكسها بوده ولي كارشناسان ايمني و حفاظت بهترين نوع مبارزه با اين تهديدات را در توجه و به كارگيري عوامل زير ميدانند:
1) مديريت حادثه به جاي تلاش براي حذف عوامل حادثه
2) استفاده از پيش طرح مواجه با حادثه

یکی از عواملی که امروزه بسیاری از مدیران ، مهندسان و متخصصان صنعت ایمنی هوایی را به فکر وا داشته است ، حفاظت و ایمنی هواپیما و وسایل حمل و نقل هوایی از حوادث ناشی از آتش سوزی و حریق در هواپیما می باشد . از این رو متخصصان این صنعت به فکر راه حلی برای پیشگیری از این سانحه بوده اند.

 

اطفاي حريق كشتيها در بندر و ايمني آن

در صورت عدم توجه به ايمني كشتي بروز حريق امري اجتناب ناپذير مي باشد . مبارزه با آتش دركشتي ها معمولاَ آتش نشانان را با مشكلات زيادي مواجه مي سازد . در بندر آتش نشانان بايستي در خصوص فاكتورهايي همچون نوع كشتي، مكان پهلو گيري، وضعيت كشتي در خصوص بارگيري يا تخليه، نوع بار، ميزان دسترسي و چگونگي در اختيار بودن كشتي هاي آتش خوار اطلاعا ت كافي و كارآ داشته باشند . علاوه بر موارد فوق اطفاء حريق در دريا مشكلاتي نظير انتقال پرسنل وتجهيزات به كشتي را نيز در پي دارد.افزايش استفاده از خدمات كشتيراني و پيشرفت صنعت دريانوردي باعث گرديده تعداد حوادث دريايي افزايش چشمگيري داشته باشد . برخورد كشتيها يا حوادث مربوط به مواد خطرناك حمل شده در كشتي ها از عمده دلايل حوادث دريا و كشتي مي باشند.

واژگان و تعاريف:

Hose :يك رشته شيلنگ آتش نشاني به طول استاندارد 25 متر كه در قطرهاي مختلف موجود مي باشد.

Branch : قطعه اي كه به شيلنگ آتش نشاني نصب مي شود و همان شير كنترل جريان است.

:Fire engine خودروي آتش نشاني كه در انواع مختلف موجود است

(Fixed Fire Fighting Equipment) F.F.F.E.لوازم ثابت آتش نشاني

(Mobile Fire Fighting Equipment) M.F.F.E. لوازم متحرك آتش نشاني

:BA دستگاه تنفسي كه براي عملياتهاي امداد و نجات و ه مچنين اطفاء مورد استفاده قرار مي گيرد.

Fog مه پاش. پاشش آب روي حريق بصورت مه

Entry Controlكنترل ورود و خروج تيمBA به محل حادثه.

مقدمه:

براي اطفاي حريق كشتيها، آتش نشانان بايستي به علومي مانند ساختمان كشتي عوامل اطفا كننده و پيشگيري كننده از حريق روي عرشه ( Shipboard ) طرح اضطراري موجود و اصول تعادل و شناوري كشتي ( Ship Stability ) آشنا باشند. چنانچه آتش نشانان تكنيكهاي اطفاء حريق دريايي ( Marin Incident ) و مباحثي مانند فاكتورهاي مرتبط با حوادث دريايي، مواد خطرناك در كشتي و بندر، آب راههاي دريايي و ساير ريسكهاي دريايي و همچنين ايمني اين موضوعات آشنا نباشند اطفا حريق هاي بندري و كشتي ها امري خطرناك خواهد بود كه مي تواند منجر به از بين سرمايه ها و حتي غرق شدن كشتي گرد د . در اين مقاله سعي شده ابتدا ساختمان انواع كشتي ها شرح داده شود و در پي آن فاكتورهاي مرتبط با حوادث دريايي،مبارزه با آتش در بندر و دريا شرح داده شود.

مواد و روشها:

ارائه راهكاري علمي و عملي و نشان دادن متدهاي علمي و استاندارد اطفا حريق دريايي /بندري از مهمترين اهداف اين مقاله مي باشد . از آنجا كه منابع مستند در خصوص اين دسته از آتش سوزيها
در كشور وجود ندارد و يا از بار علمي لازم برخوردار نمي باشد عمده منابع اين مقاله بر پايه اطلاعات جهاني مي باشد.

ساختمان انواع كشتيها:

كشتي ها امروزه با مقاصد مختلف و بطور گسترده مورد بهره برداري قرار ميگيرند . گسترة استفاده از كشتيها در جدول زير نشان داده شده است.

آتش نشاني در بندر

براي يك عمليات اطفاء موثر و موفق آتش نشانان بايستي با موضوعاتي نظير :

– ساختمان و انواع كشتي ها
– وسايل و ابزار اطفاء حريق موجود در كشتي
– ارتباطات بين واحدها و مواردي مانند دستورالعملهاي اضطراري و مسئوليت كنترل حادثه
– اصول غوطه وري و تعادل

آشنايي كافي داشته باشند . در غير اين صورت عمليات مبارزه با حريق مي تواند خطرناكتر ازحريق بوقوع پيوسته باشد . دانستن محلهاي انبارش مواد در كشتي ها كه در بحث ساختمان كشتي مورد بررسي قرار مي گيرد نقش مهمي در عمليات اطفا دارد در اين راستا دانستن وضعيت فعلي كشتي كه در حال تخليه مي باشد يا بارگيري نيز موضوع مهمي مي باشد كه بايستي به آن توجه نمود.

1- استراتژي و تاكتيك

هرچند عوامل اطفاء در اكثر كشتي ها تقريباَ يكسان مي باشد اما در پاره اي موارد با توجه به محموله اي كه در كشتي بارگيري مي شود امكان استفاده از اين عوامل محدود مي گردد . به عنوان مثال در صورت حمل Teal در كشتي امكان استفاده از آب براي اطفاء منتفي مي باشد . بهمين دليل اولين اقدام تيم آتش نشاني در بدو ورود به كشتي تماس بافرمانده يا افسر ارشد كشتي مي باشد . در همين راستا افسر آتش نشان بايستي موضوعاتي مانند نوع كشتي، باركشتي، اقدامات انجام شده در خصوص مبارزه با حريق و اقدامات در حال انجام را با فرمانده كشتي مرور نمايد اين موضوعات مي تواند در بر گيرنده اطلاعات زير باشد:

– آيا آمار گيري از پرسنل انجام شده است؟ آخرين بار افراد در کجا ديده شده اند؟
– حريق در كجا واقع شده است؟
– اطلاعات كاملي در خصوص موادي كه در مجاورت حريق انبار شده اند.
– راههاي دسترسي به محل.
– وضعيت سيستمهاي اطفا حريق كشتي دستي/اتوماتيك
– آيا موتورهاي اصلي و كمكي كارآيي دارند؟

– آيا سيستم تهويه كار مي كند؟

معمولاَ لوازم اطفا حريق موجود در كشتي قابل استفاده مي باشند ولي چنانچه اين سيستم كارآيي خود را از دست داده باشد تيم آتش نشاني بايستي از لوازم خود استفاده نمايد در اين حالت پرسنل كشتي مي توانند بصورت راهنما با تيم آتش نشاني همراه بوده و در راه اندازي پمپها، درها و نظاير آن همكاري نمايند . به هر حال آتش نشانان بايستي ارزيابي ريسك ديناميك را به خاطر داشته و از آن در تاكتيهاي تهاجمي و دفاعي خود بهره بگيرند.

2- عوامل اطفاء

انتخاب عامل اطفا تصميم بسيار مهمي است كه توسط فرمانده عمليات و با توجه به اطلاعات افسر يا فرمانده كشتي اخذ مي شود . در دسترس بودن، زمان و مكان استفاده موضوعاتي است كه در انتخاب عامل اطفا مهم مي باشند.

2-1 آب
حضور سريع آتش نشانان در صحنه حادثه يعني حفظ شانس استفاده از مقدار كمتر عوامل اطفا و همچنين كاهش تخريب هاي ناشي از استفاده از آب.جهت جلوگيري از آلودگي كشتي و بار درون آن بهتر است از آب تازه – و نه آب دريا – استفاده شود. استفاده از آب آتش نشاني بصورت مه پا ش در اطفاء حريق كشتي بويژه براي خنك كردن اسكلت دروني كشتي و پيشگيري از تغيير شكل پوسته بسيار موثرتر مي باشد از سويي استفاده از مه پاش در خصوص كشتي هاي حامل غلات بسيار مفيد مي باشد چرا كه در صورت استفاده از جت امكان بروز انفجار غبا ر وجود دارد، با اين حال براي خنك كردن بدنه خارجي جت مي تواند مفيد تر باشد.

2-2 ساير عوامل اطفاء

1-2-2 دي اكسيد كربن

استفاده از دي اكسيد كربن براي طبقه خاصي از كالا و بعضي از قسمتهاي كشتي ايده آل ميباشد. مزايا و معايب اين خاموش كننده عبارت است از:

 

اطفای حریق در کشتی ها

2-2-2 كف آتش نشاني

در استفاده از كف (Foam) نوع كف انتخابي بسيار با اهميت مي باشد. كف هاي آتش نشاني در سه نوع كم گستر ش، گسترش متوسط و گسترش بالا قابل استفاده مي باشند . كف هاي كم گسترش و گسترش متوسط در سيستمهاي ثابت كشتيها استفاده گسترده اي داشته و دارند.

2-2-3 سیستم های نوین اطفای حریق اتوماتیک  پایروژن ایروسل

سیستم های پایروژن ایروسل که امروزه وارد بازار ایران شده است بدلیل حجم کم ، سرعت عملکرد بالا ، غیر سمی بودن و بی ضرر برای انسان ، محیط زیست و تجهیزات ، بهترین پیشنهاد برای اطفای حریق در کشتی ها و وسایل حمل و نقل دریایی به شمار می روند. این سیستم ها با قدرت عملکرد بسیار بالایی که دارند تمام مزایای سیستم های قبلی را پوشش داده و حتی 3 برابر موثر تر نیز موثر تر نیز می باشند.

3- تكنيك و تاكتيك

هنگام بروز حريق در كشتي بدليل تبادل حرارت بسيار بالاي فلز سطح وسيعي از كشتي به سطح داغ تبديل ميشود . بنابراين ورود به اين محدوده براي آتش نشانان بسيار سخت و طاقت فرسا خواهد بود . همچنين علاوه بر گرماي محيط بدليل انباشت دود در اتاقها و راهروها تحرك در اين محدوده بسيار سخت خواهد بود.در اين حالت براي ورود به اتاقها و محوطه هايي نظير موتورخانه و … بايستي تيم آتش نشاني و بويژه افسر مسئول (O.I.C) تحليل كامل و مناسبي از وضعيت موجود كشتي داشته باشد . مواردي كه بايستي در نظر گرفته شود عبارت است از :

– نقشة كشتي
– محل بروز حريق
– راههاي دسترسي
– سيستم تهويه
– تعداد پرسنلي كه در محل حادثه گرفتار شده اند
– مواد يا لوازمي كه در مجاورت محل حادثه وجود دارد.

براي ورود به محوطه حريق بويژه اگر حريق در طبقات كشتي روي داده باشد استفاده از طناب راهنما ( 1)، رعايت قوانين ورود ( 2) و استفاده از BA بسيار مهم و حياتي مي باشد.

4- استفاده از Guide line

طناب راهنما يا Guide Line به تيمهاي امدادي كمك مي كند تا مسير خود در ورود و خروج به محل حريق را پيدا كنند و با مشكلاتي نظير اتمام هواي تنفسي و نظاير آن مواجه نگرد د . عدم رعايت مقررات مربوط به ورود و استفاده از BA مي تواند باعث كشته شدن آتش نشانان گردد. دود منتج از حريق باعث مي شود حس بينايي تيم آتش نشاني بطور كامل از كار افتاده و ايشان مجبور به استفاده از ساير حواس خود خواهند بود . در حال حاضر هيچگونه فعاليتي در اين زمينه در آتش نشاني هاي بنادر كشور اجرا نمي شود و پرسنل به صورت بسيار خطرناكي اقدام به اطفا مي نمايند در اين راستا مي توان به حريق هاي روي داده در لايروب سومار، كشتي متروكه مستقر در بندر امام [ 1] و كشتي Spring Glory در پتروشيمي بندر امام اشاره نمو د[ 2]. در عمليات اطفاء اين كشتي ها و بويژه مورد كشتي متروك بندر امام كشتي در فاصلة چند صد متري اسكله در Deck مياني و در يكي از كابين ها دچار حريق شده بود. تيم آتش نشاني بدون وسيله و حتي بدون FirKit با استفاده از دو فروند كشتي سبك به محل حادثه مراجعه نموده و بدون استفاده از Guideline از Upper Deck به Lower Deck رفته و اقدام به اطفاء نمود. در اينجا عدم هماهنگي بين تيم درون كشتي و تيم مستقر در كشتي آتش خوار بدليل دوگانگي فرماندهي بوضوح قابل تشخيص بود. خوشبختانه بدليل مجاورت كانون حريق به پله هاي ارتباطي امكان مبارزه با حريق وجود داشت اما در صورت عميق بودن كانون حريق و قرار گرفتن آن در ميانه هاي كشتي آيا تيم آتش نشاني امكان يافتن مسير بازگشت را با توجه به عدم وجود نور و دود گرفتگي مسير داشت؟ در مقررات مربوط به ورود فقط چهار روش ورود وجود دارد كه عبارتند از:

Rapid Deployment -1
Stage 1 -2
Stage 2 -3
Main Control -4

Rapid Deployment 1-4

زمان و نحوه استفاده از اين روش ورود بقرار زير مي باشد.
– تعداد پرسنل تيم عمليات محدود باشند.

– فقط 2 نفر با پوشيدن BA مجاز به ورود به محل حريق مي باشند.

– فرد يا افرادي در معرض خطر جدي باشند و براي انجام عمليات امداد مجبور به ورود باشند.

– با ورود بتوانيم خطر بزرگي را مهار نماييم.

در اين حالت نيز تمامي اطلاعات مربوط به Entry Team روي برگه هاي خاصي ثبت مي شود. در اين برگه نام شخصي كه وارد مي شود ،فشار سيلندر و زمان ورود مدت زماني كه مي توانند درمحل باشند نيز محاسبه و روي BA Control Board ثبت ميگردد.

Stage 2-4

زمان و نحوه استفاده از اين روش بقرار زير مي باشد:

– حادثه زياد بزرگ نباشد.

– بيش از 2 نقطه ECP وجود نداشته باشد.

– تعداد افرادي كه BA استفاده مي كنند بيش از 10 نفر نباشد.

ثبت اطلاعات همانند روش قبلي مي باشد ولي وظائف ECO و OIC بسيار سختتر و مهمتر ميباشد.

Stage 2 3-4

زمان و نحوه استفاده از اين روش به قرار زير مي باشد.

– حادثه از Stage1 بزرگتر باشد.

– بيش از ECP2 مورد نياز باشد

– بيش از 10 نفر BA استفاده نمايند.

– از Branch Guide Line استفاده شود.

در اين حالت ECO علاوه بر موارد موجود در Stage1 وظائف ديگري نظير مشخص نمودن Guideline ها و… را نيز به عهده خواهد داشت.

Main Control 4-4

– ECP بيش از Stage2 باشد.

– تعداد پرسنلي كه BA استفاده مي كنند زياد است يا

– دقت و هماهنگي بيشتري در ورود و كنترل نياز است.

5 – كشتي هاي كانتينري

كانتينرها معمولا در محل بارگيري بسته و Seal مي شوند و كمتر ديده شده كه حريقهاي بيروني منجر به حريق دروني كانتينرها شود هر چند نمي توان اين موضوع را ناديده انگاشت . عمده دلايل حريق كانتينرها واكنش مواد دروني آن مي باشد كه بدليل نشت با يكديگر يا با هوا واكنش داده و ايجاد مشكل مي نمايد اين موضوع در حادثه كشتي كانتينري هلند به وضوح ديده شد . بعضي از كشتي ها و تعدادي از ايستگاههاي آتش نشاني با ايجاد سوراخ در ديواره كانتينرهاي مشكوك اقدام به تزريق آب به صورت اسپري يا دی اکسید کربن به درون كانتينر مي نمايند. 

مشكلات موجود در اطفاء حريق كانتينري عبارت است از:

– تهويه با توجه به چيدمان كانتينرها مشكل خواهد بود.

– چنانچه Guide Rail ها بدليل گرماي حريق قطع شوند امكان جابجايي كانتينرها از بين مي رود.

– تعدادي از كانتينرها مجهز به سيستم سرمايش مي باشند.

– امكان دارد تعدادي از كانتينرهاي روي Deck تعادل خود را از دست بدهند و بطريق خطرناكي قرار گيرند.

– ورود اوليه به كشتي بدليل High Freeboard و Single Gangway با مشكل مواجه خواهد بود.

آمادگي براي واكنش

برنامه ريزي براي آمادگي و واكنش در شرايط حريق كشتي بويژه در دريا بايستي حداقل شامل مراحل زير باشد:

– طريقه اطلاع رساني و آژيرهاي خطر
– ميزان تاثير نيروهاي درون كشتي
– كانالهاي ارتباطي و ارتباطات
– سازماندهي اوليه پرسنل
– هليكوپتر يا قايق تندرو جهت اعزام تيم آتش نشاني
– عمليات امداد و نجات و روش حمل مصدومين احتمالي به ساحل
– كنترل حركت كشتي ها در مسير حادثه
– ارزيابي ريسك جهت برخورد با مواد خطرناك درون كشتي
– روش اياب و ذهاب به كشتي
– لوازم مورد نيازي كه بايستي به محل حادثه حمل شود.
– حداقل نفرات مورد نياز
– حداقل نفرات جايگزين
– تغذيه مورد نياز
– مترجم در صورت نياز

نتيجه گيري :

ايمني آتش نشانان در اطفاء حريق يكي از مهمترين موضوعاتي است كه بايستي به آن توجه گردد چرا كه آتش نشان آسيب ديده و از كار افتاده نه تنها نمي تواند وظيفه خود را انجام دهد باعث ايجاد مزاحمت در عمليات نيز خواهد شد . استفاده از روشهاي علمي و عملي آتش نشاني در بنادر و دريا باعث ايجاد امنيت بيشتري در منطقه تحت نظر سازمانها خواهد شد و آسيبهاي منتج از عملياتهاي امدادي را به حداقل خواهد رساند علاوه بر سيانت از سرمايه هاي سازمان اموال مشتري را نيز بيمه خواهد نمود.

 

استاندارد نصب دتکتور شعله

تذکر: (توضیحات ارائه شده برای یک محصول از یک برند خاص می باشد که در برخی موارد قابل تعمیم نیست.)

دتکتورهای شعله ای یا  Flame Detector طیف نورهای خاصی از شعله را تشخیص می دهند. این دتکتورها طیف های خاصی از IR یا UV و یا هر دو را شناسایی می کنند.

المان های تشخیص دتکتورهای شعله از نوع IR3  شامل دو سنسور Pyroelectrical و یک دیود نوری سیلیکونی می باشد. سنسورهای Pyroelectrical رنج طیف های 4 تا 4.8 میکرومتر و 5.1 تا 6 میکرومتر را تشخیص می دهند. سنسور دیود نوری سیلیکونی نیز طیف نور 0.7 تا 1.1 میکرومتر را شناسایی می کند.   

هر جسمی از خود نور مادون قرمز (IR) متصاعد می کند و هر چه جسم گرمتر باشد این مقدار این نور بیشتر خواهد بود. خورشید طیف نور یکنواختی را از خود متصاعد می کند که معادل حرارت  جسم داغی با 6000 K  (درجه کلوین) است. خورشید سیگنال نسبتا کوچکی در رنج تشخیص دتکتور دتکتور شعله ارسال می کند که این امر برای فرایند تشخیص یک مزیت به شمار می آید. دتکتور شعله بعد از پروسه ی اندازه گیری، محاسبه و تصمیم گیری خروجی های سنسورها نتیجه ی تشخیص را با یک خروجی نشان می دهد.

نکات ذیل باید در مورد نصب دتکتور شعله در نظر گرفته شود:

–  دتکتور باید در معرض تشعشع مستقیم ماده ی قابل اشتعال باشد چرا که تشعشق مستقیم از تشعشع غیر مستقیم به مراتب قوی تر است.

–  حداکثر فاصله ی تشخیص در برخی دتکتورهای شعله 100 متر می باشد. (البته این فاصله به سایز حریق، نوع دتکتور و سازنده آن و جنس حریق بستگی دارد و ممکن است بسیار کمتر از این مقدار باشد.)

–  ارتفاع نصب دتکتورهای شعله به سایز حریق و نوع آن بستگی دارد. (که نسبت به نوع محصول نمودارهای خاص و ضرایب تصحیح خود را دارد.) مثلا برای دتکتور شعله ی یک برند خاص، برای حریقی با ماگزیمم ابعاد 0.1 متر مربع از نوع اتیل الکل ارتفاع نصب استاندارد 3 تا 8 متر می باشد.

– بهترین روش برای نصب دتکتور شعله، نصب ان در ارتفاع و در کنج اتاق و متمایل به کف می باشد. به گونه ای که مثلا در کنج یک اتاق با زاویه ی 90 درجه، زاویه ی دتکتور با محور  افقی و محورهای جانبی 45 درجه باشد.

–  برای جلوگیری از آلارم های کاذب از سوی برخی منابع نوری می توان صفحه های مناسبی را به صورت محافظ روی آن با رعایت عدم ایجاد اخلال در عملکرد آن نصب کرد که البته این صفحات خود نباید منعکس کننده ی نور باشند.

– دود تنها مقداری از میزان نور مادون قرمز را کاهش می دهد با این وجود بایستی از نصب دتکتور در ارتفاع بالا و محل تجمع دور خودداری شود . در نتیجه دتکتور باید در ارتفاع زیر 10 درصد ارتفاع اتاق قرار گیرد.  

– مثال هایی از نصب دتکتور شعله در یک اتاق، بسته به سایز اتاق و حریق و نوع حریق می تواند نصب دریک کنج، نصب در دو کنج روبروی هم، نصب در چهار کنج و یا نصب دو دتکتور شعله در وسط یک ضلع در خلاف جهت یکدیگر می باشد. (هم پوشانی دتکتورها در طراحی توصیه می گردد و حتی بهتر است گاهی در Redundancy نیز در نظر گرفته شود.)

مزایا و فواید اطفاء حریق اتوماتیک پایروژن ایروسل

پایروژن جدیترین سیستم اطفا حریق اتوماتیک می باشد که امروزه جایگزین تمامی سیستم های اطفا حریق قبلی شده است . پایروژن مزایا ، امکانات و فواید منحصر به فردی را دارا می باشد که در این بخش سعی بر آن داریم به بیان مهمترین آن های بپردازیم :از جمله این موارد می توان به غیر سمی بودن ، اطفا حریق بدون کاهش سطح اکسیژن ، سرعت عملکرد بالا ، بی ضرر برای انسان ، بی ضرر برای محیط زیست و غیره اشاره کرد.

نصب بدون پیچیدگی و راه اندازی مجدد سریع :

مخازن پایروژن به صورت الکتریکی و یا از طریق حرارت به صورت اتوماتیک فعال می گردند . سیم کشی ساده و اتصالات راحت ، زمان نصب را به یک سوم و یا کمتر در مقایسه با سایر سیستم های اطفا حریق کاهش می دهد.

در صورتیکه مخازن پایروژن ایروسل تخلیه گردند ، نصب مجدد کپسول های اطفا حریق پایروژن ایروسل در چند دقیقه امکان پذیر خواهد بود و زمان غیر فعال بودن سیستم را به حداقل کاهش می دهد. همچنین کپسول های سیستم اطفا حریق پایروژن ایروسل به مدت 10 سال هیچ گونه نیازی به شارژ مجدد ندارند و پیش بینی می شود این مدت به 25 سال نیز ارتقاء یابد.

غیر سمی و اطفای حریق بدون کاهش سطح اکسیژن :

سیستم اطفا حریق پایروژن ایروسل کاملا غیر سمی است و بر خلاف سایر جایگزین های هالون ، اطفا حریق پایروژن در تماس با سطوح گرم هیچ نوع اسید خورنده ای مانند فلورید هیدوژن تولید نمی نماید .

سیستم اطفا حریق پایروژن تولید برومید و کلرین نمی نماید و جهت اطفا حریق سطح اکسیژن را به هیچ وجه کاهش نمی دهد. در واقع سیستم اطفا حریق پایروژن ایروسل ضلع چهارم منشور آتش ، که به عبارتی جلوگیری از ایجاد واکنش های شیمیایی درون حریق می باشد را مورد هجوم قرار می دهد که این واقعه خود یکی از جدید ترین تکنولورژی در اطفای حریق می باشد.

 

 

سه برابر موثرتر از گاز هالون :

در حداکثر تمرکز با 100 گرم ماده برای یک متر مکعب ، سیستم اطفا حریق پایروژن ایروسل خواص اطفا حریق معادل یا بهتر از هالون 1301 با 330 گرم برای هر متر مکعب را داراست. این خواص در آزمایشگاه های علمی تست شده و به تایید رسیده است . سیستم اطفا حریق اتوماتیک پایروژن ایروسل نسبت به سایر سیستم ها ی اطفا حریق ، جهت اطفا ، کمترین مقدار ماده اطفا کننده را نیاز دارد.

 

 

دوست محیط زیست :

سیستم اطفا حریق اتوماتیک پایروژن ایروسل به عنوان ماده بدون تخریب لایه اوزون تایید شده است ( Zero ODP ) ، همچنین اثر آن بر روی گرمایش زمین صفر می باشد (Zero GWP) و نیز به طور رسمی به وسیله انجمن حفاظت محیط زیست آمریکا در برنامه جایگزین های قابل توجه هالون ، به عنوان جایگزین مناسب هالون شناخته شده است.

اقتصادی و مقرون به صرفه :

با وزن کم و نیاز به حداقل فضا ، نصب آسان و سریع بدون نیاز به نگهداری و 10 سال ماندگاری بدون سرویس ، سیستم اطفا حریق اتوماتیک پایروژن تنها جایگزین مقرون به صرفه برای هالون می باشد .

 

کم وزن و کم حجم :

محفظه های پایروژن سبک ترین و کم حجم ترین سیستم اطفا حریق در دسترس می باشند . فضای مورد نیاز این سیستم ها یک چهلم اینترت گازها ( گازهای بی اثر ) و وزن آنها معمولا در حدود 10% سیستم های رقیب می باشد . با این ویژگی ها در بسیاری از اوقات سیستم اطفا حریق اتوماتیک پایروژن ایروسل تنها جایگزین کاربردی هالون می باشد.

 

 

 

به صورت کلی و خلاصه می توان مزایای سیستم اطفا حریق اتوماتیک پایروژن ایروسل را بصورت زیر بیان کرد :

قابلیت اطفای کلاس های مختلف حریق، جامد (A) ، مایع (B) ، گاز (C) و ناشی از الکتریسیته (E)

بدون مخازن تحت فشار و امکان انفجار

هزینه نگهداری بسیار پایین

غیرسمی و بدون پایین آوردن سطح اکسیژن

ماندگاری بالا در محیط بعد از اطفاء تا 1 ساعت و جلوگیری از شعله وری مجدد

بدون ایجاد اثر خورندگی در دمای بالا و بدون ایجاد آسیب بر روی تجهیزات

جایگزین ایمن تر و بسیارکم هزینه تر سیستمهای گازی موجود

کاملا دوستار محیط زیست (ODP = GWP = 0)

دارای بیشترین ضریب تاثیر گذاری به نسبت وزن

عدم نیاز به فضای جداگانه جهت نصب و لوله کشی

معرفی شده توسط US EPA بعنوان مناسب ترین جایگزین سیستم گازی Halon

بدون هیچگونه امکان نشتی، چکه و افت فشار و عدم نیاز به شارژ مجدد تا 10 سال

هدایت الکتریکی صفر حتی در میدان های قوی

عدم تاثیرپذیری از لرزش و ضربه

 

شرایط تجهیزات اعلام حریق در نواحی با حضور گازهای قابل انفجار

در نواحی ای که گازهای قابل اشتعال وجود دارد می بایست از تجهیزاتی استفاده شود که جریان های ناشی از عملکرد تجهیزات خود باعث انفجار نگردند. لذا از تجهیزات Intrinsicaly Safe برای این نواحی استفاده می کنند. این تجهیزات میزان جریان مصرفی کمتری دارند و عموما تجهیزات موجود در این  گونه نواحی کانونشنال می باشند. خاطر نشان می گردد تجهیزات کانونشنال با یک Shunt Zener Barrier به زون یا لوپ متصل می گردند. جانکشن باکس های مورد استفاده و هاوسینگ ماژول ها می بایست کاملا Seal باشند تا جرقه های ناشی از عملکرد بخش های الکتریکی خود باعث انفجار نشوند.

مراحل انجام پروژه­ها

1)      امکان سنجی اولیه:

P.F.S: Pre-Feasibility Study

2)      تشکیل تیم:

P.T: Project Team

3)      انتخاب مهندس مشاور:

C.E: Consultant Engineering

4)      امکان سنجی تفضیلی (توسط مهندس مشاور):

D.F.S: Detailed Feasibility Study

5)      گزارش امکان سنجی:

F.R: Feasibility Report

6)      مشخص کردن جزئیات پروژه:

D.P.Plan: Detail Project Plan

7)      مشخص کردن هزینه های پروژه (Cash Flow):

B.P: Business Plan

8)      درخواست ارائه پیشنهادات:

R.Q: Request for Quotation

R.P: Request for Proposal

9)      مناقصه عمومی:

C.B: Common Bead

I.T: International Tender

10)   دریافت پیشنهادات:

Proposal

11)   بازدیدهای فنی:

T.V: Technical Visit

12)   تهیه پیشنهادات متقابل:

C.P: Counter Proposal

13)   تهیه جداول مقایسه ای از پیشنهادات:

C.T: Comparative Table

14)   درجه بندی شرکت کننده ها:

Short List

 

کپسول های اطفاء حریق اتوماتیک پایروژن ایروسل

پایروژن که از تکنولورژی سوخت جامد موشک استفاده می نماید ، اولین سیستم اطفا حریق پودر و گاز ( ایروسل ) در جهان می باشد که به صورت تجاری تولید شده است و به عنوان جایگزینی بی خطر و کاربردی برای هالون ، هالوکربن ها ، پودرهای شیمیایی و گازهای بی اثر طراحی شده است .

پایروژن به صورت تجاری در مخازن با ظرفیت متفاوتی تولید شده و در دسترس می باشد.پایروژن جامدی غیر سمی و بی اثر بوده و تا زمانی که بصورت الکتریکی و یا حرارتی فعال نشده است پایدار می ماند و در صورت فعال شدن ترکیبی از پودر و گاز ( ایروسل ) با خاصیت خاموش کنندگی تولید می نماید .

ایروسل تولید شده به صورت فیزیکی و شیمیایی به حریق حمله ور شده و به صورت تقریبا لحظه ای حریق را فرو نشانده و از شعله وری مجدد آن ( و در شرایط واقعی از انفجار ) نیز جلوگیری می نماید.

ایده اطفا حریق در پایروژن منحصر به فرد می باشد، یک ماده شیمیایی جامد هنگامی مه به صورت الکتریکی و یا حرارتی تحریک می شود، مخلوطی از گاز و پودر میکرونی خشکی ایجاد می نماید. ذرات خشک شیمیایی ، ( اکثرا کربناتهای پتاسیم ) و مخلوطی از گاز ( اکثرا دی اکسید کربن ، نیتروژن و بخار آب ) با هم مخلوط شده و ایروسل به منطقه تحت پوشش، ذرات ایروسل از یک خنک کننده شیمیایی عبور نموده و دمای ایروسل را به نحو مطلوبی کاهش می دهد .

سیستم اطفاء حریق سیلابی

حال عملکرد سیستم سیلابی – پنوماتیکی با توجه به شکل تشریح میشود.

    در مرحله 1، شیر سیلابی توسط هوای خشک تحت فشار قرار گرفته است . اسپرینکلر موجود در شبکه تحت فشار با توجه به درجه حرارت از پیش تعریف شده ، شکسته و فشار هوای داخل شبکه لوله کشی را پایین می آورد.
    در مرحله 2 ، وسیله ای به نام Pneumaticactuator قراردارد که آب در پشت آن تحت فشار ، شیر سیلابی را مسلح نگاه داشته است. با انجام مرحله 1 ، این وسیله اجازه عبور آب را از خود میدهد و فشار نگاهدارنده پشت دهانه شیر سیلابی برداشته میشود.
    در مرحله 3 ، با برداشته شدن فشار نگاهدارنده پشت دهانه شیر سیلابی ، دهانه شیر سیلابی بازشده و آب در داخل شبکه لوله کشی جریان پیدا مینماید.
    در مرحله 4، وسیله ای به نام Restrictedorifice به شیر اتوماتیک اجازه میدهد تا قبل از اینکه خط شارژ آب جهت Reset کردن شیر عمل نماید ، زودتر دهانه شیر اتوماتیک را باز نماید.
    در مرحله 5 ، همزمان با شروع مرحله 3 ، جریان کوچکی برای آلارم مکانیکی و الکتریکی جریان می یابد. در این مرحله سوییچ فشار قرار دارد که به شکل نرمال باز میباشد. با ورود فشار آب به داخل این وسیله سوییچ بسته شده و از این طریق میتوان سیستم اعلام حریق را با سیستم اطفاء حریق در ارتباط قرار داد.
    در مرحله 6 ، آب از تمامی اسپرینکلر ها بر روی حریق پاشیده میشود.
    7 در مرحله 7 ، زمانی که مرحله 1 انجام میشود علاوه بر عملکرد مرحله 2 ، فشار آب از وسیله ای به نام Pressureoperatedreliefvalve نیز برداشته میشود ( PORV به شکل نرمال همیشه بسته است) ، همین عامل باعث بازشدن این وسیله میشود. تا مادامی که PORV باز باشد شیر سیلابی Reset نمیشود و به عملکرد خود ادامه میدهد.

اصول ایمنی و پیشگیری از حریق

واژه پیشگیری معمولاً با ایمنی همراه می باشد( ایمنی و پیشگیری)، در ابتدا با مفهوم هرکدام آشنا می شویم

تعریف پیشگیری:عبارت است از مجموعه اقداماتی که در ذهن تصور می  کنیم  تا با عملی نمودن آنها مانع از بروز حوادث ویا کاهش خسارات  گردیم.

تعریف ایمنی: عبارت است از میزان درجه دور بودن از خطر، واژه (Hazard) که در تعریف علمی ایمنی آمده است، در واقع شرایطی است که دارای پتانسیل رساندن آسیب به کارکنان، تجهیزات و ساختمانها، از بین بردن مواد یا کاهش کارایی در اجرای یک وظیفه از پیش تعیین شده می باشد. هنگامی که خطر (Hazard) وجود دارد  امکان وقوع اثرات منفی یاد شده وجود خواهد داشت. کلمه (Danger) گویای قرارگرفتن در معرض یک  (Hazard) است، یه این ترتیب ایمنی متضاد (Danger) بوده است، و در صدد حذف خطرات بالفعل موجود در محیط می باشد. ایمنی به طور صد در صد وجود ندارد و عملا هم هیچگاه حاصل نخواهد شد بدین خاطر است که گفته می شود ایمنی، حفاظت نسبی در برابر خطرات است.

منظور از ایمن و غیر ایمن چیست؟

یک مکان، یک کار معین و یا یک دستگاه زمانی ایمن در نظر گرفته می شود که احتمال خطر مرگ، مجروح شدن و یا ابتلا به بیماری برای کسانیکه در آنجا بوده یا با  آن دستگاه کار  می کنند در حد قابل قبول پایین باشد. به طور کلی، میتوان چنین گفت که میزان خطر قابل قبول با پایین آمدن سطح ایمنی، افزایش یافته  و با افزایش سطح ایمنی کاهش می یابد.

حیطه فعالیت ایمنی امروزه گسترش یافته و به شاخه ها و  به گرایشهای گوناگون دانشگاهی گسترش یافته است که عبارت است از :

1- مدیریت خطر

2- پیشگیری و کنترل خطرات

3- پیشگیری و کنترل حریق

1- مدیریت خطر: مدیریت هر مجموعه مسئول ایمنی و حتی بهداشت کارکنان و افراد تحت نظر خود است، همانگونه که یک مدیر برای بهره وری وسود آوری مسئولیتی سنگین دارد، در مورد ایمنی و بهداشت نیز چنین وضعیتی صادق است تولید از دست رفته ممکن است از طریق بهبود مدیریت مجددا بدست آید. اما هیچ راهی برای جبران تلفات انسانی که در نتیجه بروز حوادث حاصل می شود، وجود ندارد. این نکته مورد توافق متخصصان علم مدیریت است که تنها 15 درصد از مشکلات سازمانها یا کارخانه ها ممکن است بوسیله کارکنان حل و کنترل شود، در صورتیکه 85 درصد این مشکلات را می توان از طریق مدیریت مهار کرد.

عوامل اصلی در مدیریت خطر:

1- برنامه ریزی ایمنی

2- سازماندهی ایمنی و فعالیت های آن

3- هدایت برنامه های ایمنی

4- کنترل عملکرد ها و نتایج حاصله

ایمنی در کنار بهداشت: ایمنی به معنای محافظت کردن افراد از آسیبهای مربوط به حوادث است وبهداشت به معنای مصون داشتن افراد از بیماری و سالم نگهداشتن وضعیت جسمانی و روانی آنهاست این عوامل حائز اهیمت است، زیرا کارکنان و افرادی که از سلامتی برخوردارند و در محیطی ایمن فعالیت می کنند ثمر بخش ترند. به این دلیل مدیران آینده نگر، حامی برنامه های پیشرفت ایمنی و بهداشت هستند. امروزه به دلیل ملاحظات قانونی تمام سازمانها موظف به مراقبت ایمنی و بهداشتی کارکنان خود هستند.

2- پیشگیری و کنترل خطرات: هر ساله میلیونها حادثه در دنیا اتفاق می افتد. برخی از این حوادث باعث مرگ و برخی دیگر موجب از کار افتادگی موقت می شوند که ممکن است ماهها دوام یابد. حوادث ناشی از کار  نیز سبب ناراحتی افراد بشر و زیانهای اقتصادی می گردند. و جامعه متحمل خسارات فراوان می شود. به همین جهت جلوگیری از آنها وظیفه ای مهم و اساسی است.

تعریف حادثه : آنچه انسان را ناخواسته از مسیر زندگی طبیعی منحرف ساخته و برای او ناراحتی جسمی و روانی و یا خسارات مالی ایجاد نماید، حادثه نامیده می شود. در دایره المعارف سازمان بین المللی کار ، حادثه چنین تعریف شده است : (( حادثه عبارت است از یک اتفاق پیش بینی نشده و خارج از انتظار که سبب صدمه و آسیب گردد )) تعریف حادثه ناشی از کار عبارت است از حادثه ای که در حین انجام کار و به سبب آن برای بیمه شده اتفاق می افتد. مقصود از حین انجام کار تمامی اوقاتی است که بیمه شده در کارگاه، مؤسسات وابسته، ساختمانها و محوطه آن مشغول کار باشد، یا به دستور کارفرما در خارج از محوطه کارگاه مأمور انجام کاری می شود. ضمنا” تمام اوقات رفت و آمد بیمه شده از منزل به کارگاه و بالعکس جزء اوقات کار محسوب می شود.

ایمنی  در محیط کار : ایمنی شرایطی است که منابع انسانی را از عوامل مضری که می تواند سلامتی آنان را به خطر اندازد، مصون می دارد در سازمانها ادارات و مراکز صنعتی مسئولیت عمده ایمن سازی محیط کار به عهده مدیران سطح بالای آنها است. البته اهمیت همکاری کلیه کارکنان در محیط امن را نمی توان نادیده گرفت. بعبارت دیگر ایمنی کار عبارت است از : فراهم آوردن موجباتی که از بیماریها و حوادث ناشی از کارهای صنعتی و تجاری و… جلوگیری می کند. یعنی هر چه تعداد حوادث کمتر باشد می توان گفت که ایمنی بیشتری در آن محیط وجود دارد. حوادث معمولا نتیجه شرایط و یا عملیات نامطمئن و نا ایمن می باشند. شرایط نا ایمن شامل استفاده از تجهیزات بد طراحی شده و غیر مجهز، محیط پر خطر به عنوان نمونه، لیز بودن زمین بدلیل ریختن آب، ابزار و تجهیزات قدیمی و مستهلک، عملیات نامطمئن و نا ایمن از سوی کارکنان و بدلیل استفاده نامناسب از ابزار و تجهیزات است. باید توجه داشت که تمام عملیات غیر ایمن منتهی به حادثه نمی شود و تمام حوادث به آسیب و صدمه ختم نخواهد شد بسیاری از مسئولین رسیدگی و بررسی حوادث معتقدند که اکثر حوادث در نتیجه خطای انسانها بوجود می آیند. البته حوادثی نیز بدلیل نقص ابزار و تجهیزات یا محیط کاری نا ایمن رخ داده است. اما در بیشتر موارد به مزایای ایمنی ابزار و تجهیزات و محیط مطمئن از سوی کارکنان توجهی نشده ، یا توصیه های ایمنی و احتیاط های لازم نادیده گرفته شده اند.

روش های طبقه بندی حوادث :

حوادث را می توان به روشهای گوناگونی طبقه بندی نمود :

1- حوادث ناشی از خطاهای انسانی( خستگی، بی دقتی، شوخی و…)

2- حوادث ناشی از نقص فنی تجهیزات( نقص الکتریکی، نقص مکانیکی و…)

3- حوادث ناشی از شرایط محیطی و طبیعی مانند: عدم روشنایی کافی، تهویه نامناسب، سر و صدا ، زلزله ، صاعقه و…..

روشهای پیشگیری از حوادث :

1- وضع مقررات قانونی

2- تعیین اصول و میزان ها

3- بازرسی ها

4- تحقیقات فنی

5- تحقیقات پزشکی

6- تحقیقات روانشناسی

7- تحقیقات کاری

8- آموزش و راهنمایی

9 – تشویق و تنبیه

10-  استفاده از سوابق برای تجزیه و تحلیل حوادث و در نظر گرفتن اقدامات اصلاحی و پیشگیرانه

ایمنی و پيشگيري از حريق

امروزه ميدانيم دنياي پيشرفته صنعتي مديون آتش است . آتش گرما مي دهد روشني
مي بخشد، كوره هاي صنايع را داغ مي كند، پخت و پز را آسان ميكند و بطور كلي ميتوان گفت بدون آتش زندگي خيلي سخت و مشكل ، صنايع و كارخانجات تعطيل و برگشتن جامعه به زمان عصر حجر خواهد بود . بنابراين مي بينيم كه آتش خدمت بزرگي به دنيا و جهان بشريت كرده و به همين لحاظ از قديم الايام مورد توجه و احترام بشر قرار گرفته است .

ضرب المثلي است كه مي گويد آتش خدمتگزار خوبي است اما ارباب بدي است ، يعني هر كجا كه ما خطر آتش را جدي نگـيريم و يا آگاه به خطرات آن نباشيم هر لحظه ممكن است حريقي رخ دهد و هر آنچه را در پيرامون خود دارد بسوزاند .

خطرات حريق همواره متناسب با پيشرفتهاي تكنولوژي برق آسا منحنی صعودي      مي پيمايد ، لذا پيوسته بر تعداد و شدت حريق ها و انفجارات و در نتيجه بر مقدار خسارات و تعداد تلفات و جراحات بمراتب افزوده مي شود و دانش بشري با وجود قرنها تلاش پيگير راه حل قاطعي براي خنثي كردن كامل حريق و انفجار نيافته است . اما بررسي آمارهاي دقيق حريق توسط كشورهاي مترقي ثابت نموده كه بيش از 75 تا 80 درصد حريقها قابل پيش بيني و پيشگيري مي باشد و در صورت استفاده صحيح از ادوات و تجهيزات آتش نشاني عصر حاضر و آموزش و تمرين واقعي كافي و مداوم مي توان خسارات و تلفات حريقهاي غير قابل پيش بيني را نيز به حداقل ممكن كاهش داد . پيش بيني و پيشگيري خطرات حريق ، ايجاد اطلاعات پر دامنه و عميق علمي و فني مي نمايد كه از يك قرن پيش ضرورت آن كاملاً احساس و به ايجاد رشته مهندسي حفاظت از حريق منجر گرديد كه همواره وسعت معلومات و اهميت آن سیري  صعودي داشته ، زيرا  به ناچار بايستي با تكنولوژي روز همگام شود و با تهيه و تدوين انواع آئين نامه ها و استانداردهاي معتبر و رعايت و اجراي آنها تا جايي كه ممكن است از بروز حريقهاي احتمالي كاسته شود .

حريق ممكن است به هر نوع ساختمان ، تأسيسات يا  محوطه ای حمله ور شود ، هيچ خانه ، مدرسه ، اداره ، كارخانه، آزمايشگاه ،‌بيمارستان ، انبار ، جنگل ، مزرعه ،‌كشتي ، هواپيما ،‌ قطار، خودرو و… نيست كه از خطر آتش سوزي مصون باشد . اگر چند سال در بجای معيني حريقی رخ ندهد علامت مصون بودنش از آتش نيست همانطور كه اگر چندين سال شخصی بيمار نشود دليل مصون بودنش از بيماري نمی باشد . پس آتش سوزي جنبه عمومي داشته در هر جا و براي هركس امكان اتفاق دارد و اغلب متضمن خسارات سنگين مالي و تلفات و جراحات جاني است . بايد در نظر داشت كه حفاظت از حريق به هيچ وجه در انحصار سازمانهاي آتش نشاني و يا واحدهاي آتش نشاني نمي باشد . اينها اگر به وظايف خود خوب عمل كنند و وسايل كافي و تجهیزات به روز در دست داشته و آموزش و تمرين صحيح و مداومي نیز دارا باشند تنها كمك یار خواهند بود و حفاظت اصلي با خود اشخاص و صاحبان صنايع و حرف و مديران سازمانها و دستگاههاي مختلف دولتي و غیر دولتی است .

در غير اينصورت به اين ماند كه شخصي بدليل بيمه عمر بودن و وجود بيمارستان در شهر مربوطه به سلامت خود و پيشگيري از خطرات و تصادفات توجه نكند . بديهي است كه نتيجه ای جز تباهي نيست .

اصول و مباني پیشگیری از حریق:

ايمني از حريق در ساختمانها و اماکن به كمك تحقيق ، طراحي و مديريت ميسر مي گردد ، دامنه مطالعاتي آن بسيار وسيع و شامل علوم مختلف در رشته هاي گوناگون می باشد. عــلاوه بـر علـوم فنـي و تجـربي در صـنعت سـاختمــان ، از علـوم اداري ، روان شناسي ، جامعه شناسي و دانش هاي مشابه نيز استفاده مي شود كه هر يك به نحوي و اندازه اي در آن سهيم هستند .

روش های دستيابي به ايمني از حريق:

1- شناخت علل حريق و كوشش براي جلوگيري از بروز آن.

2- شناسائي علل رشد و گسترش حريق و كوشش براي مصون و محفوظ ماندن در مقابل آن .

3- يادگيري اداره کردن (مهار) حريق و كوشش براي كنترل و خاموش نمودن آتش سوزي .

 

در عمل ، با علم و آگاهي به اينكه حريق ها چگونه بروز مي كنند ، چطور گسترش  مي يابند و به چه نحوي مي توان آنها را كنترل و خاموش نمود ،‌از طريق انجام برنامه هايي جداگانه براي فراهم نمودن ايمني به شرح زير میتوان اقدام نمود:

 

الف ) تدوين و اجراي استانداردها و آئين نامه هاي پيشگيري از بروز حريق

ايـن گروه بـرنامه ريزي ها شامل تمام ملزومات و اقداماتـي است كه به نحـــوي موجبات آتش سوزي و بروز حريق را از ميان بردارند . فعاليتهايي مانند كوششهاي تحقيقاتي و تعليماتي پيرامون مسائل گوناگون آتش گيري و آتش سوزي ، تهيه و تنظيم و آموزش توصيه ها و پيشگيريها ، توسعه روش هاي اداري و خدمات ايمني و به طور كلي تمام اقداماتي كه در مجموع به خاطر رو به رو نشدن با آتش سوزي بكار ميروند ، از اين زمره اند . اين گروه فعاليتها معمولاً در مراكزي مانند دانشگاهها ، آزمايشگاههاي آتش و حريق شناسي ، سازمانهاي پژوهشهاي علمي و صنعتـي ، مـؤسسه هاي تحقيقاتي و تهيه استاندارد و گاهي شركتهاي بيمه آتش سوزي انجام مي گيرد ، اين اقدامات همگي تحت عنوان ممانعت از حريق نام برده مي شوند .

 

ب) تدوين و اجراي استانداردها و آئين نامه هاي ساختماني محافظت در برابر حريق

بطـور كلي اين كوشش ها به منظور فراهم نمودن شرايطي از پيش بررسي ، تدارك و طــرح مي شوند تا در صورت وقوع حريق ، تلفات و زيانهاي جاني و مالي ناشي از آتش سوزي به كمترين مقدار برسد . اين طرز عمل را در حقيقت نوعي مواجه شدن با حريق به شكل ساكن و غير عامل است ، در جهت محافظت مواجه شونده ها ( اعم از انسان ، ساختمان و غيره ) و همچنين كنترل و جلوگيري از رشد ، گسترش و ادامه آتش سوزي به كار گرفته مي شود . اين دور انديشي ها در قلمرو و موضوع فعاليت مؤسسه هاي تحقيقاتي ممانعت از حريق نيست و بيشتر در حوزه فعاليت سازمانهايي است كه بر صنعت ساختمان و ساخت نظارت دارند. اصطلاح محافظت در برابر حريق در اينجا مترادف با افزايش ايمني ، قابليت ، استعداد ، تاثير ناپذيري و مقدار مقاومت مواجه شونده در برابر آتش سوزي و گسترش حريق به كار مي رود .

 

ج) ايجاد سازمانهاي آتش نشاني و توسعه تدابير و تعليمات اطفاي حريق

اين گروه برنامه ها مواقعي بكار گرفته مي شوند كه حريق وقوع يافته و ناچار بايد به طور فعال و عامل با آن مبارزه كرد . در واقع ، آخرين تلاشهايي هستند كه به اميد حفظ ايمني مي توان به آنها متوسل شد . هـزينه بـه كـارگيري ايـن كوششها نسبتـاً زياد است اما در مواردي كه آگاهي دانش و فرهنگ ممانعت و محـافظت براي دستيابي به ايمني كفــايت نمي كند ، ضمن از دســت رفتن بخشي از ايمني ، الزاماً بايد در ايجاد و توسعه فنون مبارزه با حريق و تنظيم و تعليم عمليات و تدابير آتش نشاني نيز همت گـماشت .

لازم به توضيح است كه بسياري از كوششها حالتي مشترك داشته و ميتوان آنها را جزء همه گروه ها منظور نمود . تأمين شبكه آبرساني شهري وصنعتی براي عمليات اطفاء حريق ، آموزش همگاني و بالا بردن فرهنگ عمومي در مورد آتش نشاني و آتش سوزي ، تدارك وسايـل خودكــار خاموش كننده ( شبكه آب افشان اتوماتيك و …. )  و جلو گيري از حريق در ساختمانها  و مانند آن از اين گونه كوشش ها هستند .

 

واژه پیشگیری معمولاً با ایمنی همراه می باشد( ایمنی و پیشگیری)، در ابتدا با مفهوم هرکدام آشنا می شویم

تعریف پیشگیری:عبارت است از مجموعه اقداماتی که در ذهن تصور می  کنیم  تا با عملی نمودن آنها مانع از بروز حوادث ویا کاهش خسارات  گردیم.

تعریف ایمنی: عبارت است از میزان درجه دور بودن از خطر، واژه (Hazard) که در تعریف علمی ایمنی آمده است، در واقع شرایطی است که دارای پتانسیل رساندن آسیب به کارکنان، تجهیزات و ساختمانها، از بین بردن مواد یا کاهش کارایی در اجرای یک وظیفه از پیش تعیین شده می باشد. هنگامی که خطر (Hazard) وجود دارد  امکان وقوع اثرات منفی یاد شده وجود خواهد داشت. کلمه (Danger) گویای قرارگرفتن در معرض یک  (Hazard) است، یه این ترتیب ایمنی متضاد (Danger) بوده است، و در صدد حذف خطرات بالفعل موجود در محیط می باشد. ایمنی به طور صد در صد وجود ندارد و عملا هم هیچگاه حاصل نخواهد شد بدین خاطر است که گفته می شود ایمنی، حفاظت نسبی در برابر خطرات است.

منظور از ایمن و غیر ایمن چیست؟

یک مکان، یک کار معین و یا یک دستگاه زمانی ایمن در نظر گرفته می شود که احتمال خطر مرگ، مجروح شدن و یا ابتلا به بیماری برای کسانیکه در آنجا بوده یا با  آن دستگاه کار  می کنند در حد قابل قبول پایین باشد. به طور کلی، میتوان چنین گفت که میزان خطر قابل قبول با پایین آمدن سطح ایمنی، افزایش یافته  و با افزایش سطح ایمنی کاهش می یابد.

حیطه فعالیت ایمنی امروزه گسترش یافته و به شاخه ها و  به گرایشهای گوناگون دانشگاهی گسترش یافته است که عبارت است از :

1- مدیریت خطر

2- پیشگیری و کنترل خطرات

3- پیشگیری و کنترل حریق

1- مدیریت خطر: مدیریت هر مجموعه مسئول ایمنی و حتی بهداشت کارکنان و افراد تحت نظر خود است، همانگونه که یک مدیر برای بهره وری وسود آوری مسئولیتی سنگین دارد، در مورد ایمنی و بهداشت نیز چنین وضعیتی صادق است تولید از دست رفته ممکن است از طریق بهبود مدیریت مجددا بدست آید. اما هیچ راهی برای جبران تلفات انسانی که در نتیجه بروز حوادث حاصل می شود، وجود ندارد. این نکته مورد توافق متخصصان علم مدیریت است که تنها 15 درصد از مشکلات سازمانها یا کارخانه ها ممکن است بوسیله کارکنان حل و کنترل شود، در صورتیکه 85 درصد این مشکلات را می توان از طریق مدیریت مهار کرد.

عوامل اصلی در مدیریت خطر:

1- برنامه ریزی ایمنی

2- سازماندهی ایمنی و فعالیت های آن

3- هدایت برنامه های ایمنی

4- کنترل عملکرد ها و نتایج حاصله

ایمنی در کنار بهداشت: ایمنی به معنای محافظت کردن افراد از آسیبهای مربوط به حوادث است وبهداشت به معنای مصون داشتن افراد از بیماری و سالم نگهداشتن وضعیت جسمانی و روانی آنهاست این عوامل حائز اهیمت است، زیرا کارکنان و افرادی که از سلامتی برخوردارند و در محیطی ایمن فعالیت می کنند ثمر بخش ترند. به این دلیل مدیران آینده نگر، حامی برنامه های پیشرفت ایمنی و بهداشت هستند. امروزه به دلیل ملاحظات قانونی تمام سازمانها موظف به مراقبت ایمنی و بهداشتی کارکنان خود هستند.

2- پیشگیری و کنترل خطرات: هر ساله میلیونها حادثه در دنیا اتفاق می افتد. برخی از این حوادث باعث مرگ و برخی دیگر موجب از کار افتادگی موقت می شوند که ممکن است ماهها دوام یابد. حوادث ناشی از کار  نیز سبب ناراحتی افراد بشر و زیانهای اقتصادی می گردند. و جامعه متحمل خسارات فراوان می شود. به همین جهت جلوگیری از آنها وظیفه ای مهم و اساسی است.

تعریف حادثه : آنچه انسان را ناخواسته از مسیر زندگی طبیعی منحرف ساخته و برای او ناراحتی جسمی و روانی و یا خسارات مالی ایجاد نماید، حادثه نامیده می شود. در دایره المعارف سازمان بین المللی کار ، حادثه چنین تعریف شده است : (( حادثه عبارت است از یک اتفاق پیش بینی نشده و خارج از انتظار که سبب صدمه و آسیب گردد )) تعریف حادثه ناشی از کار عبارت است از حادثه ای که در حین انجام کار و به سبب آن برای بیمه شده اتفاق می افتد. مقصود از حین انجام کار تمامی اوقاتی است که بیمه شده در کارگاه، مؤسسات وابسته، ساختمانها و محوطه آن مشغول کار باشد، یا به دستور کارفرما در خارج از محوطه کارگاه مأمور انجام کاری می شود. ضمنا” تمام اوقات رفت و آمد بیمه شده از منزل به کارگاه و بالعکس جزء اوقات کار محسوب می شود.

ایمنی  در محیط کار : ایمنی شرایطی است که منابع انسانی را از عوامل مضری که می تواند سلامتی آنان را به خطر اندازد، مصون می دارد در سازمانها ادارات و مراکز صنعتی مسئولیت عمده ایمن سازی محیط کار به عهده مدیران سطح بالای آنها است. البته اهمیت همکاری کلیه کارکنان در محیط امن را نمی توان نادیده گرفت. بعبارت دیگر ایمنی کار عبارت است از : فراهم آوردن موجباتی که از بیماریها و حوادث ناشی از کارهای صنعتی و تجاری و… جلوگیری می کند. یعنی هر چه تعداد حوادث کمتر باشد می توان گفت که ایمنی بیشتری در آن محیط وجود دارد. حوادث معمولا نتیجه شرایط و یا عملیات نامطمئن و نا ایمن می باشند. شرایط نا ایمن شامل استفاده از تجهیزات بد طراحی شده و غیر مجهز، محیط پر خطر به عنوان نمونه، لیز بودن زمین بدلیل ریختن آب، ابزار و تجهیزات قدیمی و مستهلک، عملیات نامطمئن و نا ایمن از سوی کارکنان و بدلیل استفاده نامناسب از ابزار و تجهیزات است. باید توجه داشت که تمام عملیات غیر ایمن منتهی به حادثه نمی شود و تمام حوادث به آسیب و صدمه ختم نخواهد شد بسیاری از مسئولین رسیدگی و بررسی حوادث معتقدند که اکثر حوادث در نتیجه خطای انسانها بوجود می آیند. البته حوادثی نیز بدلیل نقص ابزار و تجهیزات یا محیط کاری نا ایمن رخ داده است. اما در بیشتر موارد به مزایای ایمنی ابزار و تجهیزات و محیط مطمئن از سوی کارکنان توجهی نشده ، یا توصیه های ایمنی و احتیاط های لازم نادیده گرفته شده اند.

روش های طبقه بندی حوادث :

حوادث را می توان به روشهای گوناگونی طبقه بندی نمود :

1- حوادث ناشی از خطاهای انسانی( خستگی، بی دقتی، شوخی و…)

2- حوادث ناشی از نقص فنی تجهیزات( نقص الکتریکی، نقص مکانیکی و…)

3- حوادث ناشی از شرایط محیطی و طبیعی مانند: عدم روشنایی کافی، تهویه نامناسب، سر و صدا ، زلزله ، صاعقه و…..

روشهای پیشگیری از حوادث :

1- وضع مقررات قانونی

2- تعیین اصول و میزان ها

3- بازرسی ها

4- تحقیقات فنی

5- تحقیقات پزشکی

6- تحقیقات روانشناسی

7- تحقیقات کاری

8- آموزش و راهنمایی

9 – تشویق و تنبیه

10-  استفاده از سوابق برای تجزیه و تحلیل حوادث و در نظر گرفتن اقدامات اصلاحی و پیشگیرانه

ایمنی و پيشگيري از حريق

امروزه ميدانيم دنياي پيشرفته صنعتي مديون آتش است . آتش گرما مي دهد روشني
مي بخشد، كوره هاي صنايع را داغ مي كند، پخت و پز را آسان ميكند و بطور كلي ميتوان گفت بدون آتش زندگي خيلي سخت و مشكل ، صنايع و كارخانجات تعطيل و برگشتن جامعه به زمان عصر حجر خواهد بود . بنابراين مي بينيم كه آتش خدمت بزرگي به دنيا و جهان بشريت كرده و به همين لحاظ از قديم الايام مورد توجه و احترام بشر قرار گرفته است .

ضرب المثلي است كه مي گويد آتش خدمتگزار خوبي است اما ارباب بدي است ، يعني هر كجا كه ما خطر آتش را جدي نگـيريم و يا آگاه به خطرات آن نباشيم هر لحظه ممكن است حريقي رخ دهد و هر آنچه را در پيرامون خود دارد بسوزاند .

خطرات حريق همواره متناسب با پيشرفتهاي تكنولوژي برق آسا منحنی صعودي      مي پيمايد ، لذا پيوسته بر تعداد و شدت حريق ها و انفجارات و در نتيجه بر مقدار خسارات و تعداد تلفات و جراحات بمراتب افزوده مي شود و دانش بشري با وجود قرنها تلاش پيگير راه حل قاطعي براي خنثي كردن كامل حريق و انفجار نيافته است . اما بررسي آمارهاي دقيق حريق توسط كشورهاي مترقي ثابت نموده كه بيش از 75 تا 80 درصد حريقها قابل پيش بيني و پيشگيري مي باشد و در صورت استفاده صحيح از ادوات و تجهيزات آتش نشاني عصر حاضر و آموزش و تمرين واقعي كافي و مداوم مي توان خسارات و تلفات حريقهاي غير قابل پيش بيني را نيز به حداقل ممكن كاهش داد . پيش بيني و پيشگيري خطرات حريق ، ايجاد اطلاعات پر دامنه و عميق علمي و فني مي نمايد كه از يك قرن پيش ضرورت آن كاملاً احساس و به ايجاد رشته مهندسي حفاظت از حريق منجر گرديد كه همواره وسعت معلومات و اهميت آن سیري  صعودي داشته ، زيرا  به ناچار بايستي با تكنولوژي روز همگام شود و با تهيه و تدوين انواع آئين نامه ها و استانداردهاي معتبر و رعايت و اجراي آنها تا جايي كه ممكن است از بروز حريقهاي احتمالي كاسته شود .

حريق ممكن است به هر نوع ساختمان ، تأسيسات يا  محوطه ای حمله ور شود ، هيچ خانه ، مدرسه ، اداره ، كارخانه، آزمايشگاه ،‌بيمارستان ، انبار ، جنگل ، مزرعه ،‌كشتي ، هواپيما ،‌ قطار، خودرو و… نيست كه از خطر آتش سوزي مصون باشد . اگر چند سال در بجای معيني حريقی رخ ندهد علامت مصون بودنش از آتش نيست همانطور كه اگر چندين سال شخصی بيمار نشود دليل مصون بودنش از بيماري نمی باشد . پس آتش سوزي جنبه عمومي داشته در هر جا و براي هركس امكان اتفاق دارد و اغلب متضمن خسارات سنگين مالي و تلفات و جراحات جاني است . بايد در نظر داشت كه حفاظت از حريق به هيچ وجه در انحصار سازمانهاي آتش نشاني و يا واحدهاي آتش نشاني نمي باشد . اينها اگر به وظايف خود خوب عمل كنند و وسايل كافي و تجهیزات به روز در دست داشته و آموزش و تمرين صحيح و مداومي نیز دارا باشند تنها كمك یار خواهند بود و حفاظت اصلي با خود اشخاص و صاحبان صنايع و حرف و مديران سازمانها و دستگاههاي مختلف دولتي و غیر دولتی است .

در غير اينصورت به اين ماند كه شخصي بدليل بيمه عمر بودن و وجود بيمارستان در شهر مربوطه به سلامت خود و پيشگيري از خطرات و تصادفات توجه نكند . بديهي است كه نتيجه ای جز تباهي نيست .

اصول و مباني پیشگیری از حریق:

ايمني از حريق در ساختمانها و اماکن به كمك تحقيق ، طراحي و مديريت ميسر مي گردد ، دامنه مطالعاتي آن بسيار وسيع و شامل علوم مختلف در رشته هاي گوناگون می باشد. عــلاوه بـر علـوم فنـي و تجـربي در صـنعت سـاختمــان ، از علـوم اداري ، روان شناسي ، جامعه شناسي و دانش هاي مشابه نيز استفاده مي شود كه هر يك به نحوي و اندازه اي در آن سهيم هستند .

روش های دستيابي به ايمني از حريق:

1- شناخت علل حريق و كوشش براي جلوگيري از بروز آن.

2- شناسائي علل رشد و گسترش حريق و كوشش براي مصون و محفوظ ماندن در مقابل آن .

3- يادگيري اداره کردن (مهار) حريق و كوشش براي كنترل و خاموش نمودن آتش سوزي .

 

در عمل ، با علم و آگاهي به اينكه حريق ها چگونه بروز مي كنند ، چطور گسترش  مي يابند و به چه نحوي مي توان آنها را كنترل و خاموش نمود ،‌از طريق انجام برنامه هايي جداگانه براي فراهم نمودن ايمني به شرح زير میتوان اقدام نمود:

 

الف ) تدوين و اجراي استانداردها و آئين نامه هاي پيشگيري از بروز حريق

ايـن گروه بـرنامه ريزي ها شامل تمام ملزومات و اقداماتـي است كه به نحـــوي موجبات آتش سوزي و بروز حريق را از ميان بردارند . فعاليتهايي مانند كوششهاي تحقيقاتي و تعليماتي پيرامون مسائل گوناگون آتش گيري و آتش سوزي ، تهيه و تنظيم و آموزش توصيه ها و پيشگيريها ، توسعه روش هاي اداري و خدمات ايمني و به طور كلي تمام اقداماتي كه در مجموع به خاطر رو به رو نشدن با آتش سوزي بكار ميروند ، از اين زمره اند . اين گروه فعاليتها معمولاً در مراكزي مانند دانشگاهها ، آزمايشگاههاي آتش و حريق شناسي ، سازمانهاي پژوهشهاي علمي و صنعتـي ، مـؤسسه هاي تحقيقاتي و تهيه استاندارد و گاهي شركتهاي بيمه آتش سوزي انجام مي گيرد ، اين اقدامات همگي تحت عنوان ممانعت از حريق نام برده مي شوند .

 

ب) تدوين و اجراي استانداردها و آئين نامه هاي ساختماني محافظت در برابر حريق

بطـور كلي اين كوشش ها به منظور فراهم نمودن شرايطي از پيش بررسي ، تدارك و طــرح مي شوند تا در صورت وقوع حريق ، تلفات و زيانهاي جاني و مالي ناشي از آتش سوزي به كمترين مقدار برسد . اين طرز عمل را در حقيقت نوعي مواجه شدن با حريق به شكل ساكن و غير عامل است ، در جهت محافظت مواجه شونده ها ( اعم از انسان ، ساختمان و غيره ) و همچنين كنترل و جلوگيري از رشد ، گسترش و ادامه آتش سوزي به كار گرفته مي شود . اين دور انديشي ها در قلمرو و موضوع فعاليت مؤسسه هاي تحقيقاتي ممانعت از حريق نيست و بيشتر در حوزه فعاليت سازمانهايي است كه بر صنعت ساختمان و ساخت نظارت دارند. اصطلاح محافظت در برابر حريق در اينجا مترادف با افزايش ايمني ، قابليت ، استعداد ، تاثير ناپذيري و مقدار مقاومت مواجه شونده در برابر آتش سوزي و گسترش حريق به كار مي رود .

 

ج) ايجاد سازمانهاي آتش نشاني و توسعه تدابير و تعليمات اطفاي حريق

اين گروه برنامه ها مواقعي بكار گرفته مي شوند كه حريق وقوع يافته و ناچار بايد به طور فعال و عامل با آن مبارزه كرد . در واقع ، آخرين تلاشهايي هستند كه به اميد حفظ ايمني مي توان به آنها متوسل شد . هـزينه بـه كـارگيري ايـن كوششها نسبتـاً زياد است اما در مواردي كه آگاهي دانش و فرهنگ ممانعت و محـافظت براي دستيابي به ايمني كفــايت نمي كند ، ضمن از دســت رفتن بخشي از ايمني ، الزاماً بايد در ايجاد و توسعه فنون مبارزه با حريق و تنظيم و تعليم عمليات و تدابير آتش نشاني نيز همت گـماشت .

لازم به توضيح است كه بسياري از كوششها حالتي مشترك داشته و ميتوان آنها را جزء همه گروه ها منظور نمود . تأمين شبكه آبرساني شهري وصنعتی براي عمليات اطفاء حريق ، آموزش همگاني و بالا بردن فرهنگ عمومي در مورد آتش نشاني و آتش سوزي ، تدارك وسايـل خودكــار خاموش كننده ( شبكه آب افشان اتوماتيك و …. )  و جلو گيري از حريق در ساختمانها  و مانند آن از اين گونه كوشش ها هستند .

 

ایزولاتورها در لوپ پنل آدرس پذیر

در صورتی که تجهیزات آدرس پذیر محیطی خود دارای ایزولاتور نباشند، به ازای هر 20 تجهیز آدرس پذیر می بایست یک عدد ایزولاتور روی لوپ قرار گیرد. ایزولاتور در صورتی که مشکلی برای یکی از 20 تجهیز آدرس پذیر رخ بدهد با برقراری ارتباط با ایزولاتور مجاور ادامه ی لوپ را برقرار می سازد تا از صدمه دیدن یک یا چند تجهیز همه ی تجهیزات روی لوپ از مدار خارج نشوند.